کلمه جو
صفحه اصلی

contexture


معنی : ترکیب، مفاد، بافت
معانی دیگر : (نادر) همبافت، متن، بافتار، ساختار، درهم بافی

انگلیسی به فارسی

ترکیب، بافت، مفاد


بافت، مفاد، ترکیب


انگلیسی به انگلیسی

• interconnected parts; structure; interwoven structure; fabric

مترادف و متضاد

ترکیب (اسم)
consolidation, conjugation, conformation, synthesis, blend, admixture, combination, composition, syntax, mixture, compound, melange, confection, structure, physique, form, feature, commixture, concoction, making, contexture, zygosis, makeup

مفاد (اسم)
substance, meaning, sense, significance, signification, content, intent, purport, context, contents, tenor, text, contexture, raison d'etre

بافت (اسم)
texture, weave, fiber, fibre, tissue, contexture

جملات نمونه

1. The spatial information means texture, contexture and shape.
[ترجمه ترگمان]اطلاعات مکانی به معنی بافت، بافت و شکل است
[ترجمه گوگل]اطلاعات فضایی به معنی بافت، بافت و شکل است

2. Secondly, I examine the development and historical contexture of humanism from ancient Greek and Roman.
[ترجمه ترگمان]دوم، بررسی توسعه و توسعه تاریخی انسان گرایی از یونان باستان و روم باستان را بررسی می کنم
[ترجمه گوگل]در مرحله دوم، من توسعه و ترکیب تاریخی انسان گرایی را از یونان باستان و رومیان بررسی می کنم

3. In addition, it is helpful for knowledge sharing contexture by building up a trustful organizational culture and adopting proper managerial system.
[ترجمه ترگمان]به علاوه، برای به اشتراک گذاری دانش با ایجاد یک فرهنگ سازمانی اعتماد و اتخاذ یک سیستم مدیریتی مناسب، مفید است
[ترجمه گوگل]علاوه بر آن، با ایجاد یک فرهنگ سازمانی قابل اطمینان و اتخاذ نظام مدیریت مناسب، برای تسهیم دانش به اطلاعات مفید است

4. Through flow line distribution and fiber contexture of inner material point obtained from no-flash die forging test, the forged gears with high quality grade was explained.
[ترجمه ترگمان]از طریق توزیع خط جریان و contexture فیبر حاصل از مواد داخلی که از آزمایش بدون فلاش حاصل می شود، چرخ دنده های جعلی با نمره عالی با کیفیت بالا توضیح داده شد
[ترجمه گوگل]از طریق توزیع خط جریان و فیبر بافت نقطه داخلی در برش حاصل از آزمون خمش فلزی بدون فلزی، چرخ دنده های جعلی با درجه با کیفیت بالا توضیح داده شد

5. The paper has improved the contexture methodology of basic probability of D-S Reasoning when its application in information temporal-spatial fusion.
[ترجمه ترگمان]این مقاله روش contexture احتمال اساسی استدلال D - S را هنگامی که کاربرد آن در ترکیب فضایی - فضایی اطلاعات، بهبود یافته است
[ترجمه گوگل]مقاله روش متداخل احتمال ابتدایی D-S استدلال زمانی که کاربرد آن در همجوشی فضایی-زمانی اطلاعات است، بهبود یافته است

6. This method is successfully applied into the automatic identifying system for the fabric contexture model, and a higher mosaic speed and a better mosaic effect are achieved.
[ترجمه ترگمان]این روش با موفقیت در سیستم تشخیص خودکار مدل contexture، و یک سرعت موزاییک بالاتر و اثر موزاییک بهتر به دست آمده است
[ترجمه گوگل]این روش با موفقیت در سیستم شناسایی اتوماتیک برای مدل سازه پارچه استفاده می شود و سرعت موزاییک بالاتر و اثر موزاییک بهتر به دست می آید

7. Its justifiable was certified by the inner Mongolian cultural contexture.
[ترجمه ترگمان]توجیه آن توسط the فرهنگی مغولستان داخلی تایید شد
[ترجمه گوگل]توجیه پذیر بودن آن به واسطه ساختار فرهنگی درون مغولی تایید شده است

8. Euclid geometry can be regarded as an abstraction of nature. Comparing to Euclid geometry's simpleness, Fractal geometry reflects natural contexture more veritably.
[ترجمه ترگمان]هندسه اقلیدس را می توان انتزاع طبیعت دانست در مقایسه با هندسه هندسه اقلیدس، هندسه مقطعی منعکس کننده contexture طبیعی more می باشد
[ترجمه گوگل]هندسه اقلیدس را می توان به عنوان انتزاعی از طبیعت در نظر گرفت هندسه فراکتال نسبت به هندسه هندسی اقلیدس، ساختار طبیعی را به صورت قابل اعتماد تر نشان می دهد


کلمات دیگر: