stocky

معنی : کوتاه، خشن، کلفت، قوی، چارشانه

معانی دیگر : خپل، خپله، کوتاه و پهن

انگلیسی به فارسی

کوتاه، کلفت، چارشانه، خشن، قوی

انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )

حالات: stockier, stockiest
مشتقات: stockily (adv.), stockiness (n.)

• : تعریف: thick, sturdy, and often short in stature; stout.
• متضاد: slender, slight, spindly
• مشابه: chunky

• strong, solid, sturdy; chubby, stout
stocky people are rather short, but look strong and solid.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] کلفت

مترادف و متضاد

کوتاه (صفت)

concise, short, little, miniature, succinct, dumpy, stocky, transient, laconic, stunted, pygmy, synoptic, synoptical

خشن (صفت)

raucous, rough, harsh, coarse, randy, rude, sore, tough, high, brutish, brute, wooden, blatant, stark, impolite, bearish, churlish, caddish, unkempt, blowsy, blowzy, boorish, indelicate, ragged, brusque, stocky, gruff, hoarse, plebeian, offish, crusty, scabrous, woolly, ungracious, iron-bound, rough-and-ready, rowdy, scraggy, truculent, unmannered

کلفت (صفت)

thick, burly, heavyset, stocky, squatty, thick-set

قوی (صفت)

mighty, hard, solid, valid, drastic, keen, strong, fierce, heavy, formidable, stark, bouncing, brawny, stalwart, boisterous, forcible, powerful, potent, intense, violent, buxom, vigorous, hefty, stocky, forceful, lusty, high-powered, high-pressure, irresistible, stoutish, towering, two-handed, walloping

چارشانه (صفت)

stocky

short and overweight; short and muscular

Synonyms: chunky, corpulent, fat, heavyset, plump, solid, squat, stout, stubby, sturdy, thick, thickset

Antonyms: lanky, skinny, tall, thin, underweight

جملات نمونه

1. a stocky build

قد و قواره ی خپله

2. He was short and stocky, and had a thick neck.

[ترجمه ترگمان]کوتاه و تنومند بود و گردنی کلفت داشت
[ترجمه گوگل]او کوتاه و صاف بود، و گردن ضخیم داشت

3. The man was described as short and stocky and very strong.

[ترجمه ترگمان]مرد کوتاه قد و چهارشانه و قوی بود
[ترجمه گوگل]این مرد به عنوان کوتاه و چابک و بسیار قوی توصیف شد

4. Chris was short and stocky, with broad shoulders.

[ترجمه ترگمان]ک - - ری - - س \"کوتاه قد و کوتاه قد بود\"
[ترجمه گوگل]کریس کوتاه و صاف بود، با شانه های گسترده

5. Marcus was usually silent: a stocky man with flat black hair and a private smile.

[ترجمه ترگمان]مارکوس معمولا ساکت بود: مردی کوتاه قد با موهای مشکی و لبخند خصوصی
[ترجمه گوگل]مارکوس معمولا یک مرد گره خورده با موهای مسطح سیاه و یک لبخند خصوصی سکوت کرد

6. Reg Seekings, a short, stocky and pugnacious East Anglian, had achieved a considerable reputation in the boxing ring.

[ترجمه ترگمان]رگ Seekings، یک Anglian کوتاه، stocky و جنگجو در ایست East، به شهرت قابل توجهی در رینگ بوکس دست یافته بود
[ترجمه گوگل]Reg Seekings، شرق انگلیس کوتاه، جفت و جور، شهرت قابل توجهی در حلقه بوکس به دست آورد

7. He was stocky and wheezed a little.

[ترجمه ترگمان]کوتاه قد بود و خر خر می کرد
[ترجمه گوگل]او کمی وحشت زده بود

8. The fun centred on a stocky individual with a flushed face and sandy hair.

[ترجمه ترگمان]fun بر روی یک فرد کوتاه و کوتاه با صورت برافروخته و موهای ماسه ای متمرکز بود
[ترجمه گوگل]سرگرم کننده بر روی یک فرد مشتاق با یک چهره شلوغ و مو شنی تمرکز می کند

9. Ernest Dickerson is a big, stocky man with a soft, warm voice.

[ترجمه ترگمان]ارنست Dickerson مرد تنومندی بود با صدای نرم و گرم
[ترجمه گوگل]ارنست دیکرسون یک مرد بزرگ و صمیمی با صدای نرم و گرم است

10. He is a tall, stocky chap with a husky voice.

[ترجمه ترگمان]مردی قد بلند و تنومندی با صدای گرفته و گرفته ای گفت:
[ترجمه گوگل]او یک صدای بلند و چسبیده با صدای شلخته است

11. Brandon's quite stocky really, isn't he?

[ترجمه ترگمان]برندون واقعا stocky، مگه نه؟
[ترجمه گوگل]واقعا براندون استادانه است، آیا او نیست؟

12. Habib Olahi, a stocky man, still stood at attention, his eyes fixed on the rich carpet.

[ترجمه ترگمان]حبیب Olahi، مردی چهارشانه، که هنوز جلب توجه می کرد، چشمانش روی فرش ثروتمند متمرکز شده بود
[ترجمه گوگل]حبیب الهی، یک مرد گره خورده، هنوز هم توجه خود را به خود جلب کرد، چشم او به فرش غنی ثابت شده بود

13. The picture shows him as a stocky, almost rotund man.

[ترجمه ترگمان]تصویر او را به عنوان مردی تنومند و تقریبا چاق نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این عکس او را به عنوان مردی تقریبا مسخره نشان می دهد

14. Bruce was a short, stocky man with red hair and a burning ambition.

[ترجمه ترگمان]بروس مرد کوتاه قد و تنومندی بود با موهای قرمز و جاه طلبی سوزان
[ترجمه گوگل]بروس مردی کوتاه و صاف با موهای قرمز و جاه طلبی بود

پیشنهاد کاربران

ادمای قدکوتاه و سنگین وزن ( توپر ) و قوی

خپل و درشت هیکل
Big, strong, sturdy , short and fairly heavy
The woman looked to be in her sixties, with a stocky
. body and a nonsense haircut

تنومند

کلمات دیگر: