کلمه جو
صفحه اصلی

sustainability

انگلیسی به انگلیسی

• ability to suffer (loss or injury); ability to be supported (emotionally or physically); ability to keep going for a long time (business); ability to be kept going, ability of being sustainable; ability to survive without human interference, keep in existence (botany)

دیکشنری تخصصی

[خاک شناسی] پایداری

جملات نمونه

1. But sustainability in such arid circumstances depends on sustainable populations which do not exceed the resources.
[ترجمه ترگمان]اما پایداری در چنین شرایط خشک بستگی به جمعیت پایدار دارد که از منابع فراتر نمی رود
[ترجمه گوگل]اما پایداری در چنین شرایط سختگیرانه به جمعیت پایدار بستگی دارد که از منابع تجاوز نمی کند

2. To understand what sustainability means, it's necessary first to understand what unsustainability means in terms of first-order scientific principles.
[ترجمه ترگمان]برای درک اینکه مفهوم پایداری چه معنایی دارد، ابتدا باید آنچه را که unsustainability از لحاظ اصول علمی درجه اول است، درک کرد
[ترجمه گوگل]برای درک پایداری به معنای آن است که ابتدا لازم است بدانیم که چه چیزی ناپایداری از نظر اصول علمی مرتبه اول است

3. The Sustainability Plan came out back in mid-July.
[ترجمه ترگمان]برنامه توسعه پایدار در اواسط ماه جولای به پایان رسید
[ترجمه گوگل]طرح پایداری در اواسط ماه جولای برگزار شد

4. Community-the need to ensure social sustainability.
[ترجمه ترگمان]جامعه - نیاز به تضمین پایداری اجتماعی
[ترجمه گوگل]جامعه - نیاز به اطمینان از پایداری اجتماعی

5. Have I underestimated the importance of sustainability?
[ترجمه مریم] آیا من اهمیت پایداری را دست کم گرفته ام؟
[ترجمه ترگمان]آیا من اهمیت پایداری را دست کم گرفتم؟
[ترجمه گوگل]آیا اهمیت پایداری را کم توجه کردم؟

6. Some critics question its sustainability and others view it as a sop to pacify the poor.
[ترجمه ترگمان]برخی از منتقدان پایداری خود را زیر سوال می برند و برخی دیگر آن را به عنوان ابزاری برای آرام کردن فقرا می دانند
[ترجمه گوگل]بعضی از منتقدان آن را پایدار می دانند و دیگران آن را به عنوان یک سوپ برای تسکین فقرا می بینند

7. What about the sustainability of a system of government that combines political authoritarianism and economic liberalisation?
[ترجمه ترگمان]در مورد پایداری یک سیستم حکومتی که استبداد سیاسی و آزادسازی اقتصادی را ترکیب می کند، چه؟
[ترجمه گوگل]در مورد پایداری نظام حکومتی که اقتدار سیاسی و آزاد سازی اقتصادی را ترکیب می کند، چه؟

8. The information could be incorporated into a wider sustainability label that covered fair-trade and the carbon labelling scheme pioneered by the Carbon Trust, he said.
[ترجمه ترگمان]او گفت که این اطلاعات می تواند در یک برچسب دوام وسیع تر گنجانده شود که تجارت عادلانه را پوشش داده و طرح برچسب کربن را با استفاده از تراست کربن پوشانده است
[ترجمه گوگل]او گفت که اطلاعات می تواند در یک برچسب پایداری گسترده تر که تجارت عادلانه را پوشش می دهد و طرح برچسب زدن کربن پیشگام شده توسط Trust کربن قرار گیرد

9. It would also test whether a certain level of complexity birthed self - sustainability.
[ترجمه ترگمان]همچنین می تواند این مساله را مورد آزمایش قرار دهد که آیا یک سطح مشخص از پیچیدگی در خود پایداری وجود دارد یا خیر
[ترجمه گوگل]همچنین آزمایش می کند که آیا یک سطح معینی از پیچیدگی رشد خود را پایدار می کند

10. Of course, disparity between the timber industry and environmental groups centres on the definition of sustainability.
[ترجمه ترگمان]البته، اختلاف بین صنعت چوب و مراکز اجتماعی بر روی تعریف پایداری وجود دارد
[ترجمه گوگل]البته، تفاوت بین صنایع چوب و گروه های زیست محیطی بر تعریف پایداری تمرکز می کند

11. Most local NGOs are dependent on donor funds; their sustainability without such funds is doubtful.
[ترجمه ترگمان]اغلب سازمان های غیر دولتی محلی وابسته به صندوق های اهدا کننده هستند؛ پایداری آن ها بدون این سرمایه ها مشکوک است
[ترجمه گوگل]اکثر سازمان های غیر دولتی محلی وابسته به بودجه های کمک کننده هستند پایداری آنها بدون چنین وجوه مشکوک است

12. But it is a prerequisite to economic liberation, social justice and environmental sustainability.
[ترجمه ترگمان]اما این یک پیش نیاز برای آزادی اقتصادی، عدالت اجتماعی و پایداری محیط زیست است
[ترجمه گوگل]اما این پیش شرط لازم برای رهایی اقتصادی، عدالت اجتماعی و پایداری محیطی است

13. We do not therefore believe the draft guidance, despite valiant efforts to convince, has fully embraced the concept of sustainability.
[ترجمه ترگمان]بنابراین ما بر این باوریم که با وجود تلاش های دلیرانه برای متقاعد کردن، به طور کامل مفهوم پایداری را در برگرفته است
[ترجمه گوگل]بنابراین ما باور نداریم که پیش نویس راهنمایی، با وجود تلاش های شایسته ای برای متقاعد کردن، به طور کامل مفهوم پایداری را درک کرده است

14. In many countries aid workers agonise over the issue of sustainability.
[ترجمه ترگمان]در بسیاری از کشورها به کارگران کمک می کنند تا مساله پایداری را حل کنند
[ترجمه گوگل]در بسیاری از کشورها، کارکنان کمک کننده در مورد مسئله پایداری ناامید می شوند

15. The four key elements of the Garden City 21 project are described as sustainability, vision, partnership and community involvement.
[ترجمه ترگمان]چهار عنصر کلیدی پروژه ۲۱ شهر گاردن به عنوان پایداری، دیدگاه، مشارکت و مشارکت اجتماعی توصیف می شوند
[ترجمه گوگل]چهار عنصر اصلی پروژه باغانه 21 به عنوان پایداری، بینایی، مشارکت و مشارکت جامعه شناخته شده است

پیشنهاد کاربران

مانایی
ماندگاری
دوام

پایداری

( محیط زیست ) مصرف معقول، استفاده مجاز

the state or fact of being likely or liable to be influenced or harmed by a particular thing

پایداری. باهم بودن. باهم متحد بودن

همبستگی. پایداری

ثبات

تداوم پذیری

صرفه جویی، استفاده بهینه

پایایی

قابلیت پایداری، امکان تداوم

استفاده مناسب و معقول از منابع

به نظرم در خیلی مواقع معنی تاب آوری می دهد

فاقد اثر مخرب بر محیط زیست

توسعه پایدار

پایدارسازی

sustainability ( علوم نظامی )
واژه مصوب: پایایی 2
تعریف: یکی از مؤلفه های توانمندی نظامی که مرتبط با قابلیت حفظ سطح مورد نیاز فعالیت های عملیاتی و تداوم آنها تا دستیابی به اهداف نظامی است

TheGuardian. com@

Californian firm touts mushroom leather as sustainability👁️‍🗨️ gamechanger

معنای دوستان:
✔️ تاب آوری،
✔️تداوم پذیری


کلمات دیگر: