کلمه جو
صفحه اصلی

prefab


معنی : پیش ساخته، پیش سازی شده، پیس ساختن
معانی دیگر : (عامیانه - مخفف: prefabricated building) بنای پیش ساخته، prefabricate : پیس ساختن

انگلیسی به فارسی

(prefabricate) پیس ساختن، پیش ساخته، پیش سازی شده


پیش ساخته، پیس ساختن، پیش سازی شده


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: prefabricated.
اسم ( noun )
• : تعریف: a prefabricated structure, esp. a house.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: prefabs, prefabbing, prefabbed
• : تعریف: to prefabricate.

• building that was built in standardized sections for quick shipment and assembly, modular home
a prefab is a house built with parts which have been made in a factory and then quickly put together.

مترادف و متضاد

پیش ساخته (صفت)
prefab, prefabricated

پیش سازی شده (صفت)
prefab, prefabricated

پیس ساختن (فعل)
prefab, prefabricate

جملات نمونه

1. After World War Two, lots of prefabs were put up to ease the housing crisis.
[ترجمه ترگمان]پس از جنگ جهانی دوم، بسیاری از prefabs برای رفع بحران مسکن استفاده شدند
[ترجمه گوگل]پس از جنگ جهانی دوم، تعداد زیادی از پیش ساخته ها برای کاهش بحران مسکن گذاشته شد

2. People have prefabs with big gardens.
[ترجمه ترگمان]مردم باغ های بزرگ را با باغ های بزرگ prefabs
[ترجمه گوگل]مردم خانه های پیش ساخته با باغ های بزرگ دارند

3. Demolish all the prefabs and get on with the high flats.
[ترجمه ترگمان]تمام prefabs را demolish و به زمین های مرتفع رسیدیم
[ترجمه گوگل]تمام پیش ساخته ها را تخریب کنید و با آپارتمان های بلند روبرو شوید

4. Hugh spent the 1950S clearing space for prefabs.
[ترجمه ترگمان]هیو فضای پاک سازی ۱۹۵۰ را برای prefabs هزینه کرد
[ترجمه گوگل]هیو فضای پاکیزه 1950s را برای پیش ساخته ها سپری کرد

5. Genuine pre-fab log cabins hitched up to the mains.
[ترجمه ترگمان] کابین اصلی محشری بود که به the وصل شده بود
[ترجمه گوگل]کابین های اصلی قبل از فاج به طور مستقیم به شبکه متصل می شوند

6. It is an unspectacular-looking place of prefab houses and beehive-like cages where some 000 monkeys live and 35 employees work.
[ترجمه ترگمان]این محل، محل unspectacular از خانه های prefab و قفس های beehive است که در آن حدود ۰۰۰ میمون زندگی می کنند و ۳۵ کارمند مشغول به کار هستند
[ترجمه گوگل]این یک مکان بی نظیر به نظر می رسد از خانه های پیش ساخته و سلول های زنبور عسل است که حدودا هزار میمون زندگی می کنند و 35 کارمند کار می کنند

7. He got one a week later - the prefab we lived in until I was eleven.
[ترجمه ترگمان]او یک هفته بعد - the که تا یازده سالگی در آن زندگی کردیم را به دست آورد
[ترجمه گوگل]او یک هفته بعد - پیشخدمت که در آن زندگی می کردیم تا زمانی که من یازده ساله بودم

8. The Sommerhaus Piu prefab is perfect for vacation homes or even full-time residences.
[ترجمه ترگمان]The Piu prefab برای خانه های تعطیلاتی و یا حتی اقامتگاه تمام وقت عالی است
[ترجمه گوگل]پیش ساخته Sommerhaus Piu مناسب برای خانه های تعطیلات و یا حتی خانه های تمام وقت است

9. Prefab housingis as much about efficiency of construction as it is about buildinghomes that make sense for the end user.
[ترجمه ترگمان]prefab housingis تا حد زیادی در مورد بهره وری ساخت وساز است چون در مورد buildinghomes است که برای کاربر نهایی منطقی است
[ترجمه گوگل]خانه های پیش ساخته در مورد کارایی ساخت و ساز به همان اندازه که در مورد خانه های ساختمانی است که برای کاربر نهایی قابل درک است

10. The Sommerhaus Piu Prefab Vacation Home is simple-yet-stunning, a small modern cabin with all the amenities its owners will need for a weekend, a month or even a summer at the lake.
[ترجمه ترگمان]خانه تعطیلات Sommerhaus Piu خانه ای ساده است - با این حال شگفت انگیز است، یک کابین کوچک مدرن با تمام امکانات رفاهی که صاحبان آن برای یک آخر هفته، یک ماه یا حتی یک تابستان در دریاچه به آن نیاز خواهند داشت
[ترجمه گوگل]Sommerhaus Piu Prefab Home Vacation Home بسیار ساده و در عین حال خیره کننده است، کابین کوچک مدرن با تمام امکانات مورد نیاز صاحبان آن برای تعطیلات آخر هفته، یک ماه یا حتی تابستان در دریاچه

11. They brought in prefab units from Nagasaki, and slapped them together here.
[ترجمه ترگمان]آن ها واحدهای prefab را از ناگازاکی می آوردند و در اینجا به آن ها سیلی می زدند
[ترجمه گوگل]آنها گروه های پیش ساخته را از ناگازاکی آوردند و آنها را در اینجا کتک زدند

12. With reinforced concrete prefab humidity of the air inside the modern building that board lid becomes greatly under normal level, differ with desert very few.
[ترجمه ترگمان]با تقویت بتون مسلح بتون در داخل ساختمان مدرن که در سطح نرمال قرار می گیرد، با تعداد بسیار کمی از کویر متفاوت است
[ترجمه گوگل]با رطوبت سازه های بتنی تقویت شده هوا در داخل ساختمان مدرن که در بالای صفحه به طور قابل توجهی در سطح نرمال قرار دارد، بسیار کم با کویر تفاوت دارد

13. Still, it's a fascinating study in prefab architecture and Safdie's model for industrialized manufacture of affordable housing offers a good lesson for anyone attempting a similar project.
[ترجمه ترگمان]با این حال، یک مطالعه شگفت انگیز در معماری prefab و مدل Safdie برای تولید صنعتی مسکن مقرون به صرفه یک درس خوب برای هر کسی که پروژه مشابهی را انجام می دهد، ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]با این حال، این یک مطالعه جذاب در معماری پیش ساخته است و مدل صفدی برای تولید صنعتی خانه های مقرون به صرفه ارائه می دهد درس خوبی برای هر کسی که تلاش برای یک پروژه مشابه است

14. Adopt prefab, installation convenient 、 Performance dependable 、 protect dampness good 、 Longevity long feature.
[ترجمه ترگمان]prefab را در نظر بگیرید، نصب مناسب، کارایی مناسب، حفاظت از رطوبت، طول عمر طول عمر طولانی
[ترجمه گوگل]اتخاذ پیش ساخته، نصب مناسب، قابلیت اطمینان عملکرد، حفاظت از مرطوب خوب، قابلیت طول عمر طولانی


کلمات دیگر: