1. The good harvest that year cheapened the costs of some raw materials.
[ترجمه ترگمان]برداشت خوب در آن سال ارزش برخی مواد خام را کم کرد
[ترجمه گوگل]برداشت خوب سالانه هزینه های برخی از مواد اولیه را ارزان تر کرد
2. When America boycotted the Moscow Olympics it cheapened the medals won.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که آمریکا المپیک مسکو را تحریم کرد، این مدال ها برنده شدند
[ترجمه گوگل]زمانی که آمریکا بازی های المپیک مسکو را تحریم کرد، مدال ها را به دست آورد
3. We have to cheapen commodities at the moment.
[ترجمه ترگمان]ما باید در حال حاضر از کالاها استفاده کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید در حال حاضر کالاها را ارزان تر کنیم
4. This has had the effect of cheapening UK exports.
[ترجمه ترگمان]این امر تاثیر صادرات cheapening بریتانیا را داشته است
[ترجمه گوگل]این تاثیر کاهش صادرات بریتانیا را داشته است
5. She never compromised or cheapened herself.
[ترجمه ترگمان]او هرگز خود را به خطر نمی انداخت و در خود تقلب نمی کرد
[ترجمه گوگل]او هرگز خود را به خطر انداخته و ارزان نکرده است
6. She felt that the photos were exploitative and cheapened her.
[ترجمه ترگمان]او احساس می کرد که عکس ها exploitative و با ارزش زیادی او را cheapened
[ترجمه گوگل]او احساس کرد که عکس ها او را سوءاستفاده کرده و ارزان تر کرده اند
7. It's only cheapening yourself to behave like that.
[ترجمه ترگمان]فقط برای خودت طوری رفتار می کنی که انگار این طوری رفتار می کنی
[ترجمه گوگل]این تنها ارزان کردن خودتان است که رفتار کنید
8. In no case can we cheapen the quality of products.
[ترجمه ترگمان]در هیچ موردی، ما می توانیم کیفیت محصولات را افزایش دهیم
[ترجمه گوگل]در هیچ موردی نمی توان کیفیت محصولات را ارزان تر کرد
9. The movie was accused of cheapening human life.
[ترجمه ترگمان]این فیلم به cheapening زندگی انسان متهم شده است
[ترجمه گوگل]این فیلم به کاهش زندگی انسان متهم شد
10. Fruit has cheapened a bit lately.
[ترجمه ترگمان]این اواخر میوه cheapened شده
[ترجمه گوگل]میوه کمی ارزانتر شده است
11. Love is a word cheapened by overuse.
[ترجمه ترگمان]عشق کلمه استفاده بیش از حد است
[ترجمه گوگل]عشق یک کلمه کم مصرف است
12. The dollar's rise in value has cheapened imports.
[ترجمه ترگمان]افزایش ارزش دلار ارزش واردات را از بین برده است
[ترجمه گوگل]افزایش ارزش دلار، واردات را ارزان تر کرده است
13. But it cheapens liberty and diminishes the nation.
[ترجمه ترگمان]اما این آزادی را کم ارزش می کند و از کشور خارج می شود
[ترجمه گوگل]اما آزادی را کاهش می دهد و کشور را کاهش می دهد
14. I ask you not to cheapen her life in your film.
[ترجمه ترگمان]من از تو می خواهم که در فیلم تو زندگی او را خراب نکنی
[ترجمه گوگل]من از شما نمی خواهم که زندگی خود را در فیلم خود کم کنید