کلمه جو
صفحه اصلی

bespoke


معنی : قرار دادی، سفارشی
معانی دیگر : زمان گذشته و اسم مفعول: bespeak، نامزدی، نامزد شده

انگلیسی به فارسی

سفارشی، قراردادی، نامزدی، نامزد شده


سفارشی، قرار دادی


انگلیسی به انگلیسی

• made to order (british)
a bespoke tailor makes or sells clothes that are specially made to fit the customer who ordered them; an old-fashioned word.
bespoke clothes have been specially made by a tailor to fit a particular customer; an old-fashioned word.

مترادف و متضاد

قرار دادی (صفت)
arbitrary, bespoke, conventional, contractual, formal, bespoken

سفارشی (صفت)
bespoke, bespoken, registered, custom-built, custom-made

جملات نمونه

1. In the basement fifteen employees are busy making bespoke coats.
[ترجمه ترگمان]در زیرزمین، پانزده کارمند مشغول ساختن کت های سفارشی هستند
[ترجمه گوگل]در پایه 15 کارمند مشغول ساخت کتهای سفارشی هستند

2. His polite manners bespoke the gentleman.
[ترجمه ترگمان]ادب و ادب او مرد را خبر کرد
[ترجمه گوگل]شیوه های مودبانه او نجیب زاده است

3. These include bespoke software, systems integration, 2d database building, project management and consultancy.
[ترجمه ترگمان]این ها شامل نرم افزار سفارشی، یکپارچه سازی سیستم ها، ساختمان پایگاه داده ۲ d، مدیریت پروژه و مشاوره است
[ترجمه گوگل]این شامل نرم افزار سفارشی، ادغام سیستم، ساختمان پایگاه داده 2D، مدیریت پروژه و مشاوره می باشد

4. I am bespoke in the evening, but the daytime is free, once I've done my domestic chores.
[ترجمه ترگمان]من از شب خبر دارم، اما روز آزاد است، وقتی که من کاره ای خانه را انجام داده ام
[ترجمه گوگل]من به صورت سفارشی در شب، اما روزی آزاد است، زمانی که من انجام کارهای خانگی من

5. His speech bespoke the country's mood of hope and confidence.
[ترجمه ترگمان]سخنرانی او حاکی از حالت امید و اعتماد به نفس کشور بود
[ترجمه گوگل]سخنرانی او در مورد امید و اعتماد به نفس کشور است

6. This bespoke greater intellectual confidence than was to be evident at later stages of controversy.
[ترجمه ترگمان]این امر اعتماد به نفس بیشتر را نسبت به آنچه در مراحل بعدی بحث آشکار بود نشان داد
[ترجمه گوگل]این امر اعتماد به نفس بالاتری نسبت به آشکار شدن در مراحل بعدی اختلاف نظر داشت

7. Two other reports Tuesday bespoke consumer mettle and retail strength.
[ترجمه ترگمان]دو گزارش دیگر در روز سه شنبه، شهامت مصرف کننده و قدرت خرده فروشی را نشان داد
[ترجمه گوگل]دو گزارش دیگر روز سه شنبه مصرف انرژی و قدرت خرده فروشی را تقسیم کرد

8. Bespoke shopkeepers, celebrated chefs, jewellers, craftsmen and artists arrived to cater for exclusive tastes.
[ترجمه ترگمان]مغازه داران bespoke، آشپزهای مشهور، جواهر فروشان، هنرمندان و هنرمندان برای برآوردن ذائقه انحصاری وارد شدند
[ترجمه گوگل]مغازه داران سفارشی، سرآشپزها، جواهرات، صنایع دستی و هنرمندان جشن گرفتند تا برای سلیقه های منحصر به فرد تهیه کنند

9. His good manners bespoke the gentleman.
[ترجمه ترگمان]ادب و ادب او مرد را خبر کرد
[ترجمه گوگل]شیوه های خوب او نجیب زاده است

10. His style of dressing bespoke great self-confidence.
[ترجمه ترگمان]سبک لباس سفارشی و اعتماد به نفس بود
[ترجمه گوگل]سبک او از لباس پوشیدن سفارشی اعتماد به نفس بالا است

11. Among men, wearing made-to-measure bespoke suits were rated as having better personality traits than those wearing good quality off-the-peg suits bought from a major high street retailer.
[ترجمه ترگمان]در بین مردان، پوشیدن لباس های سفارشی برای اندازه گیری ویژگی های شخصیتی بهتر از افرادی بود که با کیفیت خوب از یک خرده فروش بزرگ خیابانی خریداری شده بودند
[ترجمه گوگل]در میان مردان، لباس های سفارشی ساخته شده به اندازه، دارای ویژگی های شخصیتی بالاتری نسبت به لباس هایی است که لباس های با کیفیت خوب را از خرده فروشان عمده فروشی خریداری کرده اند

12. The bespoke movement in England is challenging mass production at the other end of the scale, after all has anyone developed mechanical enamelling techniques for jewellery?
[ترجمه ترگمان]جنبش سفارشی در انگلستان تولید انبوه را در انتهای دیگر این مقیاس به چالش می کشد، چرا که همه آن ها فنون enamelling مکانیکی برای جواهرات را توسعه داده اند؟
[ترجمه گوگل]جنبش سفارشی در انگلستان تولید انبوه در انتهای دیگر مقیاس را به چالش می کشد، پس هر کسی تکنیک های مخرب مکانیکی برای جواهرات را توسعه داده است؟

13. Our Bespoke interior designers can also use embroidery and marquetry to personalise the inside of the car.
[ترجمه ترگمان]طراحان داخلی bespoke نیز می توانند از گلدوزی و marquetry برای عبور از داخل خودرو استفاده کنند
[ترجمه گوگل]طراحان داخلی سفارشی ما همچنین می توانند از ماشین گلدوزی و گلدان استفاده کنند

14. DE VERLI, the top-class bespoke gentlemen's wear shop in Paris, has established itself at Avenue des Champs Elysees, the international fashion center, for more than one hundred years.
[ترجمه ترگمان]دون VERLI، شاگرد ممتاز پاریس، در پاریس، در خیابان شانزه لیزه، برای بیش از صد سال، در خیابان شانزه لیزه دایر کرده بود
[ترجمه گوگل]DE VERLI، فروشگاه لباس پوششی مردانه در طبقه بالا در پاریس، در بیش از صد سال گذشته در خیابان Champs Elysees، مد لباس بین المللی مدرن تاسیس شده است

15. The shop needs "bespoke products," a sleeker website and items not limited to Jewish themes, she said.
[ترجمه ترگمان]او گفت که این مغازه به \"محصولات سفارشی\" نیاز دارد، وب سایت sleeker و اقلامی که محدود به موضوعات یهودی نیستند
[ترجمه گوگل]او گفت که مغازه نیاز به محصولات سفارشی دارد، یک وب سایت خیره کننده و مواردی که به موضوعات یهودی محدود نمی شود

پیشنهاد کاربران

بیشتر برای لباس سفارشی بکاربرده میشود


کلمات دیگر: