1. I try and work out at the local gym once a week.
[ترجمه امیراحمد] من سعی میکنم، یکبار در هفته، در باشگاه محلی، ورزش کنم.
[ترجمه سيدحسين] در پایان ورزش، جهت سرد شدن بدن مقداری حرکات کششی سبک انجام بدهید
[ترجمه ترگمان]یک بار یک هفته در سالن ورزش محلی کار می کنم
[ترجمه گوگل]من سعی می کنم و یک بار در هفته یک بار در باشگاه محلی کار کنم
2. This problem will not work out.
[ترجمه حامد] این مشکل حل نخواهد شد
[ترجمه ترگمان]این مشکل عملی نخواهد بود
[ترجمه گوگل]این مشکل کار نخواهد کرد
3. We'll have to cost the work out before we make a decision.
[ترجمه ترگمان]ما باید قبل از تصمیم گیری، کار را تمام کنیم
[ترجمه گوگل]قبل از تصمیم گیری باید هزینه کار را بپردازیم
4. I usually work out after work.
[ترجمه ترگمان]من معمولا بعد از کار بی کار هستم
[ترجمه گوگل]معمولا بعد از کار من کار می کنم
5. We're trying to work out a way to make the system foolproof.
[ترجمه ترگمان]ما در تلاشیم تا راهی پیدا کنیم که سیستم را عاری از خطا کنیم
[ترجمه گوگل]ما در حال تلاش برای راه اندازی یک سیستم برای احمق بودن سیستم هستیم
6. He scrutinized the men's faces carefully/closely, trying to work out who was lying.
[ترجمه ترگمان]او چهره مردان را با دقت برانداز کرد، سعی می کرد کاری کند که چه کسی دروغ می گوید
[ترجمه گوگل]او چهره مردان را به دقت و با دقت مورد بررسی قرار داد و تلاش کرد تا دروغ بگوییم
7. They're trying to work out a peace formula acceptable to both sides in the dispute.
[ترجمه ترگمان]آن ها می کوشند تا یک فرمول صلح قابل قبول برای هر دو طرف اختلاف پیدا کنند
[ترجمه گوگل]آنها در حال تلاش برای ایجاد یک فرمول صلح قابل قبول برای هر دو طرف در اختلاف است
8. He has failed to work out a coherent strategy for modernising the service.
[ترجمه ترگمان]او نتوانسته است یک استراتژی منسجم برای مدرن سازی خدمات پیدا کند
[ترجمه گوگل]او نتوانسته است یک استراتژی منسجم برای مدرنیزه نمودن خدمات ایجاد کند
9. Sometimes things just don't work out the way you thought they would.
[ترجمه ترگمان]بعضی وقت ها کارها اونجوری که فکر می کردی پیش نمیره
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات چیزها درست مانند آنچه که فکر می کنید کار نمی کنند
10. Sometimes your plans don't work out because God has better ones.
[ترجمه SinaS] گاهی برنامه هایتان خوب پیش نمی رود، چونکه خدا یکی بهترش را ( برای شما ) دارد
[ترجمه ترگمان]بعضی اوقات برنامه های شما به این دلیل که خدا افراد بهتری دارد کار نمی کنند
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات برنامه های شما کار نمی کند، زیرا خدا دارای امکانات بهتر است
11. Negotiators are due to meet later today to work out a compromise.
[ترجمه ترگمان]قرار است در اواخر امروز مذاکره کنندگان با یکدیگر سازش کنند تا به توافقی برسند
[ترجمه گوگل]امروز باید برای تعقیب سازنده مذاکره کنندگان ملاقات داشته باشند
12. Work out the full weekly rent, plus your rates.
[ترجمه ترگمان]اجاره هفتگی کامل، به اضافه نرخ های خود را انجام دهید
[ترجمه گوگل]اجاره کامل هفتگی را به همراه امتیازات خود کار کنید
13. love the hard science, hard work out of genius.
[ترجمه ترگمان]عشق سخت و سخت را دوست دارم
[ترجمه گوگل]عشق سخت علم، کار سختی از نابغه
14. He frowned as he tried to work out the sum.
[ترجمه ترگمان]در حالی که سعی می کرد مبلغ را درآورد، اخم کرد
[ترجمه گوگل]او سعی کرد تا مبلغی را به دست آورد
15. It took me some time to work out what was causing this.
[ترجمه ترگمان]یه مدتی طول کشید تا بفهمم چی باعثش شده
[ترجمه گوگل]این زمان کمی طول کشید تا کارهایی را که باعث این شد، انجام داد
16. When I do a good workout, l feel fine.
[ترجمه ترگمان]وقتی ورزش خوبی انجام می دهم، حالم خوب است
[ترجمه گوگل]وقتی تمرین خوب انجام می دهم، احساس خوبی دارم
17. I did a two - hour workout in the gym.
[ترجمه ترگمان]ورزش دو ساعته را در سالن ورزش انجام دادم
[ترجمه گوگل]من یک تمرین دو ساعته در ورزشگاه انجام دادم
18. At the end of a workout spend time cooling down with some slow stretches.
[ترجمه ترگمان]در پایان ورزش، ساعات فراغت خود را با کمی نرمش کاهش دهید
[ترجمه گوگل]در پایان تمرین وقت کم با برخی جهات کم است
19. She does a 20-minute workout every morning.
[ترجمه ترگمان]او هر روز صبح یک ورزش ۲۰ دقیقه ای انجام می دهد
[ترجمه گوگل]هر روز صبح تمرین 20 دقیقه ای انجام می دهد
20. Give your upper body a workout by using handweights.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از handweights به بالاتنه تان ورزش بدهید
[ترجمه گوگل]تمرین با بدن فوقانی خود را با استفاده از وزنه های وزنی
21. This workout helps you to burn off fat and tone muscles.
[ترجمه ترگمان]این ورزش به شما کمک می کند تا چربی و ماهیچه های تن را خاموش کنید
[ترجمه گوگل]این تمرین به شما کمک می کند تا عضلات چربی و تن را بسوزانید
22. The team had a hard workout this morning.
[ترجمه ترگمان]امروز صبح تیم ورزش سختی داشت
[ترجمه گوگل]تیم امروز تمرین سختی داشت
23. Why, I still have a long workout in my net every morning even before our first cuppa ginseng.
[ترجمه ترگمان]به هر حال، من هر روز صبح خیلی تمرین می کنم، حتی قبل از اولین cuppa
[ترجمه گوگل]چرا، هر روز صبح حتی قبل از اولین جینسنگ کاسپا، من هنوز در تمرینات طولانی تمرین میکنم
24. After a workout, he has a carbohydrate replacement drink, a diet fuel bar and 12 more supplements.
[ترجمه ترگمان]بعد از ورزش، او دارای یک نوشیدنی جایگزین کربوهیدرات، یک نوار سوخت رژیم غذایی و ۱۲ مکمل دیگر است
[ترجمه گوگل]پس از تمرین، او یک نوشیدنی جایگزین کربوهیدرات، یک نوار سوخت رژیم غذایی و 12 مکمل دیگر دارد
25. A workout leaves me feeling recharged.
[ترجمه ترگمان]یک ورزش باعث می شود احساس خود را به یاد داشته باشید
[ترجمه گوگل]یک تمرین باعث می شود احساس خستگی کند
26. Roller skis provide an excellent total body workout.
[ترجمه ترگمان]اسکی باز Roller بدنی بسیار عالی برای بدن فراهم می کند
[ترجمه گوگل]اسکی های غلتکی یک تمرین کامل بدن کامل را ارائه می دهند
27. I had my last workout at my home pool in Los Angeles.
[ترجمه ترگمان]آخرین ورزش خود را در استخر خانگی در لس آنجلس انجام دادم
[ترجمه گوگل]آخرین تمرین من در استخر خانه من در لس آنجلس بود
28. We began the workout by swinging our arms.
[ترجمه ترگمان]با تکان دادن بازوهای ما تمرین را شروع کردیم
[ترجمه گوگل]ما تمرین را با چرخش سلاح هایمان آغاز کردیم
29. I always feel better after a good workout.
[ترجمه ترگمان]من همیشه بعد از ورزش خوب احساس بهتری دارم
[ترجمه گوگل]من همیشه بعد از یک تمرین خوب احساس خوبی دارم