معنی : میل، محور، میله، چرخ، چرخه، اسه، دنده، میله چرخ فرمان
معانی دیگر : میله ای که چرخ به دور آن می چرخد، آسه، وردنه، اشایه، اکسل
محور، محور چرخ
محور، چرخ، میله، آسه
محور، چرخ، میله، چرخه، اسه، دنده، میل، میله چرخ فرمان
shaft around which wheels rotate
Synonyms: arbor, axis, gudgeon, mandrel, pin, pivot, pole, rod, shaft, spindle, stalk, stem, support
axle pin
میل محور، سگدست
axle shaft
محور دیفرانسیل، (اتومبیل) میل پولس
axle suspension
اتصال محوری