کلمه جو
صفحه اصلی

aeneas


(اساطیر یونان و روم) انیاس (پسر آنکاسیس و ونوس و جد فرضی رومیان)، افسانه ء یونانی فرزند افرودیت و انکسیس anchises که تروا tory را ترک کرد

انگلیسی به فارسی

(افسانه یونانی) فرزند افرودیت و انکسیس( Anchises ) که تروا ( Tory ) را ترک کرد


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the Trojan hero of the Aeneid, who survives the fall of Troy, wanders for seven years, and becomes the founder of Rome.

• (greek and roman mythology) son of anchises and aphrodite and the hero of virgil's aeneid

جملات نمونه

1. Aeneas would find them willing and powerful allies.
[ترجمه ترگمان]آینیاس آن ها را متحد و متحد خواهد یافت
[ترجمه گوگل]Aeneas آنها را متحدین قدرتمند و قدرتمند می دانند

2. Her dear son Aeneas was all but ruined, she said.
[ترجمه ترگمان]گفت: پسر عزیزم، همه چیز به کلی خراب شد
[ترجمه گوگل]او گفت: پسر عزیزم، آنی، همه چیز را خراب کرد

3. If Lavinia was to be won Aeneas could not count on any help from his future father-in-law.
[ترجمه ترگمان]اگر Lavinia به دست آید، هیچ کمکی از سوی پدر آینده اش به او نخواهد رسید
[ترجمه گوگل]اگر لاویینا برنده شود، آنیاس نمیتواند از کمک پدربزرگش آینده حساب کند

4. Aeneas is the pater, the ancestor, the proto-Roman.
[ترجمه ترگمان]Aeneas the، جد،، the - است
[ترجمه گوگل]Aeneas pater، اجداد، روحانی است

5. After they had broken their fast he gave Aeneas the advice he had come to seek.
[ترجمه ترگمان]پس از آنکه روزه خود را از دست دادند، به آینیاس اندرز داد که به جستجویش آمده باشد
[ترجمه گوگل]پس از آنکه سریعا شکسته شدند، او به مشاوره ای که او برای جستجو کرد، داد

6. He felt convinced that Aeneas was the son-in-law Faunus had predicted, and he said as much to the envoys.
[ترجمه ترگمان]او احساس می کرد که آینیاس، پسر -، پیش بینی کرده بود، و او نیز به همان اندازه به فرستادگان گفت
[ترجمه گوگل]او احساس کرد که آنیوس فامون پیشخدمت پیشگویی کرده بود، و او به سخنان فرستاده شد

7. Aeneas came back with a large army of Etruscans in time to save the camp, and furious war raged.
[ترجمه ترگمان]آینیاس با سپاهی بزرگ از (اتروسکان)ها مراجعت کرد تا اردوگاه را نجات دهد، و جنگ خشمگین می غرید
[ترجمه گوگل]عینا با ارتش بزرگی از اتروسکان ها به اردوگاه نجات داد و جنگ خشمگینی را پشت سر گذاشت

8. Finally Turnus and Aeneas meet in single combat.
[ترجمه ترگمان]سرانجام Turnus و آینیاس با یک نبرد روبرو می شوند
[ترجمه گوگل]در نهایت Turnus و Aeneas در مبارزه تک تک ملاقات می کنند

9. Finally at sunset AEneas looked up and laughed.
[ترجمه ترگمان]سرانجام پس از غروب آفتاب، به بالا نگاه کرد و خندید
[ترجمه گوگل]سرانجام در آفتاب غروب آفتاب نگاه کرد و خندید

10. Patroclus and AEneas looked up and saw the Pumpkin Giant coming with his mouth wide open.
[ترجمه ترگمان]Patroclus و AEneas به بالا نگاه کردند و دیدند که کدوتنبل بزرگ با دهان باز در حال آمدن است
[ترجمه گوگل]Patroclus و AEneas بالاخره دیدند و گندم کدو تنبل را با دهانش باز کردند

11. Aeneas founds or to lay the foundations for four cities prior to his arrival in Latium.
[ترجمه ترگمان]آینیاس قبل از ورود خود در لاتیوم، شالوده چهار شهر را بنا یا بنا می کند
[ترجمه گوگل]Aeneas چهار سال پیش از ورودش به Latium بنیان گذاشت یا بنیان گذاشت

12. Then she sat down and wept, and AEneas wept too as loud as he possibly could.
[ترجمه ترگمان]سپس نشست و گریست، و اگر هم که می توانست با صدای بلند گریه می کرد
[ترجمه گوگل]سپس او نشست و گریه کرد، و AEneas نیز با صدای بلند گریه می کرد، زیرا او احتمالا می توانست

13. On the side of Aeneas were the expressed decree of destiny.
[ترجمه ترگمان]در کنار آینیاس، حکم تقدیر از سوی آینیاس منتشر می شد
[ترجمه گوگل]در کنار عینها حکم ابراز سرنوشت بود

14. Aeneas perceived before him a spacious valley.
[ترجمه ترگمان]آینیاس قبل از او دره وسیعی را دید
[ترجمه گوگل]عنای پیش از او یک دره بزرگ را درک کرد

15. There he found a man named Aeneas, a paralytic who had been bedridden for eight years.
[ترجمه ترگمان]در آنجا مردی به نام آینیاس، را که به مدت هشت سال بستری بود، یافته بود
[ترجمه گوگل]در آنجا او مردی به نام انیاس را یافت، که یک زن مبتلا به فلج است که برای هشت سال بستری شده بود


کلمات دیگر: