کلمه جو
صفحه اصلی

white lie


دروغ مصلحت آمیز، دروغ سفید

انگلیسی به فارسی

دروغ مصلحتآمیز، دروغ سفید


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a small or harmless lie, often told to spare someone's feelings; well-intentioned fib.

• lie about a trivial matter that is not intended to harm
a white lie is a lie that is told to avoid hurting someone's feelings or to avoid trouble, and not for an evil purpose.

مترادف و متضاد

little lie


Synonyms: exaggeration, half-truth, harmless untruth, little white lie, mental dishonesty, near truth, partial truth, slight stretch, suggestio falsi, trivial untruth, untruth, well-intentioned untruth


جملات نمونه

1. A little white lie is surely excusable.
[ترجمه Reza] یک دروغ مصلحتی قابل توجیه
[ترجمه ترگمان]یک دروغ کوچک سفید ممکن است قابل اغماض باشد
[ترجمه گوگل]دروغ سفید سفید مطمئنا قابل توجیه است

2. What did it matter, a little white lie like that?
[ترجمه ترگمان]چه اهمیتی داشت، یک دروغ کوچک سفید مثل آن؟
[ترجمه گوگل]مهم این بود، دروغ سفید سفید مثل این بود؟

3. Why hadn't she told a white lie and claimed she had a licence?
[ترجمه ترگمان]چرا او دروغ سفیدی به او نگفته بود و ادعا می کرد که گواهی نامه دارد؟
[ترجمه گوگل]چرا او به یک دروغ سفید گفت و ادعا کرد که مجوز داشته باشد؟

4. What's the harm of a white lie if it will make her feel better?
[ترجمه ترگمان]اگر احساس بهتری داشته باشد چه ضرری دارد؟
[ترجمه گوگل]اگر آن را احساس می کنید بهتر است که آسیب یک دروغ سفید باشد؟

5. You told a white lie when you said she was cute.
[ترجمه ترگمان]وقتی که گفتی اون با نمکه یه دروغ سفید گفتی
[ترجمه گوگل]شما گفتید که او زیبا بود

6. He told her a white lie as not to hurt her feelings.
[ترجمه ترگمان]به او دروغ سفیدی گفت که نمی خواست احساساتش را جریحه دار کند
[ترجمه گوگل]او به او دروغ سفید گفت تا آسیب نرساند

7. A "white lie" is a harmless untruth, while "white magic" is good magic.
[ترجمه ترگمان]دروغ سفید \"یک دروغ بی ضرر است، در حالی که\" جادوی سفید \" جادوی خوبی است
[ترجمه گوگل]'دروغ سفید' یک بی رحم بی ضرر است، در حالی که 'سحر و جادو سفید' سحر و جادو خوب است

8. So you mum won't have to yell, a white lie.
[ترجمه ترگمان]پس تو نباید داد بزنی، یه دروغ سفید
[ترجمه گوگل]بنابراین مادر شما مجبور نیست که فریاد بزند، دروغ سفید

9. The doctor told him a white lie.
[ترجمه ترگمان]دکتر دروغ سفیدی به او گفت
[ترجمه گوگل]دکتر به او دروغ سفید گفت

10. So - called white lie can also cause unforeseeable consequences.
[ترجمه ترگمان]به اصطلاح دروغ سفید نیز می تواند منجر به عواقب unforeseeable شود
[ترجمه گوگل]دروغ سفید سفید نیز می تواند عواقب غیر قابل پیش بینی را ایجاد کند

11. Would you want a white lie told to you?
[ترجمه ترگمان]میخوای یه دروغ سفید بهت بگم؟
[ترجمه گوگل]آیا می خواهید یک دروغ سفید به شما گفته شود؟

12. Sometimes our Lord permits of a little white lie.
[ترجمه ترگمان]گاهی فرمانروای ما به دروغ های کوچک سفید می رسد
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات پروردگار ما دروغ سفید سفید را می پذیرد

13. White magic; a white lie; that's white of you.
[ترجمه ترگمان]جادوی سفید؛ یک دروغ سفید؛ سفید است
[ترجمه گوگل]جادوی سفید؛ یک دروغ مسلحتی؛ این سفید از شماست

14. I have to tell a white lie because he is so sick.
[ترجمه ترگمان]من باید به یه دروغ سفید بگم چون اون خیلی مریضه
[ترجمه گوگل]من باید یک دروغ سفید بگویم چون او خیلی بیمار است

15. I told my wife a white lie saying that she looked fabulous in her new clothes.
[ترجمه ترگمان]به زنم دروغ گفتن دروغ گفتن را گفتم که او در لباس های جدیدش فوق العاده زیبا به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]من به همسرم دروغ سفید گفتم که او در لباس های جدیدش شگفت انگیز است

پیشنهاد کاربران

دروغ مصلحتی

دروغ دوست داشتنی

دروغ مصلحتی، دروغی که دلیل آن بدجنسی یا آسیب زدن به دیگران نباشد

بنام خدا
باسلام، Lie به معنی دروغ و white lie یعنی دروغ مصلحتی.
با تشکر

به معنای دروغ کوچک و مصلحت آمیز lie به معنی دروغ وwhite به معنای سفید است


دروغ کوچک و کم اهمیت
fib


کلمات دیگر: