کلمه جو
صفحه اصلی

eukaryote


(زیست شناسی) یوکاریوت، هوهسته (در برابر: پیش هسته prokaryote)

انگلیسی به فارسی

(زیست‌شناسی) یوکاریوت، هوهسته (در برابر: پیش هسته prokaryote)


یوکاریوت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: eukaryotic (adj.)
• : تعریف: an organism composed of a cell or cells that contain a membrane-bound nucleus. (Cf. prokaryote.)

• organism made up of cells that have cell organelles and nuclei with chromosomes (characteristic of all cells except for bacteria and other very primitive life forms)

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] یکی از گروه های اصلی ارگانیسم ها که توسط سازماندهی پیچیده پروتوپلاسمی، یک هسته حفره ای و انواع متنوع اندامکهای سیتوپلاسمی غشاءدار، تشخیص داده می شوند. مقایسه شود با: پروکاریوت یا بدون هسته. سلول های موجودات زنده یوکاریوتی (سلسله پروتیستاها، قارچ ها، گیاهان و جانوران). سلول های یوکاریوتی دارای مواد ژنتیکی متصل به غشای هسته ای و سایر اندامک های دارای غشا می باشند.
[خاک شناسی] هسته دار

جملات نمونه

1. Once eukaryotes had evolved, it seems that opportunities for genetic exchange would have been severely limited.
[ترجمه ترگمان]زمانی که eukaryotes تکامل یافته است، به نظر می رسد که فرصت ها برای تبادل ژنتیکی به شدت محدود شده اند
[ترجمه گوگل]به محض اینکه یوکاریوت ها تکامل پیدا کردند، به نظر می رسد که فرصت های مبادله ژنتیک شدیدا محدود شده است

2. Prokaryote cells evolved first and gave rise to eukaryote cells.
[ترجمه ترگمان]سلول های Prokaryote ابتدا رشد کردند و سلول های eukaryote را افزایش دادند
[ترجمه گوگل]سلول های پروکریوت اول تکامل یافته و باعث ایجاد سلول های یوکاریوت شدند

3. As a late-branching eukaryote, G. lamblia may have special mechanisms for regulating gene expression which differ from other eukaryotes.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک eukaryote انشعابی دیر، G lamblia ممکن است مکانیسم های خاصی برای تنظیم بیان ژن داشته باشند که از eukaryotes دیگر متفاوت است
[ترجمه گوگل]به عنوان یک اواکریوت دیررس، G lamblia ممکن است مکانیسم خاصی برای تنظیم بیان ژن که متفاوت از سایر ایکاریت ها باشد، داشته باشد

4. Eukaryote --- A unicellular or multicellular organism in which the cells have a nucleus with a nuclear membrane and other specialized characteristics. See also prokaryote.
[ترجمه ترگمان]eukaryote - - یک ارگانیسم unicellular یا چند سلولی که در آن سلول های دارای هسته با غشا هسته ای و دیگر ویژگی های تخصصی هستند همچنین prokaryote را ببینید
[ترجمه گوگل]یوکاریوت --- یک ارگانیسم تک سلولی یا چند سلولی که در آن سلول ها دارای هسته ای با غشای هسته ای و دیگر خصوصیات خاص هستند همچنین پروکاریوت را ببینید

5. They generally reside in eukaryote and take part in the regulation of various physiological and pathological pathways such as cell differentiation, proliferation, and apoptosis.
[ترجمه ترگمان]آن ها به طور کلی در eukaryote ساکن هستند و در تنظیم مسیرهای مختلف فیزیولوژیکی و pathological مثل تمایز سلولی، تکثیر و آپوپتوز شرکت می کنند
[ترجمه گوگل]آنها به طور کلی در اواکریت ساکن هستند و در تنظیم مسیرهای مختلف فیزیولوژیکی و پاتولوژیک مانند تمایز سلولی، تکثیر و آپوپتوز نقش دارند

6. It is this nucleus that gives the eukaryote—literally, true nucleus—its name.
[ترجمه ترگمان]این هسته است که به eukaryote - به معنای واقعی - نام آن را می دهد
[ترجمه گوگل]این هسته ای است که یوکاریوت را به معنای واقعی کلمه، هسته واقعی و نام آن می دهد

7. The regulation of cell cycle in eukaryote is an important research field in cell biology. Cell cycle control is considered essential for normal growth, development and differentiation.
[ترجمه ترگمان]تنظیم چرخه سلولی در eukaryote یک میدان تحقیق مهم در زیست شناسی سلولی است کنترل چرخه سلولی برای رشد نرمال، توسعه و تمایز ضروری در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]تنظیم چرخه سلولی در یوکاریوت یک زمینه تحقیق مهم در زیست شناسی سلولی است کنترل چرخه سلولی برای رشد طبیعی، رشد و تمایز ضروری است

8. Yeast, the simplest eukaryote, had been the model for studying the complex physiology of higher eukaryotes, including humans.
[ترجمه ترگمان]Yeast، ساده ترین eukaryote، الگویی برای مطالعه فیزیولوژی پیچیده یوکاریوت ها از جمله انسان ها بود
[ترجمه گوگل]مخمر، ساده ترین یوکاریوت، مدل مطالعه فیزیولوژی پیچیده یوکاریوت های بالایی، از جمله انسان بوده است

9. We are part of the rest, and are collectively called the eukaryotes.
[ترجمه ترگمان]ما بخشی از بقیه هستیم و به طور جمعی the نامیده می شوند
[ترجمه گوگل]ما بخشی از بقیه هستیم، و به طور کلی به نام eukaryotes نامیده می شود

10. Using distance, parsimony and maximum-likelihood methods the overall picture of eukaryote small-subunit rRNA phylogeny remains unchanged.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از فاصله، صرفه جویی و روش حداکثر احتمال، تصویر کلی از یک زیرواحد بتای کوچک به طور کلی بدون تغییر باقی مانده است
[ترجمه گوگل]با استفاده از روشهای اندازه گیری فاصله، پارسییمنی و حداکثر احتمال، تصویر کلی از جنبش کوچک رگ های خونی rRNA یوکاریوت ثابت باقی می ماند

11. Accordingly, we are still unable to define the origin of mitochondrial introns and their distribution throughout eukaryotes.
[ترجمه ترگمان]بر این اساس، ما هنوز قادر به تعریف منشا of میتوکندری و توزیع آن ها در eukaryotes نیستیم
[ترجمه گوگل]بر این اساس، ما هنوز قادر به تعریف منبع از introns میتوکندری و توزیع آنها در سراسر eukaryotes نیست

12. The longitudinal slit probably has the function of releasing endospore. From the complicated structure, it can be inferred that these organisms might be of eukaryote.
[ترجمه ترگمان]شکاف طولی به احتمال زیاد تابع آزاد کردن endospore است از ساختار پیچیده، می توان استنباط کرد که این ارگانیسم ها ممکن است از eukaryote باشند
[ترجمه گوگل]شکاف طولی احتمالا عملکرد آزاد اندوسپور را دارد از ساختار پیچیده، می توان نتیجه گرفت که این ارگانیسم ها ممکن است از یوکاریوت باشد

13. The evolution of Giardia has commanded a level of attention matched by few other organisms because it differs from the"text-book" eukaryote in many ways.
[ترجمه ترگمان]تکامل of، سطحی از توجه را که توسط تعداد کمی از ارگانیسم های دیگر تطبیق داده شده است، به این دلیل که از \"کتاب\" به طرق مختلف متفاوت است، مشخص کرده است
[ترجمه گوگل]تکامل ژیاردیا با توجه به تعدادی از ارگانیسم های دیگر با توجه به آنچه که از کتاب 'اکتیو کتاب' از جهات مختلف متفاوت است، فراتر از حد مورد توجه است

14. The most fundamental dividing line between living organisms is that between prokaryote and eukaryote cells.
[ترجمه ترگمان]The خط جداکننده بین ارگانیسم های زنده بین سلول های prokaryote و eukaryote است
[ترجمه گوگل]بنیادی ترین جدایی بین موجودات زنده این است که بین پروکاریوت و سلول های یوکاریوتی وجود دارد

پیشنهاد کاربران

[زیست شناسی]

هسته نما

دارای هسته حقیقی


کلمات دیگر: