1. shack up
(خودمانی) 1- کلبه نشینی کردن 2- (بدون ازدواج) با جنس مخالف زندگی کردن
2. that shack is a blot on the landscape
آن کلبه منظره را خراب کرده است.
3. big trees shade the shack
درختان تنومند بر کلبه سایه می اندازند.
4. They have since knocked down the shack.
[ترجمه ترگمان] اونا از وقتی که اون کلبه رو انداختن پایین
[ترجمه گوگل]آنها از آنجایی شروع شده اند که زباله ها را پایین آورده اند
5. She's decided to shack up with her boyfriend.
[ترجمه ترگمان]اون تصمیم گرفته که با دوست پسرش زندگی کنه
[ترجمه گوگل]او تصمیم گرفته است تا با دوست پسرش شوک بزند
6. They lived in a shack with a dirt floor.
[ترجمه ترگمان]آن ها در کلبه ای با زمین کثیف زندگی می کردند
[ترجمه گوگل]آنها در یک کلبه با کف خاکی زندگی می کردند
7. They've decided to shack up together in her flat.
[ترجمه ترگمان]تصمیم گرفتند با هم در آپارتمان او عشق بازی کنند
[ترجمه گوگل]آنها تصمیم گرفتند تا با هم در تخت خود بیدار شوند
8. Hicks rolled over and sprinted back to the shack.
[ترجمه ترگمان]دکتر هیکز غلتی زد و به طرف کلبه دوید
[ترجمه گوگل]هیکس به سمت چنگال رانده شده و به عقب رانده شده است
9. His home is a flimsy wooden shack in a Watts alley, with only a hot plate, table and bed.
[ترجمه ترگمان]خانه او یک کلبه چوبی سست است که فقط یک بشقاب گرم و تخت و تخت دارد
[ترجمه گوگل]خانه او یک درهم و بره چوبی چوبی در واتس کوچه با تنها یک صفحه داغ، میز و تخت است
10. The shack, which had been here for years, generated seed money.
[ترجمه ترگمان]این کلبه که سال ها پیش در اینجا بود، بذر دانه تولید می کرد
[ترجمه گوگل]کلاه، که برای سال ها اینجا بود، پول بذر را تولید کرد
11. They lived in a one-room shack.
[ترجمه ترگمان]آن ها در یک کلبه یک اتاق زندگی می کردند
[ترجمه گوگل]آنها در یک اتاق یک اتاق زندگی می کردند
12. Even Commissioner Shack seemed chastened by the loss.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسه که از دست دادن من مجازات شده
[ترجمه گوگل]حتا کمیسر شاک نیز به دلیل ضرر به قتل رسید
13. Rain pattered on the tin roof of the shack.
[ترجمه ترگمان]باران بر سقف حلبی کلبه طنین می افکند
[ترجمه گوگل]باران روی سقف قلعۀ کلاه افتاد
14. The shack sat on about 1-1 / 4 rugged acres he bought jointly with his brother for $ 100.
[ترجمه ترگمان]این کلبه حدود ۱ - ۱ \/ ۴ هکتار زمین ناهموار بود و به طور مشترک با برادرش ۱۰۰ دلار خرید
[ترجمه گوگل]کلاهک در حدود 1-1 / 4 هکتار ناهموار که به طور مشترک با برادرش برای 100 دلار خریداری کرد
15. At the foot of the steps is a shack made of bamboo and planks of wood.
[ترجمه ترگمان]در پای پلکان کلبه ای است که از بامبو و تخته های چوب ساخته شده است
[ترجمه گوگل]در پایه این مراحل، حوله ای ساخته شده از بامبو و تخته چوب است