1. He's not a slacker, he's the best worker they've got.
[ترجمه ترگمان]اون یه آدم بی دست و پا نیست، بهترین کارگر دنیاست
[ترجمه گوگل]او رقیب نیست، او بهترین کارگر است
2. He's a slacker, he actually skipped off and left us to do the clearing away.
[ترجمه ترگمان]او از این طرف و آن طرف رفت و ما را تنها گذاشت تا راه فرار را باز کند
[ترجمه گوگل]او یک اسلکور است، او واقعا از بین رفته و ما را ترک کرده است تا پاکسازی را انجام دهد
3. Slacker is very funny indeed and highly innovative in its use of roving camera and juxtaposing various disparate conversations.
[ترجمه ترگمان]slacker در واقع بسیار مضحک است و به شدت با استفاده از دوربین roving و juxtaposing مکالمات مختلف متفاوت است
[ترجمه گوگل]Slacker بسیار خنده دار است و به شدت نوآورانه در استفاده از دوربین رووینگ و همکاری با مکاتبات مختلف است
4. And Evans is hardly a slacker in the invertebrate department himself.
[ترجمه ترگمان]و \"ایوانز\" هم به سختی در حال slacker در بخش هاست
[ترجمه گوگل]و ایوانز به سختی در بخش بی مهره خود راضی است
5. He's a slacker, he actuallyand left us do the clearing away.
[ترجمه ترگمان]اون یه آدم بی دست و پایی - ه و ما رو ول کرد تا راه رو باز کنیم
[ترجمه گوگل]او یک شوخطبعی است، او در واقع ما را ترک کرده و از پاکسازی دور شده است
6. His slacker buddies, sleeping until noon every day.
[ترجمه ترگمان]دوستای slacker اون تا ظهر هر روز می خوابن
[ترجمه گوگل]دوستداران شجاع او، هر روز تا ظهر خواب میبینند
7. But the labor market is slacker than an 3 % jobless rate suggests.
[ترجمه ترگمان]اما بازار کار کم تر از ۳ % نرخ بیکاری است
[ترجمه گوگل]اما بازار کار در مقایسه با نرخ بیکاری 3 درصدی نشان می دهد
8. Those moments are nearly profound, and elevate the film above the slacker cliches in which it wallows.
[ترجمه ترگمان]آن لحظات تقریبا ژرف هستند و فیلم را بالاتر از کلیشه slacker که در آن wallows است بالا می برند
[ترجمه گوگل]این لحظات تقریبا عمیق هستند و این فیلم را بالای کلاشینکای Slacker که در آن قرار می گیرد، بالا می برد
9. This is Our Youth is a tragicomic portrayal of youth on the brink of adulthood and reveals the ache at the heart of the slacker generation.
[ترجمه ترگمان]این یک نمایش tragicomic از جوانان در لبه بزرگسالی است و درد را در قلب نسل slacker نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این جوانان ما تصویری غم انگیز از جوانان در آستانه بزرگسالی است و درد در قلب نسل خشن را نشان می دهد
10. I need you to talk to Mr. Ed, he is a slacker.
[ترجمه ترگمان] میخوام با آقای \"اد\" حرف بزنی اون یه آدم slacker
[ترجمه گوگل]من به شما نیاز دارم که با آقای اد صحبت کنی، او یک رقیب است
11. Bill was kicked out of the military for being a slacker.
[ترجمه ترگمان] بیل \"از ارتش اخراج شده بود\"
[ترجمه گوگل]بیل از ارتش بیرون رانده شد تا یک اسلحه باشد
12. Go the extra mile . It makes your boss look like an incompetent slacker.
[ترجمه ترگمان] یه مایل دیگه برو این باعث میشه که رئیس تو شبیه یه آدم بی عرضه به نظر بیاد
[ترجمه گوگل]برو به مایل اضافی این باعث می شود که رئیس شما به نظر می رسد یک slacker بی کفایت