کلمه جو
صفحه اصلی

probationary


معنی : وابسته به التزام
معانی دیگر : وابسته به دوره کاراموزی یا ازمایشی

انگلیسی به فارسی

وابسته به دوره کاراموزی یا ازمایشی، وابسته به التزام


آزمایشی، وابسته به التزام، وابسته به دوره کاراموزی یا ازمایشی


انگلیسی به انگلیسی

• test, trial, experimental; of a test, of an experiment, of a trial
probationary is used to describe someone who has finished their training in a particular job or profession, but who is still being assessed to see if they will be allowed to continue.
probationary is also used to describe the time during which someone is assessed at the beginning of their career before they are allowed to continue.

مترادف و متضاد

وابسته به التزام (صفت)
probationary

جملات نمونه

1. After a six - month probationary period, she was confirmed in her post.
[ترجمه ترگمان]بعد از یک دوره آزمایشی شش ماهه، او در پست خود مورد تایید قرار گرفت
[ترجمه گوگل]پس از یک دوره آزمایشی شش ماه، او در پست او تأیید شد

2. Teachers should have a probationary period of two years.
[ترجمه ترگمان]معلمان باید یک دوره مشروط از دو سال داشته باشند
[ترجمه گوگل]معلمان باید یک دوره آزمایشی دو ساله داشته باشند

3. After a six-month probationary period, her position was confirmed.
[ترجمه ترگمان]بعد از یک دوره آزمایشی شش ماهه، موقعیت او تایید شد
[ترجمه گوگل]پس از شش ماه دوره آزمایشی، موقعیت او تایید شد

4. His probationary period nearly over, he was suddenly hauled before the committee on evangelisation and told that he was unsuitable.
[ترجمه ترگمان]دوره آزمایشی او تقریبا تمام شده بود، ناگهان در برابر کمیته on به او حمله کرد و به او گفت که نامناسب است
[ترجمه گوگل]دوره آزمایشی او تقریبا بیش از پیش بود، او ناگهان به کمیته انبیا منتقل شد و گفت که او نامناسب است

5. Three others served probationary terms and their charges have been expunged, Charlton said.
[ترجمه ترگمان]چارلتون گفت: سه تن دیگر دوره مشروط را سپری کردند و اتهامات آن ها حذف شده است
[ترجمه گوگل]چارلتون گفت، سه نفر دیگر در شرایط آزمایشی قرار دارند و اتهامات آنها محروم شده است

6. They never met again, for under the probationary terms they were forbidden to associate with each other.
[ترجمه ترگمان]آن ها هرگز دوباره یکدیگر را ندیده بودند، زیرا در شرایط آزمایشی که از یکدیگر منع شده بودند، هرگز یکدیگر را ندیده بودند
[ترجمه گوگل]آنها هرگز دوباره ملاقات نکردند، زیرا تحت شرایط آزمایشی آنها با یکدیگر همکاری نداشتند

7. If reinstated, they are placed on a probationary period determined by the state board, Winn said.
[ترجمه ترگمان]Winn گفت که در صورت بازگشت دوباره، آن ها در یک دوره آزمایشی تعیین شده توسط هیات دولت قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]وین گفت، اگر دوباره بازگردانده شود، آنها در یک دوره آزمایشی تعیین شده توسط هیئت دولت قرار می گیرند

8. Stage 5: A probationary period in which the prisoner continues to report to the police, but lives and works normally.
[ترجمه ترگمان]مرحله ۵: دوره آزمایشی که متهم به گزارش خود به پلیس ادامه می دهد، اما به طور عادی زندگی می کند و کار می کند
[ترجمه گوگل]مرحله 5 دوره آزمایشی که زندانی به پلیس گزارش میدهد، اما زندگی و کار به طور طبیعی

9. No probationary period was required before the prodigal son was received by the waiting father.
[ترجمه ترگمان]قبل از این که یک پسر گمراه توسط پدر منتظر برسد، دوره آزمایشی لازم نبود
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه پسر پدربزرگ با پدر انتظار داشته باشد، دوره آزمایشی لازم نیست

10. During this probationary term there have been two training Saturdays in South London and a residential weekend in Buckinghamshire.
[ترجمه ترگمان]در طی این دوره آزمایشی، دو شنبه در جنوب لندن و یک تعطیلات آخر هفته در Buckinghamshire برگزار شد
[ترجمه گوگل]در طول این دوره آزمایشی دو شنبه ها در جنوب لندن و آخر هفته های مسکونی در Buckinghamshire انجام شده است

11. They're only probationary cohabs.
[ترجمه ترگمان]اونا فقط یه cohabs آزمایشی هستن
[ترجمه گوگل]آنها تنها گروه های آزمایشی هستند

12. Each driver must undergo a three - month probationary period before being allowed to operate independently.
[ترجمه ترگمان]هر راننده باید قبل از اینکه اجازه فعالیت مستقل داشته باشد، یک دوره آزمایشی سه ماهه را تجربه کند
[ترجمه گوگل]هر راننده قبل از اینکه مجاز به کار مستقل باشد باید یک دوره آزمایشی سه ماهه داشته باشد

13. Probationary angel descended love coming world, met only a section of beautiful love.
[ترجمه ترگمان]فرشته probationary که دنیا را دوست می داشت، تنها بخشی از عشق زیبا را دیده بود
[ترجمه گوگل]فرشته آزمایشی از جهان عشق آمیز به دنیا آمد، تنها یک بخش از عشق زیبا را دید

14. New employees undergo a one - month probationary period.
[ترجمه ترگمان]کارمندان جدید یک دوره آزمایشی یک ماهه را تجربه می کنند
[ترجمه گوگل]کارمندان جدید تحت یک دوره آزمایشی یک ماهه قرار می گیرند

پیشنهاد کاربران

دوره کار آموزی ( کار ورزی )


کلمات دیگر: