کلمه جو
صفحه اصلی

breather


معنی : مکی، استراحت
معانی دیگر : کسی که به گونه ی ویژه ای دم می زند، (خودمانی) کسی که با تلفن مزاحم دیگران می شود و به جای حرف زدن نفس بلند می کشد، هواکش، رطوبت زدا، تنفس (بین دو کلاس یا دو زمان پر فعالیت)، فرصت نفس کشیدن، مکک

انگلیسی به فارسی

فرصت، استراحت، مکث


نفس کشیدن، استراحت، مکی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a short period of rest.
مشابه: respite

- Let's take a breather and get some coffee.
[ترجمه ترگمان] یه نفسی تازه کنیم و یه کم قهوه بخوریم
[ترجمه گوگل] بیایید نفس بکشیم و قهوه بگیریم

(2) تعریف: one who breathes in a specified way.

- He's a mouth-breather, so he snores a lot.
[ترجمه ترگمان] اون یه دهان بازه، واسه همین یه عالمه خروپف می کنه
[ترجمه گوگل] او نفس نفس کشیدن است، بنابراین او بسیار خسته است

• pause for breath, short break
if you take or have a breather, you stop what you are doing for a short time and have a rest; an informal word.

دیکشنری تخصصی

[مهندسی گاز] هواکش، دریچه تنفس
[پلیمر] ورقه نفوذ دهنده هوا

مترادف و متضاد

مکی (اسم)
pause, halt, intermittence, backset, check, breather, cunctation, delay

استراحت (اسم)
rest, relaxation, breather, respite, repose, recumbency, surcease

جملات نمونه

1. a mouth breather
تنفس کننده از دهان

2. Relax and take a breather whenever you feel that you need one.
[ترجمه ترگمان]آروم باش و یه نفسی عمیق بکش هروقت احساس می کنی به یکی نیاز داری
[ترجمه گوگل]آرامش و نفس کشیدن هر زمان که احساس می کنید که نیاز به یکی دارید

3. The weekend will give me a slight breather to finish this work in.
[ترجمه ترگمان]آخر این آخر هفته باید یه نفسی تازه کنم تا کارم رو تموم کنم
[ترجمه گوگل]آخر هفته برای من این کار را به پایان خواهد رساند

4. Let's have / take a breather for a few minutes.
[ترجمه ترگمان]بذار یه استراحتی بکنیم
[ترجمه گوگل]اجازه دهید چند دقیقه طول بکشد

5. Tell me when you need a breather.
[ترجمه ترگمان] وقتی یه نفسی بکشی بهم بگو
[ترجمه گوگل]به من بگویید هنگامی که شما نیاز به نفس کشیدن

6. I must go out for a quick breather.
[ترجمه ترگمان]باید یک نفسی تازه کنم
[ترجمه گوگل]من باید برای نفس کشیدن بیرون بیایم

7. When the last Demon's dead, take a breather before the celebrations start.
[ترجمه ترگمان]وقتی آخرین شیطان مرده، قبل از شروع جشن یک breather بردار
[ترجمه گوگل]هنگامی که آخرین کابوس شیطان، قبل از شروع جشن، نفس بکشید

8. Take your skis off and have a breather.
[ترجمه ترگمان] skis رو خاموش کن و یه نفسی بکشی
[ترجمه گوگل]اسکی خود را بیرون بیاورید و نفس بکشید

9. With publishers taking a slight breather after the Christmas rush, winter can be a slow season for books.
[ترجمه ترگمان]با گرفتن کمی breather پس از هجوم کریسمس، زمستان می تواند فصل کند کتاب باشد
[ترجمه گوگل]پس از عجله کریسمس، ناشران پس از فرسودگی کمی، زمستان می تواند فصل آهسته ای برای کتاب باشد

10. Main picture: The female takes a breather.
[ترجمه ترگمان]تصویر اصلی: ماده گرگ نما را می گیرد
[ترجمه گوگل]تصویر اصلی زن نفس گیر می گیرد

11. Oh, for a breather every few minutes, when the bell rings.
[ترجمه ترگمان]اوه، برای یک لحظه، هر چند دقیقه یک بار زنگ خورد
[ترجمه گوگل]اوه، هر چند دقیقه یک بار، وقتی حلقه زنگ میزند

12. A party of skylarks were taking a breather from their incessant high-rise singing to indulge in an early-morning splashing.
[ترجمه ترگمان]یک گروه از skylarks، یک نفسی تازه کردند و با صدای بلند شروع به خواندن ترانه ای کردند که صبح زود در حال پاشیدن روی آب بودند
[ترجمه گوگل]یک مهمانی از اسکیلارک ها از آواز بلند آویزان خود در حال غروب انداختن در یک پراکندگی صبح زود است

13. A prolonged breather, during which he took a bar of chocolate out of his pocket and unwrapped it in a leisurely way.
[ترجمه ترگمان]یک نفس طولانی و طولانی که یک بار شکلات از جیبش بیرون آورد و به آرامی آن را باز کرد
[ترجمه گوگل]یک نفس عمیق که در طی آن یک نوار شکلات را از جیبش بیرون آورد و آن را به شیوه ای آرام به نمایش گذاشت

14. Regroup and take a breather at midday.
[ترجمه ترگمان]فردا ظهر یک نفسی تازه کنیم
[ترجمه گوگل]بازنگری کنید و در ظهر یک نفس بکشید

15. In March, Northampton won a two-month breather from a winding-up order on more than £000 owed to a printing firm.
[ترجمه ترگمان]در ماه مارس، نورثمتن یک breather دو ماهه را از یک سفارش پر پیچ وخم به بیش از ۱۰۰۰ پوند به یک شرکت چاپ رساند
[ترجمه گوگل]در ماه مارس، Northampton موفق شد دو ماه طول کشید تا از شرط ضمانت بیش از � 000 به شرکت چاپی برسد

a mouth breather

تنفس‌کننده از دهان



کلمات دیگر: