کلمه جو
صفحه اصلی

coriander


معنی : گشنیز
معانی دیگر : (گیاه شناسی)، گشنیز (coriandrum sativum از راسته ی umbellales)

انگلیسی به فارسی

(گیاه‌شناسی) گشنیز


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a herbaceous plant of the parsley family, or the seedlike fruits of this used as a spice.

• herb having leaves used in cooking and seeds used as a seasoning
coriander is a plant. its seeds are used as a spice and its leaves are used as a herb.

مترادف و متضاد

گشنیز (اسم)
coriander

جملات نمونه

1. The signature flavours of Thai cookery are coriander and lime.
[ترجمه علی گرزی] طعم امضای آشپزی تایلندی گشنیز و لیمو ترش است.
[ترجمه ترگمان]طعم های ویژه آشپزی تایلند عبارتند از گشنیز و لیمو
[ترجمه گوگل]طعم امضای آشپزی تایلندی گشنیز و آهک است

2. Garnish the guacamole with chilli powder or coriander sprigs, then serve in the centre of a plate of tortilla chips.
[ترجمه ترگمان]سپس guacamole را با پودر فلفل چیلی یا sprigs گشنیز تمیز کنید و سپس در مرکز یک بشقاب از چیپس tortilla کار کنید
[ترجمه گوگل]گواامول را با پودر چیلی یا گیاهان کاه گندم تزئین کنید، سپس در مرکز یک برگ از چیپس چغندر قرار دهید

3. Jane smelled of coriander and clay soaked by hard rain.
[ترجمه ترگمان]جین بوی تمشک و گل خیس از باران شدیدی می داد
[ترجمه گوگل]جین بوی گندم و خاک رس را که توسط باران سخت خیس می شود بوی می دهد

4. Mix the yogurt, coriander, cumin, turmeric, paprika, ginger, garlic salt and chilli powder.
[ترجمه ترگمان]ماست، گشنیز، زیره سبز، زرد چوبه، زنجبیل، زنجبیل، پودر سیر و پودر فلفل قرمز را مخلوط کنید
[ترجمه گوگل]ماست، گشنیز، زیره، زردچوبه، پاپریکا، زنجبیل، نمک سیر و پودر چیلی را مخلوط کنید

5. Fry the onions, garlic, chilli, ginger, coriander, cumin and turmeric in the oil.
[ترجمه ترگمان]پیاز، سیر، فلفل، زنجبیل، زیره سبز و زرد چوبه را در روغن سرخ کنید
[ترجمه گوگل]پیاز، سیر، چیلی، زنجبیل، گشنیز، زیره و زردچوبه را در روغن سرخ کنید

6. Garnish with coriander leaves and serve with boiled rice and warm pitta bread.
[ترجمه ترگمان]با برگ های گشنیز همراه با برنج آب پز و نان گرم warm سرو کار دارد
[ترجمه گوگل]چاشنی برگ با برگ گشنیز و با برنج پخته شده و نان پیتا گرم کنید

7. Coriander looks like flat leaf parsley, but when bought in bunches usually has some of the root attached.
[ترجمه ترگمان]Coriander مثل parsley برگ مسطح به نظر می رسد، اما وقتی که خوشه های انگور معمولا مقداری از ریشه متصل می شوند
[ترجمه گوگل]گشنیز به نظر می رسد جعفری از برگ های تخت است، اما زمانی که در کلیدهای خریداری شده است، معمولا برخی از ریشه متصل است

8. Add wine, vinegar, peppercorns, and whole cumin and coriander seed, and reduce over medium-high heat to a glaze.
[ترجمه ترگمان]سرکه، سرکه، peppercorns و کل زیره سبز و دانه گشنیز را اضافه کرده و از حرارت متوسط تا بالا به چپ کاهش دهید
[ترجمه گوگل]شراب، سرکه، فلفل قرمز و کل زیره سبز و دانه گندم را اضافه کنید و گرمای زیاد متوسط ​​را به لعاب ببرید

9. Chop the coriander leaves and mix with the ginger.
[ترجمه ترگمان]برگ های گشنیز را خرد کنید و با زنجبیل مخلوط کنید
[ترجمه گوگل]برگ های گشنیز را خرد کرده و با زنجبیل مخلوط کنید

10. Add bay leaves, chili peppers, coriander seed, juniper berries, cinnamon stick, and thyme.
[ترجمه ترگمان]برگ خلیج، فلفل چیلی، دانه گشنیز، دانه های سرو کوهی، چوب دارچین و آویشن اضافه کنید
[ترجمه گوگل]برگ های خاردار، فلفل قرمز، بذر گشنیز، توت فرنگی، چوب دارچین و آویشن را اضافه کنید

11. Put strained liquid, sour cream, half coriander and grated Edam into a food processor or blender and whizz until smooth.
[ترجمه ترگمان]مایع strained، خامه ترش، نیمه گشنیز و Edam grated را به یک مخلوط کن یا مخلوط کن تبدیل کنید تا صاف شود
[ترجمه گوگل]مایع منقطع، خامه ترش، نیمه گشنیز و Edam را به یک پردازنده غذا یا مخلوط کن و صابون بکشید

12. It is seasoned with onions, coriander, ginger, marjoram, and mustard.
[ترجمه ترگمان]It با پیاز، coriander، ginger، marjoram و خردل پخته می شود
[ترجمه گوگل]آن را با پیاز، گشنیز، زنجبیل، میرانام و خردل تمیز کنید

13. Garnish with parsley or coriander and orange segments.
[ترجمه ترگمان]garnish با جعفری یا گشنیز و بخش های نارنجی
[ترجمه گوگل]طرز تهیه با جعفری یا برگ گشنیز و نارنجی

14. Add to omelettes with spring onions and fresh coriander, and also cooked noodles and fried rice.
[ترجمه ترگمان]با پیاز و گشنیز تازه به omelettes اضافه کنید و همچنین نودل و برنج سرخ شده نیز به آن ها اضافه کنید
[ترجمه گوگل]املت را با پیاز بهار و گشنیز تازه اضافه کنید، همچنین رشته فرنگی پخته شده و برنج سرخ شده

15. Christopher started off with prawns cooked in coriander, ginger and garlic, accompanied by a close cousin of the Hellmans family.
[ترجمه ترگمان]کریستوفر با prawns، زنجبیل و سیر به همراه پسر عموی نزدیک خانواده Hellmans شروع به پختن میگو کرد
[ترجمه گوگل]کریستوفر با گیاهان دارویی که در گل گاوزبان، زنجبیل و سیر پخته شده است، همراه با پسر عموی خانواده Hellmans است

پیشنهاد کاربران

گشنیز


کلمات دیگر: