1. his earthly remains were buried in a monastery
جسد او را در خانقاهی خاک کردند.
2. He has cloistered himself in a monastery for more than thirty years.
[ترجمه ترگمان]بیش از سی سال است که در صومعه محبوس است
[ترجمه گوگل]او بیش از سی سال است که در یک صومعه زندگی می کند
3. He entered a monastery as a young man.
[ترجمه ترگمان]به یک صومعه مانند یک مرد جوان وارد شد
[ترجمه گوگل]او وارد یک صومعه به عنوان یک مرد جوان شد
4. Women are not allowed to enter the monastery for historical reasons.
[ترجمه ترگمان]زنان اجازه ورود به صومعه را به دلایل تاریخی ندارند
[ترجمه گوگل]زنان به دلایل تاریخی اجازه ورود به صومعه ندارند
5. We went on retreat at/to a monastery in Wales.
[ترجمه ترگمان]ما به عقب نشینی در \/ به یک صومعه در ولز رفتیم
[ترجمه گوگل]ما در عقب نشینی / به یک صومعه در ولز رفتیم
6. The monastery is in a remote mountain pass.
[ترجمه ترگمان]این صومعه در گذرگاه کوهستانی از راه دور قرار دارد
[ترجمه گوگل]صومعه در کوه گذر از راه دور است
7. He lived in a monastery for most of his life.
[ترجمه ترگمان]او بیشتر عمرش در صومعه زندگی می کرد
[ترجمه گوگل]او برای بسیاری از زندگی خود در صومعه زندگی می کرد
8. asceticism practiced in a monastery.
[ترجمه ترگمان]ریاضت در صومعه اعمال می شود
[ترجمه گوگل]زرنگی در یک صومعه تمرین کرد
9. He's living in a monastery in a gesture of atonement for human rights abuses committed under his leadership.
[ترجمه ترگمان]او در صومعه ای زندگی می کند و برای نقض حقوق بشر که تحت رهبری او است، کفاره می دهد
[ترجمه گوگل]او در یک سلسله ی صلح برای نقض حقوق بشر، تحت رهبری وی، در یک صومعه زندگی می کند
10. The monastery has taken in 26 refugees.
[ترجمه ترگمان]این صومعه در ۲۶ پناهنده گرفته شده است
[ترجمه گوگل]صومعه 26 پناهنده را گرفته است
11. He entered the hermetic world of the monastery at a young age.
[ترجمه ترگمان]وی در سنین جوانی وارد دنیای hermetic شد
[ترجمه گوگل]او در سن جوانی وارد دنیای پنهان صومعه شد
12. They found an icon in the monastery.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک نماد در صومعه پیدا کردند
[ترجمه گوگل]آنها یک آیکون در صومعه پیدا کردند
13. It was previously a small monastery but the authorities turned all the monks out.
[ترجمه ترگمان]این صومعه قبلا یک صومعه کوچک بود، اما مقامات همه راهب ها را بیرون کردند
[ترجمه گوگل]قبلا یک صومعه کوچکی بود اما مقامات همه راهب ها را بیرون آوردند
14. This drawing of the monastery was done from an unusual angle.
[ترجمه ترگمان]این نقاشی صومعه از یک زاویه غیر معمول انجام شد
[ترجمه گوگل]این طراحی صومعه از یک زاویه غیرمعمول انجام شد
15. The building began life as a monastery.
[ترجمه ترگمان]این ساختمان زندگی را به عنوان یک صومعه آغاز کرد
[ترجمه گوگل]این ساختمان به عنوان یک صومعه زندگی می کرد