کلمه جو
صفحه اصلی

withstand the test of time

پیشنهاد کاربران

به همان معنای stand the test of time است
1 - دوام آوردن، خوب کار کردن و محبوب ماندن بعد از یک مدت زمان طولانی
2 - در اثر مرور زمان هنوز ارزش خود را ثابت نگه داشتن
مثال: Which songs from the last year will
withstand the test of time
کدام آهنگها از سال گذشته هنوز هم بعد از گذشت یک مدت طولانی محبوب خواهند ماند?

مثال دوم: The US Constitution has withstood the test of time
قانون اساسی ایالات متحده در اثر مرور زمان هنوز ارزش خود را ثابت نگه داشته است!

امتحان خود را در طول زمان پس داده

Also: stand the test of time
کارایی/محبوبیت/ارزش/بقا/ کارکرد خود را در طول زمان حفظ کردن
To last, continue, run, endure for a very long time

از آزمون زمان سرفراز بدر آمدن


کلمات دیگر: