1. The teacher made us slog through long lists of vocabulary.
[ترجمه ترگمان]معلم ما را در لیست بلند واژگان قرار داد
[ترجمه گوگل]معلم ما را از طریق لیست های طولانی از واژگان ساخته است
2. Marking the exam papers was quite a slog.
[ترجمه ترگمان]علامت گذاری اوراق امتحانی برای او بسیار دشوار بود
[ترجمه گوگل]علامتگذاری اسناد امتحان کاملا شلوغ بود
3. It'll be a slog, but I know we can do it.
[ترجمه ترگمان]خیلی سخت خواهد بود، اما می دانم که می توانیم این کار را بکنیم
[ترجمه گوگل]این یک مشکل است، اما من می دانم که می توانیم آن را انجام دهیم
4. The two teams will slog it out for second place.
[ترجمه ترگمان]این دو تیم در رده دوم قرار خواهند گرفت
[ترجمه گوگل]دو تیم آن را برای دومین بار شلوغ می کنند
5. He started to slog his way up the hill.
[ترجمه ترگمان]سربالایی راه خود را تا بالای تپه آغاز کرد
[ترجمه گوگل]او شروع به راه رفتن به بالای تپه کرد
6. It's a long hard slog up the mountain.
[ترجمه ترگمان]خیلی سخت است که از کوه بالا برویم
[ترجمه گوگل]این یک بار سنگین سخت کوهستان است
7. You just have to sit down and slog through long lists of new vocabulary.
[ترجمه ترگمان]شما فقط باید بنشینید و از طریق فهرست های طولانی از واژگان جدید slog کنید
[ترجمه گوگل]شما فقط باید در لیست های طولانی از لغات جدید نشستن و نشستن داشته باشید
8. And that was a real slog from Kumar.
[ترجمه ترگمان]و این یک slog واقعی از کومار بود
[ترجمه گوگل]و این یک اشتباه واقعی از کومار بود
9. Writing the book took ten months of hard slog.
[ترجمه ترگمان]نوشتن کتاب ده ماه طول کشید
[ترجمه گوگل]نوشتن این کتاب ده ماه سختی را سپری کرد
10. It was a long slog to the top of the mountain.
[ترجمه ترگمان]خیلی دراز بود تا بالای کوه
[ترجمه گوگل]این یک زلزله طولانی به بالای کوه بود
11. He started to slog his way through the undergrowth.
[ترجمه ترگمان]راه خود را در میان بوته های به هم تنیده زیر درختان پیدا کرد
[ترجمه گوگل]او شروع به راه خود را از طریق زیر کشت کرد
12. This season has been a hard slog.
[ترجمه ترگمان]این فصل یک slog سخت بوده است
[ترجمه گوگل]این فصل شدیدا سخت است
13. The exams were a real hard slog but I'm glad I did them.
[ترجمه ترگمان]امتحانات خیلی سخت بود اما خوشحالم که این کار را کردم
[ترجمه گوگل]امتحانات سختی سختی بود اما من خوشحالم که آنها را انجام دادم
14. Then came Edinburgh and the long hard slog of a medical degree and the various hospital training jobs that followed.
[ترجمه ترگمان]پس از آن ادینبورگ و the طولانی پزشکی و کاره ای آموزشی بیمارستان مختلف که به دنبال آن بودند، آمد
[ترجمه گوگل]پس از آن ادینبورگ و سختی طولانی مدت یک مدرک پزشکی و شغل های مختلف آموزشی که به دنبال آن بودند، آمد