کلمه جو
صفحه اصلی

porky


وابسته به یا مانند خوک، خوکی، خوکسان، چاق، فربه، گامبو، پروار، مانند خوک

انگلیسی به فارسی

وابسته به یا مانند خوک، خوکی، خوکسان


چاق، فربه، گامبو، پروار


(عامیانه) گستاخ، پررو، دهان دریده


گوشت خوک


انگلیسی به انگلیسی

• (slang) porcupine
fat, chubby; like a pig, resembling a pig

صفت ( adjective )
حالات: porkier, porkiest
(1) تعریف: of, pertaining to, or similar to pork.

(2) تعریف: overweight; obese.

جملات نمونه

1. Have you been telling porkies again?
[ترجمه فاطمه] دوباره دروغ گفی؟ ( پورکی دروغه که معمولا در انگلیس ازش استفاده میشه )
[ترجمه ترگمان]دوباره به \"porkies\" گفتی؟
[ترجمه گوگل]آیا دوباره گوشت خوک را گفته اید؟

2. He's been looking a bit porky since he gave up smoking.
[ترجمه ترگمان]از موقعی که سیگار را ترک می کرد اندکی فربه شده بود
[ترجمه گوگل]او از زمانی که سیگار کشیدن را ترک کرده است، کمی گرسنه است

3. Was he telling porkies again?
[ترجمه ترگمان]دوباره به \"porkies\" گفته بود؟
[ترجمه گوگل]آیا او دوباره گوشت خوک را گفت؟

4. A moment later Posh Porky marched into the middle of the room and stood right in front of him.
[ترجمه ترگمان]لحظه ای بعد Posh Porky به وسط اتاق رفت و درست جلوی او ایستاد
[ترجمه گوگل]یک لحظه بعد Posh Porky به وسط اتاق حرکت کرد و در مقابل او ایستاده بود

5. Murphy. . . looked lethargic at a porky 206 pounds.
[ترجمه ترگمان] مورفی \"به ۴۵ کیلو چاقالو به\" بی حال \"نگاه می کرد\"
[ترجمه گوگل]مورفی پری دریایی 206 پوند را نگاه کرد

6. The fleshy and porky figure of the actor.
[ترجمه ترگمان]چهره چاق و porky بازیگر
[ترجمه گوگل]چهره گوشتی و گوشت خوار بازیگر

7. Not to mention the rather porky fool cells.
[ترجمه ترگمان]به این معنی نیست که از این سلول های کج و معوج خوشت می آید
[ترجمه گوگل]برای اشاره به سلول احمق به جای خوک نه

8. There is no question here. The porc in porcelain is the same porc as pork, like porky pig.
[ترجمه ترگمان]هیچ سوالی اینجا نیست The چینی مثل خوک چاق شبیه گوشت خوک است
[ترجمه گوگل]اینجا هیچ مشکلی وجود ندارد جنس در پرسلن همان جنس گوشت خوک مانند گوشت خوک خوک است

9. Speak with an accent ( French, German, Porky Pig, etc. ) during a very important conference call.
[ترجمه ترگمان]در طی کنفرانس بسیار مهمی با لهجه فرانسوی، آلمانی، porky خوک و غیره صحبت کنید
[ترجمه گوگل]در یک کنفرانس بسیار مهم با لهجه (فرانسه، آلمانی، خوک خوار و غیره) صحبت کنید

پیشنهاد کاربران

گوشتالو ، چاقالو ، خپل


کلمات دیگر: