کلمه جو
صفحه اصلی

wok


(ماهیتابه ی چینی) واگ

انگلیسی به فارسی

(ماهیتابهی چینی) واگ


وک


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a large pan with a rounded bottom, used esp. for stir-frying in Oriental cookery.

• bowl-shaped and chinese cooking pan
a wok is a large bowl-shaped pan which is used for chinese-style cooking.

جملات نمونه

1. You need a wok with a steaming rack for this; if you don'thave one, improvise.
[ترجمه ترگمان]از این جا به بعد دی گه احتیاجی به این کار نداری
[ترجمه گوگل]برای این، شما نیاز به یک وک با یک قفسه بخار دارید اگر شما یک نفر را نابود کنید، بداهه بگذارید

2. Heat some oil in a wok, then add the vegetables and stir-fry for two minutes.
[ترجمه ترگمان]مقداری روغن در روغن زیتون حرارت دهید، سپس سبزیجات را اضافه کنید و به مدت دو دقیقه آتش بزنید
[ترجمه گوگل]بعضی از روغن ها را در یک وک گرم کنید، سپس سبزیجات را اضافه کنید و به مدت دو دقیقه سرخ کنید

3. The best utensil for steaming is a wok because its width easily accommodates a whole fish.
[ترجمه ترگمان]بهترین وسیله برای آن بخار یک wok است زیرا عرض آن به راحتی یک ماهی را در خود جای داده است
[ترجمه گوگل]بهترین ظروف برای بخار دادن یک وک است زیرا عرض آن به راحتی یک کل ماهی را جای می دهد

4. Reserve. Heat the butter in a wok or a large frying pan over medium heat.
[ترجمه ترگمان]رزرو کره را در یک ماهی تابه داغ و یا یک ماهی تابه بزرگ روی حرارت متوسط حرارت دهید
[ترجمه گوگل]ذخیره کره را در یک وک یا یک ظرف پخت بزرگ روی حرارت متوسط ​​حرارت دهید

5. Drain and pat dry. Heat wok, add 3 tablespoons oil.
[ترجمه ترگمان]خشک و خشک کنید قاشق سوپ خوری روغن را اضافه کنید و ۳ قاشق سوپ خوری را اضافه کنید
[ترجمه گوگل]تخلیه و خشک شدن حرارت واک، اضافه کردن 3 قاشق غذاخوری روغن

6. Heat the butter in a wok or a large frying pan over medium heat.
[ترجمه ترگمان]کره را در یک ماهی تابه داغ و یا یک ماهی تابه بزرگ روی حرارت متوسط حرارت دهید
[ترجمه گوگل]کره را در یک وک یا یک ظرف پخت بزرگ روی حرارت متوسط ​​حرارت دهید

7. Heat a wok or a heavy skillet over high heat.
[ترجمه ترگمان]یک ماهی تابه داغ یا یک کتری سنگین را روی حرارت زیاد حرارت دهید
[ترجمه گوگل]حرارت دادن یک وک یا یک اسکله سنگین روی حرارت زیاد

8. Heat oil in wok. Add garlic and ginger and stir-fry until fragrant.
[ترجمه ترگمان]روغن گرمایی در wok سیر و زنجبیل را اضافه کنید و آن را تا زمان خوشبو کنید
[ترجمه گوگل]روغن را در ووک گرم کنید اضافه کردن سیر و زنجبیل و هم بزنید تا معطر شوید

9. Return the seafood to the wok and then add the scallions and snow peas.
[ترجمه ترگمان]غذاهای دریایی را به the برگردانید و سپس نخود و نخود را به آن اضافه کنید
[ترجمه گوگل]غذای دریایی را به ووک بازگردانید و سپس گلدان ها و نخود های برف را اضافه کنید

10. Heat the peanut oil in a wok and add the scallion-garlic mixture.
[ترجمه ترگمان]روغن بادام زمینی را در یک wok حرارت دهید و مخلوط scallion - سیر را اضافه کنید
[ترجمه گوگل]روغن بادام زمینی را در یک وک بخوانید و مخلوط گل سرخ و سیر را اضافه کنید

11. Stir into liquid remaining in wok. Bring to boil and cook and stir until slightly thickened.
[ترجمه ترگمان]مایع باقی مانده در wok را بریزید و به هم بزنید بجوشانید و سپس کمی کلفت شد
[ترجمه گوگل]مخلوط مایع باقی مانده در ووک برای جوشاندن و جوشاندن و کمی تاخیر بگذارید

12. Place in a hot heavy-based pan or wok and cook until lightly browned, stirring occasionally.
[ترجمه ترگمان]در یک ماهی تابه داغ داغ و یا آشپزی و آشپزی تا زمانی که آرام باشد و گاهی هم تکان بخورد، قرار دهید
[ترجمه گوگل]محلول را در یک پودر گرم و یا آب داغ قرار دهید و آن را تا زمانیکه کمی تند و تیز کنید، گاهی اوقات تکان دهید

13. Heat a heavy-based pan or wok.
[ترجمه ترگمان]یک ماهی تابه بلند پایه و یا wok را حرارت دهید
[ترجمه گوگل]پان یا واک بر پایه سنگین گرم کنید

14. Set the wok over high heat for one minute.
[ترجمه ترگمان]the را برای یک دقیقه روی حرارت بالا تنظیم کنید
[ترجمه گوگل]وک را به مدت یک دقیقه با حرارت زیاد تنظیم کنید

پیشنهاد کاربران

wok
wokes


کلمات دیگر: