کلمه جو
صفحه اصلی

ailment


معنی : درد، ناراحتی، بیماری مزمن
معانی دیگر : ناخوشی (ممتد)، بیمار گونگی، علیلی، کسالت، رنجوری، آزار، طب بیماری مزمن

انگلیسی به فارسی

(پزشکی) بیماری مزمن، درد، ناراحتی


ناراحتی، درد، بیماری مزمن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a sickness or disorder, usu. physical; illness.
مترادف: disorder, illness, infirmity, malady, sickness
مشابه: affliction, complaint, condition, disability, disease, ill, indisposition, infection, trouble, weakness

- This tonic was claimed to cure all sorts of ailments such as headache, toothache, rashes, and itching.
[ترجمه ترگمان] ادعا می شود که این داروی نیروبخش تمام انواع بیماری ها مانند سردرد، درد دندان، خارش و خارش را درمان می کند
[ترجمه گوگل] این تونیک ادعا کرد که همه انواع بیماری ها مانند سردرد، درد دندان، بثورات و خارش را درمان کند

• illness, sickness; pain, ache, suffering
an ailment is an illness, especially one that is not very serious.

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] بیماری مزمن، درد، ناراحتی

مترادف و متضاد

Antonyms: health


درد (اسم)
ache, pain, agony, distress, affliction, ailment, dregs, shoot, teen, pang

ناراحتی (اسم)
ailment, irritation, discomfort, turmoil, worriment, inconvenience, disturbance, discomfiture, disquietude, inquietude, discommodity, incommodity, malaise

بیماری مزمن (اسم)
ailment

mild sickness


Synonyms: ache, bug, complaint, condition, disease, disorder, dose, flu, illness, indisposition, infirmity, malady, syndrome


جملات نمونه

1. the symptoms of that ailment are irritation, anxiousness, and restlessness
علائم آن بیماری زودرنجی،اضطراب و بی قراری است.

2. He got timely treatment for his ailment.
[ترجمه ترگمان]او برای بیماری اش به موقع درمان شد
[ترجمه گوگل]او به موقع درمان بیماری خود را دریافت کرد

3. He's always complaining of some ailment.
[ترجمه ترگمان]اون همیشه از درد شکایت می کنه
[ترجمه گوگل]او همیشه از برخی بیماری ها شکایت دارد

4. An old back ailment flared up, and he had to miss work for several days.
[ترجمه ترگمان]یک بیماری قدیمی به درد آمد و او مجبور شد برای چند روز کار را از دست بدهد
[ترجمه گوگل]یک بیماری سالم به وجود می آید و او باید چندین روز از دستش برآید

5. Colds, flu or any ailment that diminishes vocal stamina and luster are potentially disastrous.
[ترجمه ترگمان]تب، انفلانزا و یا هر بیماری که بنیه و luster را از بین می برد، به طور بالقوه فاجعه آمیز هستند
[ترجمه گوگل]سرماخوردگی، آنفلوآنزا یا هر نوع بیماری که باعث کاهش استقامت و جلوه صوتی می شود، به طور بالقوه فاجعه آمیز است

6. He had some minor heart ailment, and then a kidney problem which could probably have been treated.
[ترجمه ترگمان]او یک بیماری قلبی کوچک و سپس یک بیماری کلیوی داشت که احتمالا می توانست درمان شود
[ترجمه گوگل]او بعضی بیماری های قلبی جزئی داشت و سپس یک مشکل کلیه بود که احتمالا درمان شده بود

7. Whatever he knew about his ailment, my father made no concessions to it.
[ترجمه ترگمان]هر چیزی که او در مورد بیماری او می دانست، پدرم هیچ امتیازی به آن نداد
[ترجمه گوگل]هرچه که او در مورد بیماری خود می دانست، پدرم هیچ ربطی به آن نداشت

8. Neither ailment had been positively identified when she arrived at the Royal and it was decided to transfer her for further investigation.
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از این دو بیماری هنگام رسیدن به رویال تعیین نشده بودند و تصمیم گرفته شد که او را برای تحقیقات بیشتر منتقل کنند
[ترجمه گوگل]هیچ بیماری در هنگام ورود به سلطنت مثبت شناخته نشده بود و تصمیم گرفت او را برای تحقیق بیشتر منتقل کند

9. The most commonly reported ailment among VDU operators is eye-strain.
[ترجمه ترگمان]رایج ترین ناخوشی گزارش شده در بین operators VDU، فشار چشم است
[ترجمه گوگل]شایع ترین بیماری در بین اپراتورهای VDU چشم است

10. There is one ailment where learning to relax is of special importance, and that is asthma.
[ترجمه ترگمان]یک بیماری وجود دارد که در آن یاد گرفتن استراحت از اهمیت ویژه ای برخوردار است و این بیماری است
[ترجمه گوگل]یک بیماری وجود دارد که در آن یادگیری برای استراحت اهمیت خاصی دارد و این آسم است

11. She always knits her brows because of the ailment.
[ترجمه ترگمان]همیشه به خاطر بیماری، ابرو درهم می کشد
[ترجمه گوگل]او همیشه به دلیل بیماری امیدوار است که او را می بوسد

12. That kind of ailment it's better to cure in the early stages. "
[ترجمه ترگمان]این نوع بیماری برای درمان در مراحل اولیه بهتر است \"
[ترجمه گوگل]این نوع بیماری ها بهتر است در مراحل اولیه درمان شوند '

13. Yet is there really any ailment to cure?
[ترجمه ترگمان]هنوز هیچ دردی برای درمان وجود نداره؟
[ترجمه گوگل]با این وجود، واقعا هیچ بیماری برای درمان وجود دارد؟

14. Erectile dysfunction ( ED ) is a common ailment in middle - aged and old men.
[ترجمه ترگمان]اختلال عملکرد کلی (تصادفات)یک بیماری شایع در مردان میانسال و مسن است
[ترجمه گوگل]اختلال نعوظ (ED) یک بیماری رایج در مردان میانسال و پیر می باشد

The old woman talked of nothing but her ailments.

پیرزن جز درباره‌ی درد و مرض‌هایش حرفی نزد.


پیشنهاد کاربران

بیماری غیر جدی

بیماری _ مرض _ آلام _ درد

ناخوشی

کسالت ناخوشی


کلمات دیگر: