1. breakneck speed
سرعت سرسام آور
2. breakneck work
کار کمرشکن
3. at breakneck speed
با سرعت بسیار زیاد
4. He drove us to the hospital at breakneck speed.
[ترجمه ترگمان]با سرعت زیاد ما رو به بیمارستان رسوند
[ترجمه گوگل]او ما را به سرعت به سرعت به بیمارستان برد
5. They chased each other through the streets at breakneck speed .
[ترجمه ترگمان]آن ها با سرعت زیاد یکدیگر را در خیابان ها دنبال کردند
[ترجمه گوگل]آنها یکدیگر را از طریق خیابان ها با سرعت فراگیر دنبال کردند
6. Jack drove to Mayfair at breakneck speed.
[ترجمه ترگمان]جک با سرعتی سرسام آور پیش می رفت
[ترجمه گوگل]جک به سرعت به سرعت به مایفیر رفت
7. They were cycling along at breakneck speed/at a breakneck pace.
[ترجمه ترگمان]آن ها با سرعت سرسام آوری حرکت می کردند \/ با سرعتی سرسام آور حرکت می کردند
[ترجمه گوگل]آنها با دو سرعت در سرعت دویدن در سرعت حرکت کردند
8. Despite the breakneck advancement of women on one level, traditionally sexist assumptions and time-honored bigotry remain enshrined on another.
[ترجمه ترگمان]با وجود پیشرفت فوق العاده زنان در یک سطح، تعصب جنسیتی که به طور سنتی تعصب جنسیتی را به خود جلب می کند، همچنان در دیگری حفظ می شوند
[ترجمه گوگل]علیرغم پیشرفت های ناگهانی زنان در یک سطح، مفروضات به طور سنتی جنسیتی و تعصب زمانه همچنان در یکی دیگر قرار می گیرند
9. Neither do I. Tradition is being manufactured at breakneck pace.
[ترجمه ترگمان]منم همین جور سنت با سرعتی breakneck ساخته شده است
[ترجمه گوگل]نه من هم همینطور است سنت در سرعت شلوغی تولید می شود
10. As ever in China, developments occur at breakneck speed once initiated.
[ترجمه ترگمان]مانند همیشه در چین، تحولات با سرعت breakneck رخ می دهد
[ترجمه گوگل]همانطور که تا کنون در چین، تحولات زمانی رخ داده است که سرعت آن به سرعت رشد می کند
11. The young man drove the car at breakneck speed.
[ترجمه ترگمان]مرد جوان با سرعت زیادی اتومبیل را می راند
[ترجمه گوگل]مرد جوان ماشین را با سرعت فراوان بالا برد
12. Such circumstance is breakneck, have a bit shake, hang overhead droplight to fall down likely, consequence is very serious.
[ترجمه ترگمان]این شرایط گردن بندی است، کمی تکان می خورد، بالای سر هم آویزان می شوند تا به احتمال زیاد سقوط کنند، پیامد آن بسیار جدی است
[ترجمه گوگل]چنین شرایطی شکسته است، لرزش کمی دارد، به شدت سقوط می کند، و نتیجه بسیار جدی است
13. Race down the slopes at breakneck speed and beat awesome records.
[ترجمه ترگمان]مسابقه روی سرازیری با سرعت breakneck و ضرب و شتم عالی
[ترجمه گوگل]رانندگی در دامنه های شیب دار و سرعت فوق العاده ای را تجربه کنید
14. He raced through the city streets at breakneck speed, sending pedestrians running for cover.
[ترجمه ترگمان]او با سرعت زیاد از خیابان های شهر عبور کرد و عابران پیاده را برای پوشش دادن اعزام کرد
[ترجمه گوگل]او با سرعت فراوان از طریق خیابان های شهر فرار کرد و عابر پیاده ها را برای پوشش می فرستاد