1. She requited his love with coldness.
[ترجمه ترگمان]عشقش را با خونسردی متقابل داد
[ترجمه گوگل]او عشق خود را با سردی تقاضا کرد
2. The icy coldness of the water revived her.
[ترجمه سجاد] سرمای زیاد آب او را سرحال آورد
[ترجمه ترگمان]سرمای سردی آب او را زنده کرد
[ترجمه گوگل]سرماخوردگی یخی آب او را زنده کرد
3. He discerned a certain coldness in their welcome.
[ترجمه ترگمان]از خوشامد گویی آن ها یک سردی خاصی تشخیص داد
[ترجمه گوگل]او در خوشامدگویی خود یک سرماخوردگی خاص را تشخیص داد
4. I felt there was a certain coldness in her manner.
[ترجمه ترگمان]احساس کردم رفتارش سرد و سرد است
[ترجمه گوگل]من احساس کردم که سرماخوردگی خاصی داشت
5. There was a certain coldness about him.
[ترجمه ترگمان]احساس سردی نسبت به او وجود داشت
[ترجمه گوگل]در مورد او سردی خاصی وجود داشت
6. Within quarter of an hour the coldness of the night had gone.
[ترجمه ترگمان]یک ربع بعد سردی شب از بین رفته بود
[ترجمه گوگل]در عرض یک چهارم یک ساعت سردی شب رفته بود
7. I vanquished her coldness with my assiduity.
[ترجمه ترگمان]من با مداومت خود او را مغلوب کردم
[ترجمه گوگل]من سرماخوردگی خود را با ترس و وحشت زدم
8. He doesn't seem to be aware of the coldness of their attitude towards his appeal.
[ترجمه ترگمان]به نظر نمی رسد از سردی رفتار آن ها نسبت به his آگاه باشد
[ترجمه گوگل]او به نظر نمی رسد از سردی نگرش آنها نسبت به درخواست تجدید نظر او آگاهی داشته باشد
9. There was a marked coldness in her voice.
[ترجمه ترگمان]لحن سردی و سردی در صدایش موج می زد
[ترجمه گوگل]در صدای او سردی مشخص بود
10. There was a certain coldness in her attitude towards me.
[ترجمه ترگمان]رفتارش نسبت به من سردی خاصی داشت
[ترجمه گوگل]در نگرش او نسبت به من یک سردی خاص وجود داشت
11. The coldness and distance in her voice took me by surprise.
[ترجمه ترگمان]لحن سرد و فاصله او مرا غافلگیر کرد
[ترجمه گوگل]سرماخوردگی و فاصله در صدای او من را غافلگیر کرد
12. She was hurt by the coldness in his voice.
[ترجمه ترگمان]با لحنی سرد و بی روح او را آزار می داد
[ترجمه گوگل]او توسط صدای سردی صدمه دیده بود
13. Because of the coldness of the weather we stayed indoors.
[ترجمه ترگمان]به خاطر هوای سرد و هوایی که در خانه می ماندیم
[ترجمه گوگل]به دلیل سردی هوا، ما در داخل خانه مانده ایم
14. It was the coldness of her manner that struck me.
[ترجمه ترگمان]رفتارش سرد و سرد بود
[ترجمه گوگل]این سردی شیوه اش بود که به من حمله کرد
15. She complained about the coldness of his hands.
[ترجمه ترگمان]از سردی دست هایش شکایت می کرد
[ترجمه گوگل]او درباره سردی دستش شکایت کرد