کلمه جو
صفحه اصلی

whoops


(ندا که هنگام آگاهی به لغزش خود ادا می شود) اوه !، اه !، وا!، ای وای !، آخ !

انگلیسی به فارسی

(ندا که هنگام آگاهی به لغزش خود ادا می‌شود) اوه!، اه!، وا!، ای وای!، آخ!


کیست؟، فریاد، صدای بلند مثل سرفه، صدای سیاهسرفه، ضجه، صدای جغد و مانند آن، فریاد کردن


انگلیسی به انگلیسی

حرف ندا ( interjection )
• : تعریف: used to express mild surprise, embarrassment, or regret.

- Whoops! I stepped on your toe.
[ترجمه ترگمان] ! ووپس پامو لگد کردم
[ترجمه گوگل] هوس من روی انگشت شستم

• oops! (cry of surprise)

جملات نمونه

1. She whoops with delight at a promise of money.
[ترجمه ترگمان]با خوشحالی از یک وعده پول سر تکان می دهد
[ترجمه گوگل]او با وعده پول با لذت می ماند

2. Whoops! That's the second time I've spilt coffee today!
[ترجمه ترگمان]! ووپس این دومین باری است که من امروز قهوه می ریزد!
[ترجمه گوگل]هوس این دومین بار است که امروز قهوه را ریختم

3. They opened the parcel with whoops of delight.
[ترجمه ترگمان]بسته را با خوشحالی باز کردند
[ترجمه گوگل]آنها بسته را با خوشحالی می بینند

4. Whoops, it's past I'd better be off home.
[ترجمه ترگمان]اوپس، گذشته از این دیگه باید برم خونه
[ترجمه گوگل]اوه، گذشته من بهتر از خانه ام

5. On the ship's deck, after the whoops and hollers, the butchering begins.
[ترجمه ترگمان]در عرشه کشتی، پس از the و فریاد شادی، قصابی شروع می شود
[ترجمه گوگل]در عرشه کشتی، پس از کوهنوردان و کوهنوردان، قصابی شروع می شود

6. Whoops, that was a mistake.
[ترجمه ترگمان]ووپس، این یه اشتباه بود
[ترجمه گوگل]هک، این یک اشتباه بود

7. Scattered groans and whoops broke out in the crowd.
[ترجمه ترگمان]در میان جمعیت ناله و زاری و زاری به گوش رسید
[ترجمه گوگل]غم و اندوه پراکنده و کوب در جمعیت پر شده است

8. Whoops! I nearly dropped the tray.
[ترجمه ترگمان]! ووپس نزدیک بود سینی را پایین بیاورم
[ترجمه گوگل]هوس تقریبا سینی افتادم

9. Whoops, you weren't supposed to hear that.
[ترجمه ترگمان]ووپس، تو قرار نبود اینو بشنوی
[ترجمه گوگل]آره، تو نباید این را بشنوی

10. Whoops! Careful, you almost spilt coffee everywhere.
[ترجمه ترگمان]! ووپس مراقب باش، تو تقریبا همه جا قهوه ریخته
[ترجمه گوگل]هوس مراقب باشید، تقریبا قهوه را در همه جا ریختید

11. When the whoops and cheers had finally died down he started to speak.
[ترجمه ترگمان]وقتی سر و صدای هلهله و تشویق به پایان رسید، شروع به صحبت کرد
[ترجمه گوگل]وقتی سرانجام سرانجام و سرانجام از بین رفت، او شروع به صحبت کرد

12. Whoops, sorry. Did I hurt your hand?
[ترجمه ترگمان]اوپس، ببخشید من به دستت صدمه زدم؟
[ترجمه گوگل]متاسفم آیا دستم را گرفتم؟

13. McMurphy whoops and drags me standing, pounding my back.
[ترجمه ترگمان]سرم را بالا می کشد و پشتم را به عقب می کشد
[ترجمه گوگل]McMurphy به من می چسباند و ایستادن، پشت سرم را تکان می دهد

14. They take off to the whoops and claps of the support crews.
[ترجمه ترگمان]آن ها به میان نیروهای پشتیبان پا می گذارند و فریاد می زنند
[ترجمه گوگل]آنها را به کتک زدن و کوبیدن خدمه پشتیبانی می برند

پیشنهاد کاربران

آخ
ای وای
ای داد بی داد

word we use when we make a small mistake


کلمات دیگر: