کلمه جو
صفحه اصلی

prismatic


معنی : منشوری، منشور وار
معانی دیگر : منشور مانند، شوشه سان، (منشور) نورشکن، طیف مانند، رنگارنگ، خیره کننده

انگلیسی به فارسی

منشوری


منشوری، منشور وار


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: prismatically (adv.)
(1) تعریف: of, like, or relating to a prism.

(2) تعریف: refracting light, in the manner of a prism.

(3) تعریف: formed by a prism, as colors.

(4) تعریف: having many colors; iridescent; dazzling.
مشابه: motley

• of a prism, resembling a prism; multi-faceted, varied, diverse

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] منشوری
[زمین شناسی] منشوری - الف) به ذره رسوبی دارای طول 1/5 تا 3 برابر عرض گفته می شود.(کرینین، 1948، ص142). - ب) مرتبط با منشور رسوبی. - ج) مرتبط با منشور بلورشناختی. - د) به بلوری گفته میشود که در یک بعد بسیار طویل تر از دو بعد دیگر است . در آن مقدار زیادی دانه های منشوری وجود دارد که دارای جهت یابی تقریباً موازی بوده، به نحوی که معمولاً در نمونه دستی یا مقطع نازک، ظاهر جهتدار را نشان می دهند.
[صنعت] منشوری، خطی، انتقالی، شیاری
[خاک شناسی] منشوری

مترادف و متضاد

منشوری (صفت)
prismatic

منشور وار (صفت)
prismatic

جملات نمونه

1. Yet in his prismatic experiments he mentions only red and blue.
[ترجمه ترگمان]با این حال در تجربیات منشوری خود او فقط قرمز و آبی یاد می کند
[ترجمه گوگل]با این حال، در آزمایشات ظاهری او فقط قرمز و آبی را ذکر می کند

2. Dragonflies dip and buzz, their prismatic wings turning the waning sunlight to diamonds.
[ترجمه ترگمان]غوطه خوردن و وزوز، بال های منشوری رنگ نور خورشید رو به افول به سوی الماس تبدیل کرده بودند
[ترجمه گوگل]گرد و غبار و گرد و غبار، بال های ظریف خود را تبدیل نور خورشید به الماس

3. Prismatic crystal of Barite on Calcite crystals.
[ترجمه ترگمان]کریستال Prismatic of روی کریستال های calcite
[ترجمه گوگل]کریستال پریستالی باریت در بلورهای کلسیت

4. When the sun rose a hundred prismatic hues were reflected from it.
[ترجمه ترگمان]وقتی خورشید یک صد تن از رنگ های مختلف را از آن بیرون می کشید، از آن منعکس می شد
[ترجمه گوگل]وقتی که خورشید صدها صد رنگ پریده شد، از آن منعکس شد

5. A matrix method is introduced to calculate the prismatic effect due to decentration in spherocylindrical lenses.
[ترجمه ترگمان]یک روش ماتریسی برای محاسبه اثر منشوری به علت to در لنزهای spherocylindrical معرفی شده است
[ترجمه گوگل]یک روش ماتریسی برای محاسبه اثر منشاء به دلیل تقسیم بندی در لنزهای کروی سدیم معرفی شده است

6. The prismatic resolution of sunlight into its spectral colors.
[ترجمه ترگمان]وضوح منشوری نور خورشید در رنگ های طیفی آن
[ترجمه گوگل]تفکیک پذیری اشعه ماوراء بنفش به رنگ طیفی آن

7. The free vibration problems of slender prismatic beam with a single opening crack are studied.
[ترجمه ترگمان]مشکلات ارتعاش آزاد پرتوی منشوری با یک ترک باز بررسی می شوند
[ترجمه گوگل]مشکلات ارتعاشی آزاد پرتو منحنی باریک با یک کرم باز یکسانی مورد مطالعه قرار گرفته است

8. The principle and keys for measuring prismatic power of helmet viewing window were described.
[ترجمه ترگمان]اصل و کلید برای اندازه گیری قدرت منشوری از پنجره مشاهده گر توضیح داده شد
[ترجمه گوگل]اصل و کلید برای اندازه گیری قدرت ظاهری پنجره ی کلاه ایمنی مشخص شده است

9. The condition of uniaxial stress is approximated in prismatic bars subjected to pure axial tensile.
[ترجمه ترگمان]شرایط تنش تک محوری با میله های منشوری در معرض کشش محوری خالص تقریب زده می شود
[ترجمه گوگل]وضعیت استرس یک طرفه در برنجهای منشوری تحت فشار کششی محوری تقریب می یابد

10. The prismatic joints are considered to be actuated.
[ترجمه ترگمان]اتصالات منشوری در نظر گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]مفصل های منشوری در نظر گرفته می شوند

11. Beryl crystals occurring in nature are mostly prismatic, tabular ones are rarely observed.
[ترجمه ترگمان]به ندرت دیده می شود که کریستال های بریل که در طبیعت اتفاق می افتند به ندرت دیده می شوند
[ترجمه گوگل]کریستال های بریلی که در طبیعت اتفاق می افتند عمدتا منشاء هستند، اما آنها در جدول های جدول کمی دیده می شوند

12. It was found that there exist prismatic dislocations, stacking faults, array of dislocations and dislocation network.
[ترجمه ترگمان]مشاهده شد که نابجایی منشوری، خطاهای دسته ای، آرایه نابجایی و شبکه نابجایی وجود دارد
[ترجمه گوگل]مشخص شد که جابجاییهای منشوری، گسلهای انباشته، آرایههای جابجایی و شبکه جابجایی وجود دارد

13. We owe the discovery of prismatic spectrum to Isaac Newton.
[ترجمه ترگمان]ما به کشف طیف منشوری برای اسحاق نیوتن مدیون هستیم
[ترجمه گوگل]ما کشف طیف منشعب را به اسحاق نیوتون می دهیم

14. The measure errors of prismatic and spherical powers are analyzed, from which it is concluded that the precision of the position detector is the key to the method.
[ترجمه ترگمان]خطاهای اندازه گیری توان های منشوری و کروی آنالیز می شوند، که به این نتیجه رسیده اند که دقت ردیاب موقعیت کلید روش است
[ترجمه گوگل]اشتباهات اندازه گیری از قدرت های منشوری و کروی تجزیه و تحلیل شده است، از آن نتیجه گیری می شود که دقت آشکارساز موقعیت کلیدی روش است

پیشنهاد کاربران

شب نما
درخشان
منشوری



کلمات دیگر: