کلمه جو
صفحه اصلی

protraction


معنی : طرح، تمدید، امتداد، نقشه کشی طبق مقیاس معینی
معانی دیگر : تمدید، امتداد، نقشه کشی طبق مقیاس معینی

انگلیسی به فارسی

تمدید، امت داد، نقشه کشی طبق مقیاس معینی


استقامت، امتداد، طرح، تمدید، نقشه کشی طبق مقیاس معینی


انگلیسی به انگلیسی

• extension, continuation; prolongation; lengthening, stretching

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] امتداد

مترادف و متضاد

طرح (اسم)
trace, figure, design, skeleton, projection, line, scheme, draft, pattern, plan, blueprint, layout, project, model, drawing, lineament, diagram, plot, protraction, sketch, croquis, delineation, eye draught, schema, outline, shop drawing

تمدید (اسم)
extension, continuation, revival, holdover, prorogation, protraction

امتداد (اسم)
length, run, protraction

نقشه کشی طبق مقیاس معینی (اسم)
protraction

جملات نمونه

1. Further protraction of the discussion will not achieve anything.
[ترجمه ترگمان]درک بیشتر این بحث به هیچ چیز دست نخواهد یافت
[ترجمه گوگل]استمرار بیشتر بحث ها چیزی به دست نخواهد آورد

2. ObjectiveTo determine the rule of simulated protraction and palate expansion on shift of maxillary bone, and to supply the scientific data for treating maxilla in patients with cleft lip and palate.
[ترجمه ترگمان]ObjectiveTo نقش protraction شبیه سازی شده و انبساط ذائقه را بر تغییر استخوان آرواره بالا، و تامین داده های علمی برای درمان آرواره در بیماران با شکاف لب و ذائقه، تعیین می کند
[ترجمه گوگل]هدف: تعیین قاعده پیچیده شکست و گسترش کام در تغییر استخوان ماگزیلا، و ارائه داده های علمی برای درمان ماگزیلا در بیماران مبتلا به لب و کاسه شکم

3. Based on the analysis of distortion and protraction of warp and form of shedding, the problem that dobby can not fully develop its capacity is located.
[ترجمه ترگمان]براساس آنالیز اعوجاج و تغییر شکل و شکل ریزش، این مشکل که دابی نمی تواند به طور کامل ظرفیت خود را توسعه دهد، واقع شده است
[ترجمه گوگل]بر اساس تحلیل تحریف و پیشگیری از پیچیدگی و شکل ریزش، مشکل که دابی قادر به ایجاد ظرفیت کامل آن نمی شود، قرار گرفته است

4. How is conjunctivitis treated the fastest? Protraction is time consequence serious? Drop what eyedrop is best?
[ترجمه ترگمان]چطور با این سریع ترین رفتاری که میشه درمان کرد؟ پس وقتش است که جدی صحبت کنیم؟ هر چی \"eyedrop\" بهتر باشه رو بنداز؟
[ترجمه گوگل]تسریع در درمان کم خونی چیست؟ پیروزی در زمان نتیجه جدی است؟ قطره چشمتان بهترین است؟

5. In main stress trace protraction, based on the character of main stress trace, propose an automatic method.
[ترجمه ترگمان]در اثر تنش های اصلی، protraction مبتنی بر ویژگی ردیابی تنش اصلی، یک روش اتوماتیک را پیشنهاد می کند
[ترجمه گوگل]در پیگیری استرس اصلی، بر اساس شخصیت ردیابی اصلی استرس، یک روش اتوماتیک پیشنهاد می شود

6. The importance of projection protraction CAI was introduced. The environment and flow of courseware CAI were discussed. Several problems that should be paid attention to were also pointed out.
[ترجمه ترگمان]اهمیت طرح protraction cai معرفی شد محیط و جریان of cai مورد بحث قرار گرفتند چندین مشکل که باید به آن ها توجه شود نیز اشاره شد
[ترجمه گوگل]اهمیت پیش بینی کاشت CAI معرفی شد محیط و جریان آموزش CAI مورد بحث قرار گرفت چندین مشکل که باید مورد توجه قرار گیرند نیز اشاره شد

7. We see the conflict leading to a protraction of Libya's oil shortages.
[ترجمه ترگمان]ما شاهد درگیری هایی هستیم که منجر به کاهش کمبود نفت لیبی شده است
[ترجمه گوگل]ما شاهد درگیری هستیم که منجر به پیشی گرفتن از کمبود نفت لیبی می شود

8. Protraction of manager performance is the key factor to the long-range development of state-owned industries.
[ترجمه ترگمان]protraction عملکرد مدیر عامل کلیدی توسعه گسترده صنایع دولتی است
[ترجمه گوگل]تداوم عملکرد مدیر عامل کلیدی توسعه بلندمدت صنایع دولتی است

9. Based on the analysis of distortion and protraction of warp and form of shedding, the problem that dobby can not fully develop its capacity is located. And some countermeasures are given hereof.
[ترجمه ترگمان]براساس آنالیز اعوجاج و تغییر شکل و شکل ریزش، این مشکل که دابی نمی تواند به طور کامل ظرفیت خود را توسعه دهد، واقع شده است و برخی از اقدامات متقابل در این مورد توسط این شرکت صورت گرفته است
[ترجمه گوگل]بر اساس تحلیل تحریف و پیشگیری از پیچیدگی و شکل ریزش، مشکل که دابی قادر به ایجاد ظرفیت کامل آن نمی شود، قرار گرفته است و بعضی از اقدامات مقابله با این اقدامات انجام شده است

10. Objective To evaluate the maxillary protraction appliance permanent teeth combined rapid expansion of early bone anterior crossbite effectiveness.
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی دندانه ای maxillary دندانه ای همیشگی، انبساط سریع استخوان اولیه استخوان قدامی را ترکیب می کند
[ترجمه گوگل]هدف: برای ارزیابی دندان های دائمی دستگاه پروتزهای ماگزیلاری، گسترش سریع اثر کروبیوتیک قدامی استخوان اولیه ترکیب شده است

11. This method effectively prevents protraction of shorten of system clock.
[ترجمه ترگمان]این روش به طور موثر از کاهش زمان کوتاه شدن زمان سیستم جلوگیری می کند
[ترجمه گوگل]این روش به طور موثر جلوگیری از طولانی شدن ساعت سیستم را از بین می برد

12. C. Slower-than-normal ( protraction disorders) or complete cessation of progress (arrest disorder) are disorders that can be diagnosed only after the parturient has entered the active phase of labor.
[ترجمه ترگمان]C آهسته تر از - نرمال (اختلالات protraction)یا توقف کامل پیشرفت (اختلال بازداشت)اختلالاتی هستند که تنها بعد از ورود the به مرحله فعال کار تشخیص داده می شوند
[ترجمه گوگل]C آرامتر از حد معمول (اختلالات پیش آگهی) یا کامل شدن پیشرفت (اختلال دستگیری) اختلالاتی است که می تواند تشخیص داده شود تنها پس از تولد، وارد فاز فعال زایمان شده است

13. In addition, the most practical representation and protraction methods will be studied.
[ترجمه ترگمان]به علاوه، most و protraction روش ها مورد مطالعه قرار خواهند گرفت
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، روش های نمایشی ترین و روش های پیشگیرانه مورد مطالعه قرار خواهد گرفت

14. It realizes graphics protraction of time and frequency domain in every time period.
[ترجمه ترگمان]در هر دوره زمانی تصویر حوزه فرکانس و فرکانس را تشخیص می دهد
[ترجمه گوگل]آن را متوجه ضریب نفوذ گرافیکی دامنه زمان و فرکانس در هر دوره زمانی می کند

پیشنهاد کاربران

تعویق، در مراحل زایمان طبیعی یکی از معیارهای بررسی پیشرفت زایمان اندازه گیری قطر دهانه رحم ( سرویکس ) است. در صورتی که میزان پیشرفت افزایش قطر کمتر از 1. 5 سانتی متر در هر ساعت باشد میگوئیم Protraction اتفاق افتاده است.


جلو رفتن {تخصصی کالبدشناسی}
متضاد retraction

کشیدگی
کش آمدن
منبسط شدن
امتداد یافتن


کلمات دیگر: