کلمه جو
صفحه اصلی

aramaic


معنی : زبان ارامی
معانی دیگر : الیاف آرامید (ساخته شده از پلاستیک سبک و بسیار محکم که در ساختن تایر ماشین و تن پوش ضد گلوله کاربرد دارد)، زبان آرامی (یکی از زبان های سامی شمالی که حضرت عیسی و پیروانش به آن تکلم می کردند و زبان کشور کهن آرام و سرزمین های مجاور آن بود)

انگلیسی به فارسی

آرامی، زبان ارامی


زبان آرامی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the Semitic language of ancient Syria, Palestine, and Southwest Asia.
صفت ( adjective )
(1) تعریف: of or pertaining to the region of ancient Syria or the language thereof.

(2) تعریف: designating or pertaining to the script in which this language was written.

• ancient semitic language from which hebrew and arabic scripts were derived
native of the ancient land of aram
pertaining to the ancient land or culture of aram; of the ancient land of aram

مترادف و متضاد

زبان ارامی (اسم)
aramaic

جملات نمونه

1. I was intrigued to find that she spoke Aramaic.
[ترجمه ترگمان]کنجکاو شدم بفهمم که اون آرامی حرف می زد
[ترجمه گوگل]من مشتاقانه متوجه شدم که او آرامی صحبت کرد

2. Hebrew and Aramaic possess no single word for the whole creation order - the universe.
[ترجمه ترگمان]زبان عبری و آرامی هیچ کلمه ای برای کل نظم آفرینش ندارند
[ترجمه گوگل]عبری و آرامی دارای هیچ کلمه ای برای کل نظم خلقت - جهان نیستند

3. The brand of Aramaic that Assyrians spoke was, and is, heavily infused with Akkadian words, so much so that scholars refer to it as Assyrian Aramaic . ?
[ترجمه ترگمان]زبان آرامی که آشوریان صحبت کرده بودند و به شدت با کلمات Akkadian دمیده شده است، به طوری که اندیشمندان به آن به عنوان آرامی آشوری اشاره می کنند ؟
[ترجمه گوگل]مارک آرمیآریایی که آشوریان صحبت میکرد، به شدت با واژههای اکدایی نوشته شده بود، به طوری که دانشمندان به آن به عنوان آریایی آشوری اشاره کردند ؟

4. Aramaic is still spoken here and we walked through a cleft in the rockface from the Convent of St Theda, where mass was in full swing, to the Monastery of St Sergius and its tiny Byzantine church.
[ترجمه ترگمان]آرامی هنوز در اینجا صحبت می شود و ما از شکافی در the از صومعه سنت Theda عبور کردیم که در آن جرم در نوسان کامل بود، به صومعه سنت Sergius و کلیسای کوچک بیزانسی
[ترجمه گوگل]آراامیک هنوز در اینجا صحبت می شود و ما از طریق شکاف صخره ای از کلیسای سنت تدا، جایی که توده ای به سرعت در حال چرخش است، به صومعه سنت سرجیوس و کلیسای کوچک آن بیزانس رفتیم

5. Although Assyrians switched to Aramaic, it was not wholesale transplantation.
[ترجمه ترگمان]اگر چه آشوریان به آرامی تغییر یافتند، اما این پیوند به طور کلی پیوند نیافته بود
[ترجمه گوگل]اگر چه Assyrians به Aramaic تغییر کرد، این پیوند بزرگ نبود

6. This is also called early Aramaic Script. The key extant example is the Moabite Stone.
[ترجمه ترگمان]این هم چنین خط آرامی آرامی نامیده می شود نمونه موجود کلیدی سنگ Moabite است
[ترجمه گوگل]این همچنین اسمارتفون اولیه آرمی نامیده می شود مثال کلیدی موجود Moabite Stone است

7. Nim's lips moved silently, stumbling over the ancient Aramaic words.
[ترجمه ترگمان]لب هایش بی صدا تکان می خورد و روی کلمات آرامی باستانی سکندری می خورد
[ترجمه گوگل]لب های نایم سکوت کردند، با سر و صدا بیش از کلمات باستان آرمی

8. When they heard him speak to them in Aramaic, they became very quiet.
[ترجمه ترگمان]وقتی صدای او را در زبان آرامی شنیدند، ساکت شدند
[ترجمه گوگل]وقتی شنیدند که او در اردوی آرامی صحبت می کنند، بسیار آرام شدند

9. The Old Testament was written in Hebrew, with a sprinkling of Aramaic.
[ترجمه ترگمان]عهد قدیم به زبان عبری و با قطره ای از آرامی نوشته شده بود
[ترجمه گوگل]عهدعتیق با عبری عربی نوشته شده است

10. The Achaemenid emperors, vanquishers of the Babylonians in 539BC, spoke Persian as their native language, but pragmatically adopted Aramaic as the world's first "interlingua".
[ترجمه ترگمان]امپراتوران هخامنشی، vanquishers از بابلی ها در ۵۳۹ ق پیش از میلاد به عنوان زبان مادری خود سخن می گفتند، اما به طور واقع بینانه زبان آرامی را به عنوان \"interlingua\" جهان به تصویب رساند
[ترجمه گوگل]امپراتوران هخامنشی، برادران بابلی در 539 قرن بیست و یکم، زبان فارسی خود را به عنوان زبان مادری خود زبان کرد، اما به طور پراگماتیک، آرامی را به عنوان اولین interlingua در جهان پذیرفتند

11. Carrying his own cross, he went out to the place of the Skull (which in Aramaic is called Golgotha).
[ترجمه ترگمان]در حالی که صلیب خود را حمل می کرد، به سمت محل جمجمه رفت (که در زبان آرامی Golgotha نامیده می شود)
[ترجمه گوگل]با گذر از صلیب خود، به جای جمجمه (که در آرامیا گلگوتا نامیده می شود) رفت

12. His real name is Judah or Judas and Didymus, and Thomas are his nicknames, one Greek and one Semitic or Aramaic.
[ترجمه ترگمان]نام واقعی او یهودا یا یهودا و Didymus است و توماس، نام مستعار، یک یونانی و یک نژاد سامی یا آرامی است
[ترجمه گوگل]نام واقعی او یهودا یا یهودا و Didymus است و توماس نام مستعار او یک یونانی و یک Semitic یا Aramaic است

13. Some of the scriptures in the Bible, such as the Book of Daniel, is to use text written in Aramaic.
[ترجمه ترگمان]برخی از کتب مقدس انجیل مانند کتاب دانیال، استفاده از متن نوشتاری در آرامی است
[ترجمه گوگل]بعضی از کتاب مقدس در کتاب مقدس، مانند کتاب دانیل، استفاده از متن نوشته شده در عربی است

14. The first form of this submission is to believe in Him. Allah is the Arabic name for the One True God and it is very similar to the Hebrew Elohim and the Aramaic Ella.
[ترجمه ترگمان]اولین شکل این تسلیم این است که به او ایمان داشته باشید خداوند یک نام عربی برای یک خدای حقیقی است و بسیار شبیه به عبری Elohim و الا آرامی است
[ترجمه گوگل]اولین فرم این تسلیم این است که به او ایمان داشته باشید خدا اسم عربی برای یک خدای واقعی است و بسیار شبیه الوهیم عبری و عربی الا است


کلمات دیگر: