کلمه جو
صفحه اصلی

collegial


معنی : دانشکدهای، مربوط به دانشکده
معانی دیگر : (همکاران) دارای اختیارات متساوی

انگلیسی به فارسی

مربوط به دانشکده، دانشکده‌ای


جمعی، دانشکدهای، مربوط به دانشکده


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: collegiality (n.)
(1) تعریف: with authority and responsibility shared equally among colleagues.

(2) تعریف: collegiate.

• of or relating to a college

مترادف و متضاد

دانشکده ای (صفت)
collegial, collegiate

مربوط به دانشکده (صفت)
collegial

جملات نمونه

1. Within the austere collegial melody of science even the slightest emotional shading can have a suitably dramatic effect.
[ترجمه ترگمان]در ملودی تند collegial از علم، حتی کم ترین سایه احساسی می تواند اثر قابل توجهی داشته باشد
[ترجمه گوگل]در داخل ملودی کالماری عجیب و غریب علم حتی کوچکترین سایه احساسی می تواند اثر قابل ملاحظه ای چشمگیر داشته باشد

2. While the ThompsonGlenn exchange was assiduously collegial, it was not without its mishaps.
[ترجمه ترگمان]در حالی که مبادله ThompsonGlenn، assiduously assiduously بود، این کار بدون mishaps نبود
[ترجمه گوگل]در حالی که مبادله ThompsonGlenn به شدت کالج جزیی بود، بدون وقفه های آن بود

3. The proliferation of staff has also damaged collegial relationships in Congress.
[ترجمه ترگمان]گسترش کارکنان نیز به روابط collegial در کنگره خسارت وارد کرده است
[ترجمه گوگل]ترویج کارکنان نیز در کنگره آسیب دیده است

4. The people's court shall form a new collegial panel for the purpose of the retrial.
[ترجمه ترگمان]دادگاه مردم یک هیات collegial جدید برای محاکمه مجدد تشکیل خواهد داد
[ترجمه گوگل]دادگاه مردم یک مجلس جدید برای تشکیل مجدد دادگاه تشکیل خواهد داد

5. Personal strength: Informal, collegial nature builds loyalty among co - workers.
[ترجمه ترگمان]قدرت شخصی: ارتباط غیر رسمی و غیر رسمی باعث ایجاد وفاداری در میان همکاران می شود
[ترجمه گوگل]قدرت شخصی طبیعت غیرمالی و کالجانه وفاداری را در میان همکاران ایجاد می کند

6. The collegial panel shall execute the decision of the judicial committee.
[ترجمه ترگمان]هیات collegial باید تصمیم کمیته قضایی را اجرا کند
[ترجمه گوگل]هیئت کالج تصمیم تصمیم کمیته قضایی را اجرا می کند

7. Article 149 After the hearings and deliberations, the collegial panel shall render a judgment.
[ترجمه ترگمان]ماده ۱۴۹ پس از جلسه دادرسی و مشورت های، هیات collegial قضاوت خواهد کرد
[ترجمه گوگل]ماده 149 پس از جلسات و جلسات، هیئت کالج باید قضاوت کند

8. Congress is a collegial and not a hierarchical body.
[ترجمه ترگمان]کنگره یک collegial است و نه یک بدنه سلسله مراتبی
[ترجمه گوگل]کنگره بدن جمعی و نه سلسله مراتبی است

9. Chinese teachers understand that collegial interaction and support are necessary to develop their full potential as effective language teachers.
[ترجمه ترگمان]معلمان چینی درک می کنند که تعامل و حمایت collegial برای توسعه پتانسیل کامل آن ها به عنوان مدرسان زبان موثر ضروری است
[ترجمه گوگل]معلمان چینی می فهمند که تعامل و حمایت جمعی لازم است تا پتانسیل کامل خود را به عنوان معلمان زبان مؤثر به ارمغان بیاورد

10. It serves, not as a monument to itself but as an aid to collegial communication.
[ترجمه ترگمان]آن نه به عنوان یک بنای یادبود به خودی خود بلکه به عنوان یک کمک به ارتباطات collegial عمل می کند
[ترجمه گوگل]این نه به عنوان یک بنای تاریخی بلکه به عنوان کمک به ارتباطات کالج است

11. In contrast to the Rational / Bureaucratic model, formal authority relationships are minimized in the Collegial / Consensus model.
[ترجمه ترگمان]در مقابل مدل منطقی \/ Bureaucratic، روابط قدرت رسمی در مدل Collegial \/ اجماع به حداقل می رسد
[ترجمه گوگل]در مقابل مدل ریاضی / بوروکراتیک، روابط رسمی رسمی در مدل همگانی / اجماع به حداقل می رسد

12. So she treads lightly, trying to create a collegial atmosphere, unaware that Nick is sabotaging her.
[ترجمه ترگمان]بنابراین او به آرامی قدم می زند و سعی می کند که یک جو collegial را خلق کند، و از اینکه نیک دارد او را خراب می کند، احساس آرامش می کند
[ترجمه گوگل]بنابراین او به آرامی در حال تلاش برای ایجاد یک فضای کالج، ناآگاهانه که نیک خرابکاری او است

13. Article 41 people's court of second instance shall try civil cases by a collegial of judges.
[ترجمه ترگمان]ماده ۴۱ برای نمونه دوم رسیدگی به پرونده های مدنی توسط a قاضی را مورد بررسی قرار خواهد داد
[ترجمه گوگل]ماده 41 دادگاه مردمی دوم، پرونده های مدنی را به وسیله قضات کالج بررسی می کند

14. It also embodied a management style - the HP way - that emphasised high ethical standards and collegial behaviour.
[ترجمه ترگمان]همچنین یک سبک مدیریتی - روش HP - که بر استانداردهای اخلاقی بالا و رفتار collegial تاکید کرد
[ترجمه گوگل]همچنین سبک مدیریتی - راه HP - که بر استانداردهای اخلاقی بالا و رفتارهای کالجیتی تأکید داشت، شکل گرفت

پیشنهاد کاربران

همکارانه


کلمات دیگر: