کلمه جو
صفحه اصلی

contestation


معنی : رد، بحی، مناظره، مرافعه، رقابت
معانی دیگر : منازعه، ستیزگری، هماوری، کشمکش، به مبارزه طلبی، پیکار، بحک

انگلیسی به فارسی

بحث، منازعه، مناظره، رقابت، مرافعه، رد


مخالفت، رقابت، مرافعه، مناظره، بحی، رد


انگلیسی به انگلیسی

• appeal, protest; competition

مترادف و متضاد

رد (اسم)
denial, disavowal, rejection, abnegation, pass, refusal, trace, veto, exception, contradiction, rebuff, rebuttal, repulse, disapproval, disapprobation, contestation, disproof

بهی (اسم)
quarrel, brabble, debate, altercation, discussion, argument, argumentation, controversy, jangle, contestation, polemics

مناظره (اسم)
dispute, debate, discussion, argument, argumentation, disputation, contestation

مرافعه (اسم)
quarrel, case, suit, cause, trial, lawsuit, spat, contestation

رقابت (اسم)
contest, competition, rivalry, contestation, racing

جملات نمونه

1. Exactly this contestation, make " the literature subjectivity" been risen the theories by the fulfillment, and become the new period literature theories history chain up a wreath that can't neglect.
[ترجمه ترگمان]دقیقا این contestation ها، که \"فردیت\" را محقق می سازد، تیوری را به دست آورده است، و تبدیل به دوره جدید تیوری های ادبیات داستانی می شود که یک حلقه گلی را تشکیل می دهد که نمی تواند نادیده گرفته شود
[ترجمه گوگل]دقیقا این رقابت، �ادراک ادبیات� را با تحقق این نظریه ها افزایش داده و تبدیل به دوره ی جدیدی از ادبیات تاریخی زنجیره ای می شود که می تواند بی نظیر باشد

2. Full democratization on the other hand, requires open contestation over the right to win control of the government, requiring free competitive elections, the results of which determine who governs.
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، دموکرات کردن کامل از سوی دیگر نیاز به contestation آزاد در سمت راست برای بدست آوردن کنترل دولت، نیاز به انتخابات آزاد رقابتی دارد که نتایج آن تعیین می کند چه کسی حکومت می کند
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، دموکراتیزاسیون کامل، مستلزم بازپرسی از حق داشتن کنترل حکومت است، که مستلزم انتخابات آزاد رقابتی است و نتایج آن تعیین کننده آن است که حکومت می کند

3. Contestation on shortcoming of traditional grads theory induced exploring logic point of the generalized-grads theory.
[ترجمه ترگمان]contestation بر حسب ضعف نظریه grads سنتی، بررسی نقطه منطقی نظریه generalized - grads را برانگیخت
[ترجمه گوگل]مخالفت با کمبود نظریه گرامری سنتی ناشی از بررسی نقطه منطق نظریه تعمیم یافته است

4. The literature theories construction aspect, it expresses the contestation that causes for "the literature subjectivity" put forward of theories and it first.
[ترجمه ترگمان]این تیوری جنبه ساخت وساز را بیان می کند، و the را بیان می کند که باعث \"ذهنیت\" ی ادبیات \" از تئوری ها و آن می شود
[ترجمه گوگل]جنبه های تئوری ساختن ادبیات، آن را بیان می کند مخالفت که باعث 'ادبیات ذهنیت' مطرح شده از نظریه ها و آن را برای اولین بار

5. A contestation of the police and their arrest of the man.
[ترجمه ترگمان]یه contestation پلیس و دستگیری اون مرد
[ترجمه گوگل]مخالفت پلیس و دستگیری آن مرد

6. The subjective right concept was raised in contestation, which was the bud of modern natural rights notions.
[ترجمه ترگمان]مفهوم صحیح ذهنی در contestation، که نطفه مفاهیم حقوق طبیعی مدرن بود، پرورش داده شد
[ترجمه گوگل]مفهوم حقوقی حقوقی در رقابت مطرح شد که جوانب مفاهیم حقوق طبیعی مدرن بود

7. The "obscure poem" has become the focus of study in the circle of poets, and has brought about a constant point in contestation of the poetry phenomenon.
[ترجمه ترگمان]\"شعر گمنام\" کانون مطالعه در حلقه شاعران شده است، و یک نقطه ثابت را در contestation پدیده شعر به ارمغان آورده است
[ترجمه گوگل]شعر 'مبهم' تبدیل به تمرکز مطالعه در دایره شاعران شده است، و در نقطه مخالفت پدیده شعر یک نقطه ثابت است

8. When I first broached the topic of defining indie, I discussed five areas of contestation (independent label/distribution, independent ethos, genre, aesthetic judgment, and not being mainstream).
[ترجمه ترگمان]هنگامی که اولین بار موضوع تعریف ایندی را مطرح کردم، من در مورد پنج حوزه از contestation (برچسب مستقل \/ توزیع، شخصیت مستقل، ژانر، قضاوت زیبایی شناختی، و نه جریان اصلی)بحث و گفتگو کردم
[ترجمه گوگل]وقتی من ابتدا موضوع تعریف indie را مطرح کردم، من درباره پنج حوزه اختلاف نظر (برچسب مستقل / توزیع، اخلاق مستقل، ژانر، قضاوت زیبایی شناسی و جریان اصلی) صحبت کردم

9. Though Janie's hair exudes feminie sexuality and is a locus of contestation among the men.
[ترجمه ترگمان]با وجود این که موهای جینی به شکل تمایلات جنسی درآمده است و در میان مردها locus است
[ترجمه گوگل]اگرچه جینی موهایش را از روی جنسیت زنانه جدا می کند و در میان مردان از مشاجره سخن می گوید

10. Interiors play a crucial role in the construction of identity and they represent power and control through the contestation or transgression of boundaries.
[ترجمه ترگمان]Interiors نقش حیاتی در ساخت هویت ایفا می کنند و آن ها قدرت و کنترل از طریق the یا تخطی از مرزها را نشان می دهند
[ترجمه گوگل]اینتراکتیو نقش مهمی در ساخت هویت بازی می کند و قدرت و کنترل را از طریق اختلاف یا تجاوز به مرزها نشان می دهد

11. We can say, for example, that Tony is a Marxist contestation of the social determinacy of identity in other forms.
[ترجمه ترگمان]برای مثال ما می توانیم بگوییم که تونی a مارکسیستی از هویت اجتماعی هویت در اشکال دیگر است
[ترجمه گوگل]مثلا می توانیم بگوییم تونی یک رقابت مارکسیستی از تعریف اجتماعی هویت در دیگر اشکال است

12. However, it is apparent that the activities of spatial planning, just subsumed to the ideology of political manipulation, are sacrificed because of the contestation between state and NTUR.
[ترجمه ترگمان]با این حال، واضح است که فعالیت های برنامه ریزی فضایی، که تنها با ایدئولوژی دستکاری سیاسی دسته بندی شده اند، به دلیل اختلاف بین دولت و دولت قربانی شده اند
[ترجمه گوگل]با این حال، واضح است که فعالیت های برنامه ریزی فضایی، فقط به ایدئولوژی دستکاری سیاسی، به دلیل اختلاف بین دولت و NTUR، قربانی می شوند

13. We seek not a gathering of some magnificent scale, but honest discussions and open contestation of ideas, being thrilled by any intellectual advance that may result, no matter how small it is.
[ترجمه ترگمان]ما به دنبال گرد آوری از یک مقیاس باشکوه نیستیم، اما بحث های صادقانه و contestation ایده ها، که با هر پیشرفت فکری که ممکن است نتیجه آن باشد، به هیجان می آید، مهم نیست که چقدر کوچک باشد
[ترجمه گوگل]ما به دنبال جمع آوری برخی از مقیاس با شکوه نیست، اما بحث های صادقانه و مناقشات باز از ایده، با هیجان هر پیشرفت فکری است که ممکن است نتیجه، هر چند کوچک است

14. The competition on ASEAN issue between "Harmonious World" and "Democratic Concert" also reflects the contestation between China and America's soft power.
[ترجمه ترگمان]رقابت در مورد مساله آسه آن بین \"جهان Harmonious\" و \"کنسرت دموکرات\" همچنین انعکاس دهنده اختلاف بین قدرت نرم چین و آمریکا بود
[ترجمه گوگل]رقابت در مورد مسئله آسه آن بین 'جهانی هماهنگ' و 'کنسرت دموکراتیک' همچنین نشان دهنده اختلاف بین قدرت نرم و قدرتمند چین است


کلمات دیگر: