کلمه جو
صفحه اصلی

chalice


معنی : پیاله، جام، کاسه، فنجان، جام باده، در عشاء ربانی
معانی دیگر : لیوان شراب، چمانه، (گیاه شناسی) استکانی، گل استکانی شکل

انگلیسی به فارسی

چای، جام، جام باده، پیاله، در عشاء ربانی، کاسه، فنجان


جام باده، (در عشا ربانی)، جام، پیاله، کاسه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a drinking goblet, esp. that used for the Eucharist wine.

- A silver chalice is used for the communion wine, and each parishioner sips from it in turn.
[ترجمه ترگمان] یک جام نقره ای برای شراب عشا ربانی استفاده می شود و هر یک از parishioner از آن به نوبت شروع می شود
[ترجمه گوگل] چای نقره ای برای شراب خواندن استفاده می شود و هر یک از طرفداران به نوبه خود از آن سرازیر می شود

(2) تعریف: the cup-shaped blossom of a flower.

• cup, bowl, goblet
a chalice is a large metal cup which is used in the christian service of holy communion.

مترادف و متضاد

Synonyms: goblet, vessel, cup


پیاله (اسم)
horn, beaker, cup, bowl, chalice, porringer, calix

جام (اسم)
beaker, cup, bowl, chalice, grail, goblet, glass, envelope, cupel

کاسه (اسم)
bowl, chalice, socket, drinking cup, mazer

فنجان (اسم)
mug, cup, chalice, calix, jack, stein

جام باده (اسم)
chalice, rummer

در عشاء ربانی (اسم)
chalice

grail


جملات نمونه

1. He inherited a poisoned chalice when he took over the job as union leader.
[ترجمه ترگمان]وقتی اون شغل رو به عنوان رهبر اتحادیه به ارث برده بود یه جام مسموم به ارث برده بود
[ترجمه گوگل]هنگامی که او به عنوان رهبر اتحادیه به کار خود ادامه داد، یک جسد مسموم به ارث برده بود

2. Stewards, chalice bearers and coffee helpers all played important roles and more recruits would be welcomed.
[ترجمه ترگمان]کارگزاران، bearers chalice و یاران قهوه همگی نقش های مهمی بازی کردند و افراد بیشتری از آن ها استقبال خواهند شد
[ترجمه گوگل]ستوان، چنبره و کمک کننده های قهوه همه نقش های مهمی را بازی کردند و کارکنان بیشتری مجذوب می شوند

3. After retrieving the chalice she sat at a table in her living room and began to speak the words.
[ترجمه ترگمان]پس از آن که جام را برداشت، پشت می زی در اتاق نشیمن او نشست و شروع به صحبت کرد
[ترجمه گوگل]پس از بازیابی چای، در یک اتاق نشیمن در اتاق نشیمنش نشست و شروع به حرف زدن کرد

4. The Chalice Quilt was made by slaves on a Texas plantation in 1860 in anticipation of a visit from an itinerant bishop.
[ترجمه ترگمان]The چال یس در سال ۱۸۶۰ در حالی که از یک فیل دوره گرد بازدید کرده بود، برده شده بود
[ترجمه گوگل]تهیه چیپس توسط برده ها بر روی گیاه تگزاس در سال 1860 در پیش بینی بازدید از یک اسقف بازرگان ساخته شده است

5. An old Belgian castle. A trap protecting a chalice of Stella Artois. Challenge your friend to unravel the trap. If successful the chalice is theirs.
[ترجمه ترگمان]یک قلعه قدیمی بلژیکی یه تله محافظت از یه جام از استلا دارتوا با دوست خودت مبارزه کن تا این دام رو باز کنه اگر جام موفق باشد جام آن ها است
[ترجمه گوگل]یک قلعه بلژیکی قدیمی یک تله حفاظت از چای Stella Artois دوستان خود را به چالش کشیدن دام اگر موفق باشند، جواهرات آنهاست

6. As Thomas Reed stalked the lost chalice in Biomorph Land, he often needed to back up.
[ترجمه ترگمان]همان طور که توماس رید از جام از دست رفته در سرزمین Biomorph تجاوز کرد، او اغلب نیاز به پشتیبانی داشت
[ترجمه گوگل]همانطور که توماس رید قهرمانی از دست رفته در زمین بیومورف را به دست گرفت، او اغلب نیاز به عقب نشینی داشت

7. The chalice or the wine used in the celebration of the Eucharist.
[ترجمه ترگمان]ساغر یا شرابی که در جشن قربانی مقدس به کار می رود
[ترجمه گوگل]چای یا شراب مورد استفاده در جشن عید قربان

8. They possess a characteristic six-pointed starlike shape whose surfaces have cup-shaped (chalice) indentions.
[ترجمه ترگمان]آن ها دارای یک شکل starlike مشخص هستند که سطوح آن ها cup شکل (پیاله)دارند
[ترجمه گوگل]آنها دارای مشخصه ستاره ای شش نقطه ای مشخص هستند که سطوح آنها دارای قطر شکل (چای) است

9. Our destiny offers not the cup of despair, but the chalice of opportunity.
[ترجمه ترگمان]سرنوشت ما جام یاس نیست، اما جام فرصت
[ترجمه گوگل]سرنوشت ما فنجان ناامیدی را ارائه می دهد، اما چای فرصت

10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

11. Our destiny offers not the cup of despair, but the chalice of opportunity. So let us seize it, not in fear, but in gladness.
[ترجمه ترگمان]سرنوشت ما جام یاس نیست، اما جام فرصت پس بگذارید آن را بگیریم، نه از ترس، بلکه از خوشحالی
[ترجمه گوگل]سرنوشت ما فنجان ناامیدی را ارائه می دهد، اما چای فرصت پس بیایید آن را بپذیریم، نه در ترس، بلکه در خوشحالی

12. Our destiny offers not the cup of despair, but the chalice of opportunity. So let us seize it, not in fear, but in gladness. ——R. M.
[ترجمه ترگمان]سرنوشت ما جام یاس نیست، اما جام فرصت پس بگذارید آن را بگیریم، نه از ترس، بلکه از خوشحالی آر - - - - - - - - - - - - - ام - - م
[ترجمه گوگل]سرنوشت ما فنجان ناامیدی را ارائه می دهد، اما چای فرصت پس بیایید آن را بپذیریم، نه در ترس، بلکه در خوشحالی --R م

13. The leadership of the party turned out to be a poisoned chalice.
[ترجمه ترگمان]رهبر حزب تبدیل به یک جام مسموم شده بود
[ترجمه گوگل]رهبری حزب، یک جسد مسموم بود

14. He does not regard his new job as a poisoned chalice.
[ترجمه ترگمان]او شغل جدیدش را به عنوان یک جام مسموم تلقی نمی کند
[ترجمه گوگل]او کار جدید خود را به عنوان یک جسد مسموم نمی کند

15. We were shown the great marble slab covering Arthur's coffin and the chalice well which provided water for the brothers.
[ترجمه ترگمان]ما به یک تکه سنگ مرمر بزرگ نشان دادیم که تابوت آرتور و پیاله را که برای برادرها آب تهیه کرده بودند، نشان دادیم
[ترجمه گوگل]ما سنگ فرش سنگ مرمر بزرگ را پوشانده بود که آرتور و چارچوب چشمه ای که برای برادران آب عرضه می کردند، نشان داده شد

پیشنهاد کاربران

تکلیف، جایزه یا موقعتیی سختی که برای صاحبش ضرر و زیان آن بیشتر از فایده آن است.


کلمات دیگر: