کلمه جو
صفحه اصلی

substratum


معنی : بنیاد، طبقه زیر، پی، زیر لایه
معانی دیگر : زیربنا، بنلاد، شالوده، گوهر مایه (رجوع شود به: substrate)، (عامیانه) زیر خاک (بیشتر می گویند: subsoil)، (گیاه شناسی) زیر لایه، زیر بستر، (ماوراالطبیعه) بنیاد جوهری، موضوع (اعراض)، محمل اعراض، ورقه ی ژلاتین روی فیلم عکاسی و غیره

انگلیسی به فارسی

زیر لایه، طبقه زیر، بنیاد، پی، طبقه زیر


زیر بغل، زیر لایه، پی، طبقه زیر، بنیاد


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: substrata, substratums
مشتقات: substratal (adj.)
(1) تعریف: that which forms a bed or layer below something else.
مشابه: bed

- a substratum of gravel
[ترجمه ترگمان] یک ریشه شنی
[ترجمه گوگل] یک زیرمجموعه از سنگ

(2) تعریف: that which underlies or serves as the foundation for something.

• layer that lies beneath another; material that serves as the foundation for something

دیکشنری تخصصی

[سینما] زیر لایه
[خاک شناسی] لایه زیرین

مترادف و متضاد

بنیاد (اسم)
base, basis, root, institute, foundation, cornerstone, substratum, fundament

طبقه زیر (اسم)
basement, substratum, semibasement

پی (اسم)
scent, foundation, substratum, tendon, nerve, footstep, fundament, sinew

زیر لایه (اسم)
substratum, substrate, undercoat

جملات نمونه

1. The substratum of this experience is the mastery of a technique.
[ترجمه ترگمان]ریشه این تجربه، استادی یک تکنیک است
[ترجمه گوگل]زیربنای این تجربه تسلط تکنیک است

2. The distinction between substratum and entity also enables us to further specify the relations between Zeus and the world.
[ترجمه ترگمان]تمایز بین ریشه و ریشه همچنین ما را قادر می سازد تا روابط بین زئوس و جهان را بیشتر مشخص کنیم
[ترجمه گوگل]تمایز بین زیرمجموعه و نهاد همچنین ما را قادر می سازد تا روابط بین زئوس و جهان را مشخص کنیم

3. His books have tapped into a deep substratum of human religiosity.
[ترجمه ترگمان]کتاب هایش به یک ریشه عمیق مذهب انسانی ضربه زده اند
[ترجمه گوگل]کتاب های او به یک زیرمجموعه ی عمیق از دینداری انسان می پردازند

4. It finds out some substratum words of Wu dialect.
[ترجمه ترگمان]در این تحقیق چند کلمه از زبان وو وجود دارد
[ترجمه گوگل]برخی از کلمات زیر را از گویش وو پیدا می کند

5. This article tries to discuss the legal substratum, quality, relevant problems and the establishment of the legal system associated with such donations.
[ترجمه ترگمان]این مقاله سعی دارد در مورد ریشه، کیفیت، مشکلات مرتبط و ایجاد نظام حقوقی مرتبط با چنین کمک های مالی بحث و تبادل نظر کند
[ترجمه گوگل]در این مقاله سعی می شود در مورد زیربنای حقوقی، کیفیت، مشکلات مربوطه و ایجاد سیستم حقوقی مرتبط با چنین کمک هایی بحث شود

6. There was in the woman a substratum of the brute, and in the man the material for a blackguard.
[ترجمه ترگمان]در این زن ریشه این حیوان وحشی وجود داشت و در آن مرد برای یک آدم رذل ریشه دارد
[ترجمه گوگل]در زن وجود دارد یک زیر بغل از خشن و در مرد ماده برای blackguard

7. All appearances are in time. Time is the substratum in which coexistence or succession can be represented.
[ترجمه ترگمان]همه ظواهر به مرور زمان است زمان the است که در آن هم زیستی یا جانشینی می تواند نمایش داده شود
[ترجمه گوگل]تمام ظواهر در زمان است زمان، زیرمجموعه ای است که در آن می توان همزیستی یا جانشینی را نشان داد

8. The tiny shear displacement between superstratum and substratum steel pieces is allowable, so good contact state is kept when axes may be inclined.
[ترجمه ترگمان]جابجایی برشی کوچک بین قطعات فولادی superstratum و زیرلایه ها مجاز است، بنابراین وضعیت تماس خوب در زمانی که محورها ممکن است متمایل شود، نگهداری می شود
[ترجمه گوگل]جابجایی برشی کوچک بین قطعات فوقانی ستاره و قطعات فلزی قابل قبول است، بنابراین حالت تماس خوب نگه می دارد زمانی که محورها می توانند تمایل داشته باشند

9. It is certain that this substratum of law in Western theology lies exceedingly deep.
[ترجمه ترگمان]مسلم است که این ریشه قانون در الاهیات غربی بسیار عمیق است
[ترجمه گوگل]مطمئنا این بستر قانون در الهیات غربی بسیار عمیق است

10. The story has a substratum of truth.
[ترجمه ترگمان]این داستان ریشه حقیقت دارد
[ترجمه گوگل]داستان دارای زیربنای حقیقت است

11. A particular branch, the Grammatical Shastra, was formulated using the Sanskrit vocabulary as a substratum, with no ambiguity whatsoever.
[ترجمه ترگمان]یک شاخه ویژه، یعنی grammatical Shastra، با استفاده از واژگان سانسکریت به عنوان یک ریشه فرمول بندی شد و هیچ ابهامی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]شاخه ای خاص، Shastra گرامری، با استفاده از واژگان سانسکریت به عنوان یک زیرمجموعه، بدون هر گونه ابهام است

12. Unlike the two previous species, this one prefers more organic content in its substratum.
[ترجمه ترگمان]بر خلاف دو گونه پیشین، این فرد محتوای ارگانیک بیشتری را در زیرلایه خود ترجیح می دهد
[ترجمه گوگل]بر خلاف دو گونه قبلی، این ترجیح می دهد بیشتر محتوای ارگانیک در زیربنای آن باشد

13. Cultivation: An extremely undemanding plant as to its growing medium, and will grow almost in any substratum.
[ترجمه ترگمان]کشت: یک گیاه بسیار ساده به عنوان واسط در حال رشد، و تقریبا در هر ریشه رشد خواهد کرد
[ترجمه گوگل]Cultivation گیاه بسیار نیازی به رشد و نمو گیاهی است و تقریبا در هر زیر بوته رشد می کند

14. They are suitable aquarium plants and are cultivated like Cryptocoryne species in a medium-rich substratum and water that is not too acid.
[ترجمه ترگمان]آن ها گیاهان aquarium مناسب هستند و مانند Cryptocoryne گونه در یک زیرلایه غنی و آبی که بیش از حد اسید نیستند، پرورش داده می شوند
[ترجمه گوگل]آنها گیاهان آکواریوم مناسب هستند و به عنوان گونه های کریپتوکاریین در یک زیرمجموعه غنی از محیط کشت و آب است که بیش از حد اسیدی نیست

پیشنهاد کاربران

substratum ( فلسفه )
واژه مصوب: زیرنهاد
تعریف: آنچه زیر لایة چیز دیگر قرار می گیرد و بنابراین موضوع یا محل اعراض واقع می شود


کلمات دیگر: