کلمه جو
صفحه اصلی

botanist


معنی : گیاه شناس، متخصص گیاه شناسی
معانی دیگر : باغ کشاورزی، ویژه گر گیاه شناسی

انگلیسی به فارسی

گیاه‌شناس، متخصص گیاه‌شناسی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: one who is trained or expert in botany.

• one who specializes in botany (branch of biology dealing with plant life)
a botanist is a scientist who studies plants.

مترادف و متضاد

گیاه شناس (اسم)
botanist, herbalist

متخصص گیاه شناسی (اسم)
botanist

جملات نمونه

1. She's a botanist and spent several years researching in the tropics.
[ترجمه ترگمان]او گیاه شناس است و چندین سال است که در مناطق استوایی تحقیق می کند
[ترجمه گوگل]او یک گیاه شناس است و چندین سال در مناطق استوایی تحقیق کرده است

2. The botanist introduced a new species of plant to the region.
[ترجمه ترگمان]این گیاه شناس، گونه های جدیدی از گیاه را به منطقه معرفی کرد
[ترجمه گوگل]گیاه شناس جدید گونه های گیاهی را به منطقه معرفی کرده است

3. Even the botanical garden's omniscient botanist couldn't explain the meaning of the flower's name.
[ترجمه ترگمان]حتی استاد botanical نیز نمی توانست معنی نام گل را توضیح دهد
[ترجمه گوگل]حتی گیاه شناس شناخته شده باغ گیاه شناسی نمی توانست معنای نام گل را توضیح دهد

4. As well as being an ardent botanist, Mr Taylor is also something of a historian.
[ترجمه ترگمان]اقای تیلور که به عنوان یک گیاه شناس سرسخت نیز شناخته می شود، هم چنین چیزی از یک مورخ است
[ترجمه گوگل]آقای تیلور همچنین به عنوان یک گیاه شناس گیج کننده نیز چیزی از یک مورخ است

5. Janice Bowers, the botanist and author, tells me that I might be allergic to mold.
[ترجمه ترگمان]توماس بو ورز، نویسنده و نویسنده، به من می گوید که ممکن است به قارچ آلرژی داشته باشم
[ترجمه گوگل]جانیس بورز، گیاه شناس و نویسنده، به من می گوید که من ممکن است به شکل قالب آلرژی داشته باشم

6. Redon was particularly influenced by his botanist friend Armand Clavaud who used the microscope in studies of minute plant forms.
[ترجمه ترگمان]redon، دوست botanist آرماند گرین Clavaud بود که میکروسکوپ را در مطالعه اشکال گیاهی دقیق مورد استفاده قرار داد
[ترجمه گوگل]ردون به ویژه توسط دوستدار گیاه شناس Armand Clavaud تحت تاثیر قرار گرفت و از میکروسکوپ در مطالعات فرم های گیاهی دقیقه استفاده کرد

7. Muir was primarily a botanist, a lover of trees and mountains, and his technical knowledge of wildlife was inconsiderable.
[ترجمه ترگمان]Muir در درجه اول گیاه شناس، عاشق درختان و کوه ها بود و دانش فنی او از حیات وحش، ناچیز بود
[ترجمه گوگل]مایر در درجه اول یک گیاه شناس، یک عاشق درختان و کوه ها بود، و دانش فنی خود را در مورد حیات وحش بی نظیر بود

8. A botanist can differentiate varieties of plants.
[ترجمه ترگمان]یک گیاه شناس می تواند انواع گیاهان را متمایز کند
[ترجمه گوگل]گیاه شناس می تواند انواع گیاهان را متفاوت کند

9. In French botanist Patrick Blanc’s vertical gardens, mesh-supported systems of felt, pipes, and valves deliver hydroponic nutrients to roots by capillary action.
[ترجمه ترگمان]در گیاه شناس فرانسوی، باغ های عمودی پاتریک بلان، سیستم های پشتیبانی از شبکه احساس، لوله ها، و شیرها مواد مغذی قابل انتقال را به ریشه ها منتقل می کنند
[ترجمه گوگل]در باغهای عمودی پاتریک بلان، گیاه شناسان فرانسوی، سیستم های فنری احساس، لوله ها و دریچه ها، مواد مغذی هیدروپونیک را به ریشه های عمل مویرگی تحویل می دهند

10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

11. He wrote to his friend, botanist Joseph Hooker, that speaking about evolution "was like confessing a murder. "
[ترجمه ترگمان]او در نامه ای به دوستش جوزف Hooker نوشت که صحبت درباره سیر تکاملی مانند اعتراف به یک قتل بود
[ترجمه گوگل]او به دوست خود، جوزف هوکر، گیاه شناس، نوشت که در مورد تکامل صحبت کردن 'مانند اعتراف به یک قتل است '

12. The botanist met with many rare plants.
[ترجمه ترگمان]این جانور شناسان با بسیاری از گیاهان کمیاب ملاقات کردند
[ترجمه گوگل]گیاه شناس با بسیاری از گیاهان نادر ملاقات کرد

13. There's enough variety here to make any [ botanist ] [ drool ] .
[ترجمه ترگمان]به اندازه کافی تنوع هست که
[ترجمه گوگل]اینجا کافی است تا هر [botanist] [drool] را به وجود آورد

14. This was first observed by the botanist Brown.
[ترجمه ترگمان]این اولین بار توسط گیاه شناس قهوه ای مشاهده شد
[ترجمه گوگل]این اولین بار توسط گیاه شناس براون مشاهده شد

15. Given that to that point no European botanist had seen tea growing or evaluated it in its living state, the Linnaean Society's confusion on the subject is understandable.
[ترجمه ترگمان]با توجه به این نکته که هیچ گیاه شناس اروپایی چای را در حال افزایش یا ارزیابی آن در وضعیت زنده خود ندیده بود، سردرگمی جامعه Linnaean در مورد این موضوع قابل درک است
[ترجمه گوگل]با توجه به آن که تا به حال هیچ گیاه شناس اروپایی قهوه را ندیده بود و یا آن را در وضعیت زندگی خود ارزیابی کرده بود، سردرگمی انجمن لیندن در مورد این موضوع قابل درک است

پیشنهاد کاربران

گیاه شناس


کلمات دیگر: