کلمه جو
صفحه اصلی

solvability


معنی : قابلیت حل، محلولی
معانی دیگر : قابلیت حل، محلولی

انگلیسی به فارسی

قابلیت حل، محلولی


قابل حل بودن، محلولی، قابلیت حل


انگلیسی به انگلیسی

• quality of being possible to solve; solvency, ability to pay one's debts

مترادف و متضاد

قابلیت حل (اسم)
solubility, solvability

محلولی (اسم)
solvability

پیشنهاد کاربران

امکان حل شدن؛ توانایی بازپرداخت بدهی

در شیمی : قابلیت حل ، میزان حلالیت


کلمات دیگر: