کلمه جو
صفحه اصلی

alkalinize


معنی : قلیایی کردن
معانی دیگر : رجوع شود به: alkalize

انگلیسی به فارسی

(شیمی) قلیایی کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: alkalinizes, alkalinizing, alkalinized
مشتقات: alkalinization (n.)
(1) تعریف: to produce an alkali from (a chemical group).

(2) تعریف: to add salt to (soil).

- Seawater incursion has alkalinized the farmland, so crops grow poorly.
[ترجمه ترگمان] تهاجم Seawater زمین های کشاورزی را ویران کرده است، بنابراین محصولات به طور ضعیفی رشد می کنند
[ترجمه گوگل] درگیری دریایی زمین زراعتی را آلوده کرده است، بنابراین محصولات زراعتی ضعیف رشد می کنند

• (chemistry) make alkaline; become alkaline (also alkalinise)

مترادف و متضاد

قلیایی کردن (فعل)
alkalinize


کلمات دیگر: