کلمه جو
صفحه اصلی

solitaire


معنی : بازی یک نفره، تک بازی، نگین تکی
معانی دیگر : (در اصل) تارک دنیا، عزلت گرای، (انگشتر و غیره) نگین تک، الماس تک، بازی یک نفره ورق، منفرد

انگلیسی به فارسی

تک بازی، نگین تکی، بازی یکنفره (ورق)، منفرد، تک


بازی یک نفره، تک بازی، نگین تکی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: any of various card games for one person.

(2) تعریف: a single gem in a setting by itself.

• card game for one player, patience; diamond or other gem placed in a setting by itself (in a ring or other piece of jewelry)
solitaire is a game that one person plays alone by moving pegs to different positions on a board, with the aim of having one peg left in the middle at the end of the game.
solitaire is also a card game for only one player; used in american english.
a solitaire is a diamond or other jewel that is set on its own in a ring or other piece of jewellery.

مترادف و متضاد

بازی یک نفره (اسم)
solitaire

تک بازی (اسم)
solitaire

نگین تکی (اسم)
solitaire

جملات نمونه

1. I ate and then watched Jack playing solitaire and losing.
[ترجمه ترگمان]من غذا خوردم و بعد دیدم که جک مشغول بازی ورق زدن و باخت بود
[ترجمه گوگل]من خوردم و سپس تماشا جک بازی یک نفره و از دست دادن

2. Peg's with a few books, playing cards, solitaire board, jar of caramels.
[ترجمه ترگمان]پگ با چند تا کتاب، ورق بازی، فال ورق، شیشه of
[ترجمه گوگل]پگ با چند کتاب، کارت بازی، یک نفره هیئت مدیره، شیشه ای از کارامل

3. So I play patience, and solitaire.
[ترجمه ترگمان]پس من شکیبایی و رویاهای خود را بازی می کنم
[ترجمه گوگل]بنابراین من صبر و جدل بازی می کنم

4. Another solitaire! the only one I know.
[ترجمه ترگمان]یه solitaire دیگه تنها کسی که می دونم
[ترجمه گوگل]بازی یک نفره دیگر! تنها کسی که می دانم

5. The old man sat playing solitaire at a card table in front of the stone fireplace.
[ترجمه ترگمان]پیرمرد با ورق بازی روی میز کارت جلوی بخاری دیواری نشسته بود
[ترجمه گوگل]مرد پیرمرد بازی کردن یک بازی را در یک میز کارت در مقابل شومینه سنگی دید

6. Solving solitaire centres I have always envied John and Barbara's solitaire board.
[ترجمه ترگمان]حل مراکز solitaire من همیشه به هیات مدیره جان و باربارا غبطه می خورم
[ترجمه گوگل]مراحل بازی یک نفره حل من همیشه از بازی یک نفره یونان و باربارا سر در نمی آورم

7. Introduction of Zhongyuan MahjongThe is a Mahjong solitaire game with very simple rules but by no means a game being easy to win.
[ترجمه ترگمان]مقدمه of MahjongThe یک بازی mahjong با قواعد بسیار ساده است، اما به هیچ وجه بازی آسان نیست
[ترجمه گوگل]معرفی Zhongyuan MahjongThe یک بازی یک نفره فال ماهجونگ با قوانین بسیار ساده است، اما به هیچ وجه یک بازی آسان برای برنده شدن

8. Classic Solitaire is the most popular solitaire game.
[ترجمه ترگمان]Classic کلاسیک محبوب ترین بازی solitaire است
[ترجمه گوگل]بازی یک نفره کلاسیک محبوب ترین بازی یک نفره است

9. Please write the famous aphorism 50 Solitaire!
[ترجمه ترگمان]لطفا این جمله معروف ۵۰ Solitaire را بنویسید
[ترجمه گوگل]لطفا آئوروری معروف 50 Solitaire را بنویسید!

10. Enjoy the best Solitaire mobile with this pack of 16 variants of the famous card game.
[ترجمه ترگمان]از بهترین گوشی های تلفن همراه با این گروه از ۱۶ نوع بازی کارت معروف لذت ببرید
[ترجمه گوگل]لذت بردن از بهترین بازی یک نفره همراه با این بسته از 16 نوع از بازی کارت معروف

11. You never realized that Solitaire could be played without a computer.
[ترجمه ترگمان]تو هیچ وقت متوجه نشدی که نمایش \"Solitaire\" میتونه بدون کامپیوتر اجرا بشه
[ترجمه گوگل]شما هرگز متوجه نشدید که بازی یک نفره را بدون کامپیوتر بازی می کنید

12. Computer solitaire, paper airplanes, last week's rubber - band war.
[ترجمه ترگمان]ورق کامپیوتری، هواپیماهای کاغذی، و جنگ نوار لاستیکی هفته گذشته
[ترجمه گوگل]بازی یک نفره کامپیوتری، هواپیمای کاغذی، هفته گذشته لاستیک - جنگ باند

13. Includes FreeCell, Hearts, Minesweeper, and Solitaire games.
[ترجمه ترگمان]شامل FreeCell، Hearts، minesweeper و Solitaire
[ترجمه گوگل]شامل بازی های FreeCell، Hearts، Minesweeper و Solitaire است

14. Includes Freecell, Minesweeper, Pinball, and Solitaire games.
[ترجمه ترگمان]شامل Freecell، minesweeper، pinball و Solitaire
[ترجمه گوگل]شامل بازی های Freecell، Minesweeper، Pinball و Solitaire می باشد


کلمات دیگر: