کلمه جو
صفحه اصلی

slipshod


معنی : شلخته، لا ابالی، لا قید، پاشنه خوابیده
معانی دیگر : دارای کفش های فرسوده (به ویژه کفش هایی که پاشنه ی آنها رفته است)

انگلیسی به فارسی

پاشنه خوابیده، لا ابالی، لا قید، شلخته


لاغر، لا ابالی، شلخته، پاشنه خوابیده، لا قید


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: carelessly done or constructed.
مترادف: careless, slapdash, sloppy
متضاد: diligent, painstaking
مشابه: casual, haphazard, hurried, inferior, negligent, perfunctory, ragged, remiss

- a slipshod piece of work
[ترجمه ترگمان] یک مقدار بی کار کار می کرد،
[ترجمه گوگل] یک قطعه ی شلنگ کار

• careless, sloppy; shabby
if something is done in a slipshod way, it is done without care or thoroughness.

مترادف و متضاد

شلخته (صفت)
blowzy, sloppy, grubby, slovenly, frumpy, slipshod, frowsy, sordid, frowzy, frumpish, sloven

لا ابالی (صفت)
careless, slovenly, slipshod, carefree, light-hearted, improvident, nonchalant, remiss, indifferent, harum-scarum, pococurante

لا قید (صفت)
happy-go-lucky, careless, slipshod, unconcerned, glib, indifferent, jaunty, thoughtless

پاشنه خوابیده (صفت)
slipshod

careless; not well done


Synonyms: bedraggled, botched, disheveled, faulty, fly-by-night, fouled-up, haphazard, imperfect, inaccurate, inexact, junky, loose, messed-up, messy, neglected, negligent, raunchy, screwed-up, scrubby, scruffy, shabby, shoddy, slapdash, sloppy, slovenly, tacky, tattered, threadbare, unkempt, unmeticulous, unsystematic, unthorough, untidy


Antonyms: careful, neat, polished, refined, well-done


جملات نمونه

1. I was angry at his slipshod work.
[ترجمه ترگمان]از کار slipshod عصبانی بودم
[ترجمه گوگل]من در کار خیرش عصبانی بودم

2. You're too slipshod about your presentation.
[ترجمه ترگمان]تو بیش از حد در معرض نمایش قرار گرفته ای
[ترجمه گوگل]شما بیش از حد در مورد ارائه خود را لاغر است

3. The hotel had always been run in a slipshod way.
[ترجمه ترگمان]هتل همیشه به طور یکنواخت اداره می شد
[ترجمه گوگل]هتل همواره به شیوه ای بی نظیر اجرا شده است

4. The subject is taught in a slipshod manner.
[ترجمه ترگمان]این موضوع به شیوه slipshod تدریس می شود
[ترجمه گوگل]سوژه به شیوه ای شبیه تدریس می شود

5. Slipshod work will never pass muster.
[ترجمه ترگمان]کاری که من انجام می دهم هیچ وقت از اینجا بیرون نمیره
[ترجمه گوگل]کار ساده ای هرگز تصفیه نمی شود

6. She complained that the solicitor's work had been slipshod.
[ترجمه ترگمان]او شکایت می کرد که کار حقوقی در کار است
[ترجمه گوگل]او شکایت کرده بود که کار وکیل مدافع نامناسب بوده است

7. This is a dangerous time to be slipshod or careless about anything, for your mistakes will be ruthlessly and embarrassingly exposed.
[ترجمه ترگمان]این زمان خطرناکی است که به راحتی یا در مورد هر چیزی بی اعتنا باشید، زیرا اشتباه ات شما بی رحمانه و به طرز خجالت آوری آشکار خواهد شد
[ترجمه گوگل]این زمان خطرناکی است که در مورد هر چیزی بدبینانه یا بی دقت باشد، زیرا اشتباهات شما بی رحمانه و شرم آور در معرض قرار می گیرند

8. To be slipshod is to be hounded, which is the last thing he wants.
[ترجمه ترگمان]به نظر نمی رسد که در hounded، که آخرین چیزی است که او می خواهد
[ترجمه گوگل]برای اینکه تلخ باشد باید شکار شود که آخرین چیزی است که او می خواهد

9. Scientists may be more slipshod than they care to admit about replication and falsification.
[ترجمه ترگمان]دانشمندان ممکن است دقیق تر از آن چیزی باشند که در مورد تکثیر و جعل حرف می زنند
[ترجمه گوگل]دانشمندان ممکن است نسبت به خواسته های خود در مورد تکرار و فریبکارانه نسبت به آنها اهمیت بیشتری داشته باشند

10. Slipshod administration caused several staffers to go for months without receiving their salaries, while running up thousands of dollars in advances.
[ترجمه ترگمان]مدیریت slipshod باعث شد که کارکنان چندین ماه بدون دریافت حقوق خود به مدت چند ماه بروند، در حالی که هزاران دلار در حال پیشرفت بودند
[ترجمه گوگل]اداره انبساطی چندین کارمند را به مدت چند ماه بدون پرداخت حقوق خود، در حالی که هزاران دلار در پیشرفت به سر می برد، باعث شد

11. Noades blamed unprofessionalism, a slipshod approach and complacency for the club's disappointing start to the season.
[ترجمه ترگمان]\"Noades\"، \"unprofessionalism\" را مقصر دانست، \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" است \" \" \"
[ترجمه گوگل]هواداران نادانکاری را نادیده می گیرند، یک رویکرد شلوغ و آرامش بخش برای شروع ناامید کننده باشگاه به فصل

12. The research project was shelved due to slipshod management.
[ترجمه ترگمان]این پروژه تحقیقاتی به دلیل مدیریت نامناسب به تعویق افتاد
[ترجمه گوگل]پروژه تحقیقاتی به علت مدیریت ضعیف قفل شده است

13. Her mother was a dear woman, slipshod, harum - scarum.
[ترجمه ترگمان]مادرش زن نازنینی بود، slipshod و harum
[ترجمه گوگل]مادرش یک خانم عزیز، زشت، خار - اسکاروم بود

14. The gimcrack, slipshod, ecologically disastrous building developments in Northern Cyprus may last just 10 years, all things being well.
[ترجمه ترگمان]\"gimcrack\"، \"slipshod\"، تحولات ساختمان اکولوژیکی اکولوژیکی در قبرس شمالی ممکن است تنها ۱۰ سال طول بکشد، همه چیز خوب پیش می رود
[ترجمه گوگل]توسعه دهندگان ساختمان، فرسوده و زیست محیطی در قبرس شمالی تنها 10 سال طول می کشد، همه چیز خوب است

پیشنهاد کاربران

بی دقت، سرسری، با مسامحه، سرهم بند، ماستمالی

بی احتیاط. بی فکر. اهمیت ندادن. مرتب نبودن
he'd caused many problems with his slipshod management"


کلمات دیگر: