کلمه جو
صفحه اصلی

equable


معنی : ثابت
معانی دیگر : معتدل، به اندازه، میانه، دادوند، آرام، یکنواخت، هموار، یکجور، ملایم

انگلیسی به فارسی

ملایم، ثابت


معقول، ثابت


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: equably (adv.), equability (n.), equableness (n.)
(1) تعریف: not varying extremely or suddenly; uniform; stable.
متضاد: uneven
مشابه: even

- Colombia has an equable climate and is therefore well-suited to growing coffee.
[ترجمه ترگمان] کلمبیا آب و هوای یکسانی دارد و به همین دلیل برای پرورش قهوه مناسب است
[ترجمه گوگل] کلمبیا دارای آب و هوای مناسب است و بنابراین مناسب برای رشد قهوه است

(2) تعریف: emotionally stable; not easily upset.
متضاد: excitable, moody, temperamental

• uniform, regular, even, steady
an equable person is calm and reasonable, and does not get angry quickly.

مترادف و متضاد

ثابت (صفت)
stable, permanent, firm, constant, lasting, true, loyal, fixed, pat, fiducial, immovable, hard and fast, changeless, invariable, inalterable, steady, resolute, indelible, staid, equable, immobile, incommutable, invariant, irremovable, thetic, thetical

steady, calm


Synonyms: agreeable, composed, consistent, constant, easy-going, even, even-tempered, imperturbable, level-headed, methodical, orderly, placid, regular, serene, smooth, stabile, stable, systematic, temperate, tranquil, unchanging, unexcitable, unflappable, unfluctuating, uniform, unruffled, unvarying


Antonyms: changeable, excitable, fluctuating, irregular, spasmodic, vacillating, variable, varying, wavering


جملات نمونه

1. equable climate
آب و هوای معتدل

2. equable stride
گام های یکنواخت

3. an equable temperament
طبع و خوی معتدل

4. Graham has a fairly equable temperament - I haven't often seen him really angry.
[ترجمه ترگمان]گراه ام یک خلق خیلی آرام دارد - من زیاد او را خیلی عصبانی ندیده بودم
[ترجمه گوگل]گراهام خلق و خوی نسبتا متعادل دارد - من اغلب او را واقعا عصبانی نمی بینم

5. He was a man of the most equable temper.
[ترجمه ترگمان]او مردی بود از the
[ترجمه گوگل]او مردی متعصبانه بود

6. It's lucky that his parents are so equable.
[ترجمه ترگمان]خیلی خوش شانسه که پدر و مادرش خیلی equable
[ترجمه گوگل]خوش شانس است که والدینش به اندازه ای مناسب هستند

7. The south of the country enjoys an equable climate.
[ترجمه ترگمان]جنوب این کشور از اقلیم یکسانی برخوردار است
[ترجمه گوگل]جنوب کشور دارای آب و هوای متعادل است

8. He was in a remarkably equable mood when he spoke to reporters last night.
[ترجمه ترگمان]دیشب وقتی با خبرنگارها صحبت کرد حالش خیلی آرام بود
[ترجمه گوگل]او در شب گذشته با خبرنگاران صحبت کرد

9. There are also people of a naturally equable temperament who intuitively understand the need for preparatory mourning and adjust their lives accordingly.
[ترجمه ترگمان]همچنین افرادی نیز وجود دارند که ذاتا موقر هستند و به طور شهودی نیاز به عزاداری مقدماتی را درک می کنند و زندگی خود را بر طبق آن تنظیم می کنند
[ترجمه گوگل]همچنین افراد دارای خلق و خوی طبیعی هستند که به طور منظم نیاز به تعطیلات مقدماتی را درک می کنند و زندگی خود را مطابق با آن تنظیم می کنند

10. The male can maintain a fairly equable distribution of grooming up to a harem size of five females.
[ترجمه ترگمان]نر می تواند یک توزیع نسبتا متعادل از آرایش را به اندازه یک حرمسرا از ۵ زن حفظ کند
[ترجمه گوگل]این مرد می تواند توزیع نسبتا متعادل از جراحت تا اندازه حرمسرا پنج زن را حفظ کند

11. There is now a more equable climate for innovation and investment in new technology.
[ترجمه ترگمان]هم اکنون فضای یکسانی برای نوآوری و سرمایه گذاری در تکنولوژی جدید وجود دارد
[ترجمه گوگل]اکنون محیط زیست مناسب تر برای نوآوری و سرمایه گذاری در تکنولوژی جدید وجود دارد

12. The speaker, calm and equable, claimed that he would campaign for equitable treatment of all citizens.
[ترجمه ترگمان]سخنگو، آرام و مقاوم، ادعا کرد که برای درمان عادلانه همه شهروندان مبارزه خواهد کرد
[ترجمه گوگل]سخنران، آرام و متعادل، ادعا کرد که او برای درمان عادلانه همه شهروندان مبارزه می کند

13. The Bouvier is an equable dog, steady, resolute and fearless.
[ترجمه ترگمان]The یک سگ آرام، ثابت، مصمم و بی باک است
[ترجمه گوگل]Bouvier یک سگ قابل قبول است، پایدار، قاطع و بی تفاوتی

14. Equable And Soft Irradiancy, No Glaring And Eye Protection.
[ترجمه ترگمان]Equable و نرم Irradiancy، بدون Glaring و محافظت چشم
[ترجمه گوگل]مقرون به صرفه و نرم افزاری، بدون چشم انداز و محافظت از چشم

15. The climate has grown more equable and the crop yields have risen.
[ترجمه ترگمان]آب و هوا بلندتر شده است و میزان محصول افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]آب و هوا افزایش یافته است و تولید محصول افزایش یافته است

equable climate

آب‌و‌هوای معتدل


an equable temperament

طبع و خوی معتدل


equable stride

گام‌های یکنواخت



کلمات دیگر: