کلمه جو
صفحه اصلی

prehistory


معنی : ماقبل تاریخ، پیش تاریخ، تاریخ قبلی
معانی دیگر : تاری  قبلی، سابقه

انگلیسی به فارسی

پیش تاریخ، ماقبل تاریخ، تاریخ قبلی، سابقه


پیش از تاریخ، ماقبل تاریخ، پیش تاریخ، تاریخ قبلی


انگلیسی به انگلیسی

• period before written records, time before the advent of historical documentation
prehistory is the time in history before any information was written down.

مترادف و متضاد

ماقبل تاریخ (اسم)
prehistory

پیش تاریخ (اسم)
prehistory

تاریخ قبلی (اسم)
prehistory

جملات نمونه

1. Human prehistory is divided into three successive periods: the Stone Age, the Bronze Age and the Iron Age.
[ترجمه ترگمان]تاریخ بشر به سه دوره متوالی تقسیم می شود: عصر حجر، عصر برنز و عصر آهن
[ترجمه گوگل]تاریخ انسانی انسانی به سه دوره پی در پی عصر حجر، عصر برنز و عصر آهن تقسیم شده است

2. These climate changes continued throughout prehistory.
[ترجمه ترگمان]این تغییرات آب و هوایی در دوران ماقبل تاریخ ادامه داشتند
[ترجمه گوگل]این تغییرات آب و هوایی در طول تاریخ گذشته ادامه داشت

3. From the earliest observable stage of prehistory, the tendency had always been toward differentiation.
[ترجمه ترگمان]از اولین مرحله قابل مشاهده در دوران ماقبل تاریخ، گرایش همیشه به سمت تمایز بوده است
[ترجمه گوگل]از اولین مرحله قابل مشاهده پیش از تاریخ، گرایش همیشه به سمت تمایز بوده است

4. The prehistory of that good, however, remains clouded to us in obscurity.
[ترجمه ترگمان]با این حال، دوران زندگی ما در هاله ای از ابهام و ابهام باقی می ماند
[ترجمه گوگل]با این حال، پیش از تاریخ این خوب، هنوز هم در تاریکی فرو رفته است

5. Our prehistory tells us that this is not a dream but a real possibility.
[ترجمه ترگمان]دوران ماقبل تاریخ ما به ما می گوید که این یک رویا نیست، بلکه یک احتمال واقعی است
[ترجمه گوگل]پیشگویی ما به ما می گوید که این یک رویا نیست، بلکه احتمال واقعی است

6. Genes also hint at its prehistory.
[ترجمه ترگمان]همچنین ژن ها به دوران ماقبل تاریخ اشاره می کنند
[ترجمه گوگل]ژن ها نیز در گذشته پیش از آن اشاره دارند

7. As prehistory, these are typically based on sequences ranging from palaeolithic stone axes through bronze age pottery to iron age swords.
[ترجمه ترگمان]این ها معمولا براساس توالی از محورهای سنگی palaeolithic از طریق pottery عصر برنز تا عصر آهن، ساخته می شوند
[ترجمه گوگل]به عنوان پیش از تاریخ، این معمولا بر اساس توالی هایی از محورهای سنگ های پائئولیتی تا سرامیک های برنز و شمشیرهای آهن ساخته شده است

8. This is the very last incident of prehistory in the Bible.
[ترجمه ترگمان]این آخرین واقعه of در کتاب مقدس است
[ترجمه گوگل]این آخرین رویداد پیش از تاریخ در کتاب مقدس است

9. The prehistory of languages need not detain us.
[ترجمه ترگمان]انسان های غار نشین ما نباید ما را بازداشت کنند
[ترجمه گوگل]پیش از تاریخ از زبان ما نیاز به بازداشت نداریم

10. Architecture from Prehistory to Postmodernism : the Western Tradition.
[ترجمه ترگمان]معماری از Prehistory تا Postmodernism: سنت غربی
[ترجمه گوگل]معماری از پیش تاریخ تا پست مدرنیسم سنت غربی

11. Covering the history of the Slavic people from prehistory to the nineteenth century, they represented Mucha's hopes and dreams for his homeland.
[ترجمه ترگمان]با پوشاندن تاریخ مردم اسلاو از دوران ماقبل تاریخ تا قرن نوزدهم، آن ها امید و آرزوی Mucha را برای میهن خود نشان دادند
[ترجمه گوگل]پوشش تاریخ سلاطین از پیش از تاریخ تا قرن نوزدهم، آنها امید و رویا موچا را برای میهن خود نشان دادند

12. Some textbooks start with prehistory, others with the Roman conquest, others still with Clovis, Charlemagne or Hugh Capet (all mentioned below).
[ترجمه ترگمان]برخی از کتاب های درسی با دوران ماقبل تاریخ شروع می شوند، برخی دیگر با فتح رومی و برخی دیگر هنوز هم با Clovis، شارلمانی یا هیو کاپه (که در پایین ذکر شد)هستند
[ترجمه گوگل]بعضی از کتاب های درسی با پیش تاریخی شروع می شوند، دیگران با فتح رومی، دیگران هنوز با Clovis، Charlemagne یا Hugh Capet (همه ذکر شده در زیر) شروع می شوند

13. Exhibit the prehistory, culture history, and natural sciences.
[ترجمه ترگمان]سند تاریخ، تاریخ فرهنگ و علوم طبیعی را نمایش دهید
[ترجمه گوگل]نمایش تاریخ قبل، تاریخ فرهنگ و علوم طبیعی

14. The most of crown wear by the prehistory jade figures in China are rail crown.
[ترجمه ترگمان]بیش ترین استفاده از تاج و تخت به وسیله مجسمه های متعلق به دوران ماقبل تاریخ در چین، تاج و تخت است
[ترجمه گوگل]بسیاری از تاج های خود را با چهره های پیش از تاریخ یشم در چین پوشانده اند

پیشنهاد کاربران

سابقه تاریخی

مطالعات پیش از تاریخ

prehistory ( باستان‏شناسی )
واژه مصوب: پیش ازتاریخ
تعریف: ادوار پیش از آغاز نگارش در مناطق مختلف که مدارک مکتوبی از آن در دست نیست


کلمات دیگر: