کلمه جو
صفحه اصلی

honcho


(خودمانی)، رییس، سردسته، همه کاره، مدیر مسئول، متصدی، ریاست مابی کردن

انگلیسی به فارسی

(عامیانه) رییس، سردسته، همهکاره، مدیر مسئول، متصدی


(عامیانه) ریاست کردن، ریاست مابی کردن


حتما


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: honchos
• : تعریف: (slang) a leader; boss; big shot.
مشابه: heavy

• commander, leader

جملات نمونه

1. Who's the head honcho round here?
[ترجمه ترگمان]رئیس رئیس اینجا کیه؟
[ترجمه گوگل]اینجا کجایی؟

2. Pehr Gyllenhammar, the Volvo group's head honcho, is a rare show visitor.
[ترجمه ترگمان]Pehr Gyllenhammar، رئیس گروه Volvo، یک مهمان نمایشی نادر است
[ترجمه گوگل]Pehr Gyllenhammar، رئیس هیئت مدیره ولوو، یک بازدید کننده نمایش نادر است

3. The theory among media honchos is that sending a reporter may cause families to change their minds.
[ترجمه ترگمان]این نظریه در میان رسانه های ارتباط جمعی این است که ارسال یک گزارشگر می تواند باعث شود خانواده ها ذهن خود را تغییر دهند
[ترجمه گوگل]تئوری در میان رسانه ها این است که فرستادن یک خبرنگار ممکن است باعث شود خانواده ها ذهن خود را تغییر دهند

4. Things could get ugly soon, possibly when union honchos and player reps get together in San Antonio over All-Star weekend.
[ترجمه ترگمان]چیزهایی ممکن است به زودی زشت شوند، احتمالا زمانی که اعضای اتحادیه و نمایندگان بازیکن در سن آنتونیو در طول تعطیلات آخر هفته با هم جمع شوند
[ترجمه گوگل]چیزهایی می توانند زود زود ببرند، احتمالا زمانی که هواداران اتحادیه ها و بازیکنان در سانتانتو در آخر هفته آخر All Star شرکت می کنند

5. And he also honchoes 3 nightclubs.
[ترجمه ترگمان]و او همچنین سه باشگاه شبانه را به قتل رساند
[ترجمه گوگل]او همچنین 3 کلیسای شبانه را به عهده دارد

6. Both the troupe and its honcho have thrived.
[ترجمه ترگمان]هر دو گروه بازیگران و honcho شکوفا شده اند
[ترجمه گوگل]هر دو گروه و سرانجام آن رشد کرده اند

7. A school head honcho was quoted saying: If the teacher's diction and language ability are not good, the students will not learn anything from him.
[ترجمه ترگمان]به نقل از مدیر مدرسه گفت: اگر زبان و توانایی زبان معلم خوب نباشد، دانش آموزان چیزی از او یاد نخواهند گرفت
[ترجمه گوگل]سرپرست مدرسه گفته بود: اگر سخنرانی و توانایی زبان آموزان خوب نیست، دانش آموزان چیزی از او یاد نمی گیرند

8. Head honcho Zuckerberg told a live audience in January that Facebook is simply responding to changes in privacy mores, not changing them —a convenient, but frankly untrue, statement.
[ترجمه ترگمان]honcho Zuckerberg Head در ماه ژانویه به شنوندگان زنده گفت که فیس بوک به سادگی پاسخ به تغییرات در آداب و رسوم را می دهد، نه تغییر آن ها - یک حرف مناسب، اما رک و صریح
[ترجمه گوگل]سرمربی سابق زاکربرگ در ماه ژانویه به یک مخاطب زنده گفت که فیس بوک به سادگی به تغییرات در حریم خصوصی پاسخ می دهد و آنها را تغییر نمی دهد - بیانیه ای مناسب، اما صادقانه نادرست است

9. Disney/Pixar honcho John Lasseter got the idea for a Cars sequel while traveling the globe promoting the blockbuster 2006 original.
[ترجمه ترگمان]پیکسار \/ پیکسار honcho جان لس تر از ایده ساخت یک ماشین، در حالی که در حال سفر به کره زمین و تبلیغ محصول موفق سال ۲۰۰۶ بود، ایده خود را به دست آورد
[ترجمه گوگل]دیزنی / پیکسار، جانچستر، جانشین Lasseter این ایده را برای عواقب اتومبیل در حالی که سفر به جهان ترویج پرفروش 2006 اصلی است

10. He is the head honcho of the company.
[ترجمه ترگمان] اون رئیس شرکته
[ترجمه گوگل]او سرپرست این شرکت است

11. LL: So, Li Hua, yesterday the head honcho of the company I work for came into the office.
[ترجمه ترگمان]پس، لی هوا، دیروز رئیس اداره شرکت من برای ورود به دفتر کار می کنم
[ترجمه گوگل]LL: بنابراین، لی هوا، دیروز رئیس اصلی شرکتی که من برای آن کار می کردم، وارد دفتر شدم

12. Claude is the studio's head honcho .
[ترجمه ترگمان]کلود رئیس استودیو honcho است
[ترجمه گوگل]Claude استودیو سر honcho است

13. But it was personally blocked by Apple's head honcho: In an email to the company, Jobs simply replied: "No interest. "
[ترجمه ترگمان]اما این امر شخصا توسط رئیس اپل honcho مسدود شد: در ایمیلی به شرکت، جابز به سادگی پاسخ داد: \" هیچ سودی ندارد \"
[ترجمه گوگل]اما شخصا توسط هیئت مدیره اپل مسدود شد: در یک ایمیل به شرکت، جابز به سادگی پاسخ داد: 'هیچ علاقه ای نیست '

14. Style Sins: You'd think the head honcho of the company that owns Photoshop would realize the importance of image.
[ترجمه ترگمان]سبک Sins: شما فکر می کنید رئیس شرکتی که دارای فتوشاپ است، اهمیت تصویر را درک می کند
[ترجمه گوگل]گناهان سبک: شما فکر می کنید که سرپرستی شرکتی که فتوشاپ دارد، اهمیت تصویر را درک می کند

15. Although there was a GPS brought by honcho A, our car still got lost in the desert, but we began being excited while watching the blue Lake Mead.
[ترجمه ترگمان]اگرچه یک GPS که توسط \"honcho آ\" آورده شده است، هنوز هم در بیابان گم شده است، اما ما در حال تماشای دریاچه آبی مید Mead هیجان زده شدیم
[ترجمه گوگل]اگر چه یک GPS با نام honcho A وجود داشت، ماشین ما هنوز در صحرا گم شده بود، اما ما در حال تماشای دریاچه آبی ماد بودیم

پیشنهاد کاربران

رئیس

Honcho
به معنای رئیس های اصلی، کله گنده هاست
Boss
میشه رئیس جزئی ( دربرابر honcho )


کلمات دیگر: