برداشتن اطلاعات از جای دیگر و اعمال در کامپیوتر
download
برداشتن اطلاعات از جای دیگر و اعمال در کامپیوتر
انگلیسی به فارسی
برداشتن اطلاعات از جای دیگر و اعمال در کامپیوتر
انگلیسی به انگلیسی
act of downloading, downloading process; item that is downloaded
دیکشنری تخصصی
[برق و الکترونیک] بارکردن فرایند کپی کردن پرونده ی داده ها، تصاویر گرافیکی یا نرم افزار از راینه ای به رایانه ای دیگر به منظور خواندن یا چاپ . منبع اطلاعات می تواند اینترنت ف رایانه بزرگ یا رایانه ی خدمکار شبکه باشد . همچنین این عمل می تواند بین دو رایانه ی شخصی سازگار صورت گیرد .
مترادف و متضاد
transfer data from one computer system to another
Synonyms: boot up, compute, computerize, crunch numbers, digitize, initialize, input, keyboard, key in, load, log in, log out, program, run
جملات نمونه
[ترجمه گوگل]وقتی فونت را دانلود میکنید، ممکن است در فرمت فشرده مانند یک فایل زیپ باشد
[ترجمه گوگل]شما می توانید بسیاری از نرم افزارهای رایگان را از اینترنت دانلود کنید
[ترجمه گوگل]دانلود رایگان فرم های کسب و کار قابل تنظیم از کارآفرین کام
[ترجمه گوگل]یک اشکال در مرورگر به شما اجازه میدهد سرور اسب تروجان را دانلود کنید
[ترجمه گوگل]کاربران می توانند مطالب خود را به رایانه رومیزی دانلود کنند
[ترجمه گوگل]خریداران می توانند آخرین رمان خود را برای خواندن بر روی رایانه، برگزار کننده شخصی یا کتاب الکترونیکی بخوانند
[ترجمه گوگل]این نرم افزار به راحتی دانلود موسیقی از شبکه را آسان می کند
[ترجمه گوگل]شما به سادگی صفحات را به دیسک دانلود کنید
[ترجمه گوگل]دانلود این مقاله از 16 com، شما باید ابتدا وارد شوید
[ترجمه گوگل]برای دانلود نسخه ی نمایشی نسخه ی جدید نرم افزار مالی شخصی ما اینجا را کلیک کنید
[ترجمه گوگل]آهنگ های مورد علاقه خود را با کلیک روی اینجا دانلود کنید
[ترجمه گوگل]کسانی که فایل ها را از تخته های تبلیغاتی دانلود می کنند معمولا با مفهوم کلی مرتبط هستند
[ترجمه گوگل]چندین بار فایل های بزرگ در چند ثانیه و فایل های غول پیکر در عرض چند دقیقه دانلود کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید آنها را برای استفاده خود دانلود کنید
[ترجمه گوگل]گیمر ها آزادانه از سایت های بی شماری آنها را دانلود می کنند
دانشنامه عمومی
(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) فروباریدن، فروبار کردن، گرفتن، دریافت کردن. "بار کردن" واژۀ فرهنگستان است برای load داده در رایانه ها. down را در پارسی با پیشوندِ "فرو" و up را با "فرا" می رسانند. پس upload به پارسی می شود: فراباریدن، فرابار کردن، دادن، فرستادن. "فایل دانلود شد" به پارسی می شود "پرونده فروبارید"، "فروبار شد"، "گرفته شد"، "دریافت شد". "فایل آپلود شد" به پارسی می شود "پرونده فرابارید"، "فرابار شد"، "داده شد"، "فرستاده شد". "ضمن دانلود از صفحه خارج نشوید" به پارسی می شود "هنگام فروبارش از رویه بِدَر نروید".
پیشنهاد کاربران
درد دل کردن
اجابت مزاج
فهمیدن