کلمه جو
صفحه اصلی

invoice


معنی : صورت حساب، صورت، سیاهه، فاکتور، صورت کردن، فاکتور نوشتن
معانی دیگر : فاکتور نوشتن یا دادن، بیجک دادن، (فهرست قلم به قلم کالاهای فرستاده شده یا خدمات داده شده با ذکر مقدار و قیمت و هزینه ی حمل هریک و غیره) فاکتور، برگ فروش، سیاهه ی فروش

انگلیسی به فارسی

فاکتور، صورت حساب، سیاهه، صورت، صورت کردن، فاکتورنوشتن


صورتحساب، فاکتور، سیاهه، صورت حساب، صورت، صورت کردن، فاکتور نوشتن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a detailed statement of goods sold or shipped or of services provided, including their prices or charges.
مشابه: bill

- The restaurant owner complained that he had not received some of the items listed on the supply company's invoice.
[ترجمه ترگمان] صاحب رستوران شکایت داشت که او مقداری از اقلام فهرست شده در فاکتور شرکت را دریافت نکرده است
[ترجمه گوگل] صاحب رستوران شکایت کرد که او برخی از اقلام ذکر شده در صورتحساب شرکت عرضه را دریافت نکرده است
- The plumber did not accept payment for the job but told the customer that she would receive an invoice from the company.
[ترجمه جعفر شیرخانلو] لوله کش هزینه لوله کشی را قبول نکرد اما به مشتری گفت که یک صورت حساب از طرف شرکت دریافت خواهد کرد.
[ترجمه ترگمان] لوله کش از این شغل پول قبول نکرد، اما به مشتری گفت که یک فاکتور از شرکت دریافت خواهد کرد
[ترجمه گوگل] لوله کش پرداخت هزینه شغل را قبول نمی کند، بلکه به مشتری می گوید که فاکتور را از شرکت دریافت می کند
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: invoices, invoicing, invoiced
• : تعریف: to present an invoice to or for; bill.
مشابه: bill

• list of purchased goods or services provided which includes the individual costs and the total charge
make an invoice; give an invoice to
an invoice is an official document that lists the goods or services that you have received from a person or company and says how much money you owe them.
to invoice someone means to send them an invoice.

دیکشنری تخصصی

[حسابداری] صورتحساب، سیاهه
[کامپیوتر] صورتحساب .
[صنعت] صورتحساب، صورت وضعیت، فاکتور
[حقوق] صورتحساب (صادر کردن)
[ریاضیات] سیاهه، صورت خرید، صورت حساب

مترادف و متضاد

صورت حساب (اسم)
account, bill, invoice, facture, tab

صورت (اسم)
face, invoice, figure, physiognomy, sign, aspect, form, visage, picture, shape, hue, file, roll, muzzle, list, schedule, effigy, roster, phase, facies

سیاهه (اسم)
bill, invoice, list, inventory

فاکتور (اسم)
invoice, facture, factor, multiplier, divisor, driving force

صورت کردن (فعل)
invoice

فاکتور نوشتن (فعل)
invoice

itemized bill


Synonyms: account, bill of sale, check, IOU, note, statement


جملات نمونه

1. a signed invoice presumes receipt of goods
بارنامه ی امضا شده نشانه ی دریافت کالا است.

2. The seller has to issue a tax invoice.
[ترجمه ترگمان]فروشنده باید یک فاکتور مالیاتی صادر کند
[ترجمه گوگل]فروشنده باید فاکتور مالیاتی را صادر کند

3. Please pay the final invoice within two weeks.
[ترجمه ترگمان]لطفا فاکتور نهایی را در عرض دو هفته پرداخت کنید
[ترجمه گوگل]لطفا فاکتور نهایی را ظرف دو هفته پرداخت کنید

4. We will then send you an invoice for the total course fees.
[ترجمه ترگمان]سپس فاکتور هزینه کل را برای شما می فرستیم
[ترجمه گوگل]ما سپس یک فاکتور برای هزینه های دوره ی کامل ارسال خواهیم کرد

5. In an invoice the amount of money should be written both in words and in figures.
[ترجمه ترگمان]در فاکتور مقدار پول باید به صورت کلمات و هم در ارقام نوشته شود
[ترجمه گوگل]در صورتحساب مقدار پول باید به صورت کلمات و ارقام نوشته شود

6. A signed invoice presumes receipt of the shipment.
[ترجمه ترگمان] یه قبض امضا شده از محموله
[ترجمه گوگل]یک فاکتور امضاء پذیرفته شده را دریافت می کند

7. Staple the invoice to the receipt.
[ترجمه ترگمان]فاکتور را به قبض رسید
[ترجمه گوگل]چسباندن صورتحساب به رسید

8. The merchandise does not check with invoice.
[ترجمه ترگمان]کالاها با فاکتور کنترل نمی شوند
[ترجمه گوگل]کالا با فاکتور بررسی نمی شود

9. Staple the invoice and the receipt together.
[ترجمه ترگمان]فاکتور و رسید را به هم اضافه کنید
[ترجمه گوگل]فاکتور و رسید را با هم هماهنگ کنید

10. We'll invoice you for parts and labour.
[ترجمه ترگمان]ما شما را برای قطعات و کار می گذاریم
[ترجمه گوگل]ما شما را برای قطعات و کار می پردازیم

11. Releasing the goods without an invoice is most irregular.
[ترجمه ترگمان]ترخیص کالا بدون فاکتور، بسیار بی قاعده است
[ترجمه گوگل]رها کردن کالاهای بدون فاکتور غیر معمول است

12. A clerk simply verifies that the payment and invoice amount match.
[ترجمه ترگمان]یک کارمند به سادگی تایید می کند که پرداخت و پرداخت صورت حساب
[ترجمه گوگل]یک کارمند به سادگی اطمینان می دهد که مبلغ پرداخت و مبلغ فاکتور مطابقت دارد

13. All fees are payable when the invoice is issued.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که فاکتور صادر می شود همه هزینه ها قابل پرداخت است
[ترجمه گوگل]وقتی فاکتور صادر می شود، تمام هزینه ها پرداخت می شود

14. If an invoice is not paid within seven days, we automatically send out a reminder.
[ترجمه ترگمان]اگر یک فاکتور در عرض هفت روز پرداخت نشود، ما به طور خودکار یک یادآور را ارسال می کنیم
[ترجمه گوگل]اگر فاکتور ظرف هفت روز پرداخت نگردد، ما به طور خودکار یک یادآوری ارسال می کنیم

15. I stapled the order form to the invoice.
[ترجمه ترگمان]من فرم سفارش رو وصل کردم
[ترجمه گوگل]من فرم سفارش را به فاکتور تقسیم کردم

We will be invoicing you separately for these items.

برای این اقلام جداگانه برایتان صورت حساب خواهیم فرستاد.


پیشنهاد کاربران

صورت وضعیت

فاکتور , صورتحساب ؛ فاکتور کردن

# Please pay the invoice within two weeks
# We will send you an invoice for the goods
# Staple the invoice and the receipt together
# We'll invoice you for parts and labour

صورتحساب
صورت وضعیت

صورت حساب، فاکتور
A detailed and itemized list of the things provided or services done along with their costs
Suppliers should provide an invoice


پیش فاکتور
Invoices must be submitted by the 24th of every month.

The exporter raises an invoice in the usual way on the overseas buyer

هر نوع سند عادی تجاری و بازرگانی اعم از:
حواله یا ب کلام قدیم بازار بیجک یا سیاق یا بلیان کنار کله Bill وارد زبان فارسی شده و فته یا سفته و چک یا Check or Cheque
به اعتبار لازم الاجرا رسمی وفق مواد ۱۲۸۴ - ۱۲۸۶ - ۱۲۸۷ازقانون مدنی حواله و برات و سفته ملهم از محشای قوانین تجارت ایران مواد۳۰۷ - ۳۱۰ - ۳۱۴ - ۳۲۰باعنایت از ماده۲۹۰قانون تجارت بلژیک اصلاحیه۱۹۶۰وماده۲۹۱قانون ایالتی بازرگانی آلمان اصلاحیه سال۱۹۹۸ گرچه پیش فاکتوروفاکتور نیز درست ترجمه گردیده اما در علوم قضا معنای بسیار گسترده تر ومنفک از موضوع دفاتر وفاکتور از دوره مقدماتی تا دکترا با۱۶رشته تخصصی با علوم بیمه و بانکی و گمرک بحث میشود.
در آخر کلمه Invoice از کلمه لاتین Invico مشتق گیری شده.

فاکتور نویسی

Purchase invoice : فاکتور خرید
sales invoice : فاکتور فروش


کلمات دیگر: