کلمه جو
صفحه اصلی

pistil


معنی : مادگی، الت مادگی گل، گرزن
معانی دیگر : (گیاه شناسی) مادگی

انگلیسی به فارسی

(گیاه‌شناسی) گرزن، مادگی، الت مادگی گل


پسته، مادگی، الت مادگی گل، گرزن


انگلیسی به انگلیسی

• female reproductive organ in flowers, seed-producing organ in flowers

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] مادگی - اندام تناسلی ماده در گل، مرکب از تخمدان، خامه( در صورت وجود داشتن) و کلاله. این اندام ممکن است مرکب از یک برچه(مادگی ساده) یا دو یا بیشتر برچه(مادگی مرکب) باشد.

مترادف و متضاد

مادگی (اسم)
buttonhole, boutonniere, pistil, female signs, vulva

الت مادگی گل (اسم)
pistil

گرزن (اسم)
pistil

جملات نمونه

1. These stubby pistils had come smartly to attention as my hands had moved over them during the examination.
[ترجمه ترگمان]این pistils کوتاه، که در طول امتحانات بر سر آن ها آمده بود، به دقت به آن ها توجه نشان داده بود
[ترجمه گوگل]این دست و پا چلفتی ها با توجه به اینکه دست من در طول معاینه روی آنها حرکت کرده بود، با هوش و ذکاوت بود

2. Exotic crimson flowers and birds poked their pistils and stamens and bills every which way up and down her torso.
[ترجمه ترگمان]گل ها و پرندگان عجیب و غریب، هر کدام طرف بالا و پایین بدن او را زیر و رو می کردند
[ترجمه گوگل]گلها و پرندگان عجیب و غریب قرمز، پرچم ها و پرچم های خود را در هر صورت که بالا و پایین تپش او را می چسبانند تکان می دهند

3. Pistil is the seed - producing part of the flower.
[ترجمه ترگمان]Pistil بخشی از گل تولید کننده گل است
[ترجمه گوگل]Pistil بخشی از گل دانه است

4. Development of pistil and stamen of 11 earliest embryo - cultured apricot selections was studied, these selections were selected by Sh andong Institute of Pomology.
[ترجمه ترگمان]توسعه مادگی و پرچم ۱۱ انتخاب ممتاز زردآلو مورد مطالعه قرار گرفت، این انتخاب ها توسط موسسه Sh andong of انتخاب شدند
[ترجمه گوگل]توسعه مادگی و پرچم از 11 اولین جنین - کشت انتخاب زردآلو، مورد مطالعه قرار گرفت این انتخاب توسط Sh موسسه آندونگ از میوه کاری، انتخاب شدند

5. The term pistil or compound pistil is also used to mean one or many carpels respectively.
[ترجمه ترگمان]مادگی یا مادگی به ترتیب به ترتیب به معنی یک یا چند carpels است
[ترجمه گوگل]اصطلاح pistil یا pistil ترکیبی نیز به معنای یک یا چند پراکنده است

6. A flower is made up of four parts: the sepal, petal, stamen and pistil.
[ترجمه ترگمان]یک گل از چهار قسمت تشکیل شده است: the، گلبرگ، پرچم و مادگی
[ترجمه گوگل]یک گل از چهار قسمت تشکیل شده است: گلبرگ، گلبرگ، مهره و پسته

7. The fertility resumption is not thorough. Itis possible that the male-sterile genes effect on the pistil in Nongken 58S.
[ترجمه ترگمان]بازگشت باروری کامل نیست این امکان وجود دارد که ژن های مقاوم به مرد روی مادگی در Nongken ۵۸ (S)اثر بگذارند
[ترجمه گوگل]از دست دادن باروری کامل نیست این ممکن است که ژنهای استریل مردانه بر روی پسته در Nongken 58S تأثیر بگذارد

8. Having all principal parts, namely, the sepals, petals, stamens, and pistil pistils . Used of a flower.
[ترجمه ترگمان]داشتن تمام قطعات اصلی یعنی sepals، petals، stamens و pistil pistils از گل استفاده می کردم
[ترجمه گوگل]داشتن تمام قسمت های اصلی یعنی مهره ها، گلبرگ ها، پرچم ها و پسته های پسته استفاده از یک گل

9. He remains an un - impregnated ovum, an unfertilized pistil.
[ترجمه ترگمان]او یک ovum آغشته به un، یک pistil unfertilized است
[ترجمه گوگل]او یک تخم مرغ بدون آغوز، یک پرتقال بدون تخم مرغ باقی مانده است

10. It was found that the content of zearalenone increased synchronously with the developmental progress of stamen and pistil, and accumulated to the maximum just when the plant was blooming.
[ترجمه ترگمان]مشخص شد که محتوای of همزمان با پیشرفت رشد پرچم ها و مادگی افزایش می یابد و تنها زمانی که گیاه شکوفه می دهد، به حداکثر می رسد
[ترجمه گوگل]مشخص شد که محتوای زئیرالنون همزمان با پیشرفت رشد علف های هرز و پسته افزایش می یابد و زمانی که گیاه گل می دهد، حداکثر انباشته می شود

11. The receptor localized to the plasma membrane of the stigmatic papillae on the surface of the pistil is encoded by SRK gene.
[ترجمه ترگمان]گیرنده بومی غشا پلاسما of stigmatic روی سطح مادگی توسط ژن SRK کدگذاری می شود
[ترجمه گوگل]گیرنده ای که به غشای پلاسمایی پلاژی stigmatic در سطح pistil متصل است، توسط ژن SRK کدگذاری می شود

12. The stamen is the male part of a flower. The pistil is the female part.
[ترجمه ترگمان]پرچم بخشی از گل است مادگی گل زن است
[ترجمه گوگل]خلال بخش مردانه یک گل است پیستیل قسمت زن است

13. The stigma is the sticky knob at the top of the pistil.
[ترجمه ترگمان]stigma یک برآمدگی چسبنده در بالای مادگی است
[ترجمه گوگل]ننگ یک دستگیره چسبنده در بالای پسته است

14. The present status and prospect of studies on specific genes for development of androecium, pistil and petals of higher plants are reviewed in this paper.
[ترجمه ترگمان]وضعیت فعلی و چشم انداز مطالعات در مورد ژن های خاص برای توسعه of، pistil و گلبرگ گیاهان بالاتر در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر وضعیت و چشم انداز مطالعات در مورد ژن های خاص برای توسعه اندروسیوم، مورچه و گلبرگ گیاهان بالاتر در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است

پیشنهاد کاربران

مادگی گل که شبیه به کوزه است.

pistil ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: مادگی
تعریف: بخش تولیدمثلی مادۀ یک گل شامل تخمدان و خامه و کلاله |||* مصوب فرهنگستان اول


کلمات دیگر: