1. negotiable instruments
اوراق قابل خرید و فروش
2. negotiable papers
اوراق (بهادار) قابل دادوستد
3. our borders are not negotiable
مرزهای ما قابل بحث نیستند.
4. He says his claim is not negotiable.
[ترجمه ترگمان] میگه ادعای اون غیرقابل مذاکره - ه
[ترجمه گوگل]او می گوید ادعای او قابل مذاکره نیست
5. Part-time barman required. Hours and salary negotiable.
[ترجمه ترگمان]متصدی بار به او نیاز داشت ساعت و حقوق مذاکره
[ترجمه گوگل]باریم بخشی مورد نیاز است ساعت و حقوق و دستمزد قابل مذاکره است
6. The mountain track is negotiable, but only with difficulty.
[ترجمه ترگمان]مسیر کوهستان قابل مذاکره است، اما فقط با مشکل است
[ترجمه گوگل]مسیر کوه قابل مذاکره است، اما تنها با مشکل است
7. Everything is negotiable at this stage - I'm ruling nothing out.
[ترجمه ترگمان]در این مرحله همه چیز قابل مذاکره است - من هیچ اطلاعی ندارم
[ترجمه گوگل]همه چیز در این مرحله قابل بحث است - من هیچ حقی ندارم
8. The bonds may no longer be negotiable.
[ترجمه ترگمان]bonds دیگر قابل مذاکره نیست
[ترجمه گوگل]اوراق قرضه دیگر قابل مذاکره نیست
9. The road is only negotiable in the dry season.
[ترجمه ترگمان]جاده فقط در فصل خشک غیرقابل مذاکره است
[ترجمه گوگل]جاده فقط در فصل خشک قابل مذاکره است
10. This ties in with the notion of the negotiable nature of people's stocks of knowledge.
[ترجمه ترگمان]این ارتباط با مفهوم ماهیت قابل مذاکره سهام مردم بستگی دارد
[ترجمه گوگل]این ارتباط با مفهوم ماهیت قابل قبول سهام دانش افراد است
11. The exact details are negotiable and depend on the circumstances of each deal.
[ترجمه ترگمان]جزییات دقیق قابل مذاکره هستند و به شرایط هر معامله بستگی دارند
[ترجمه گوگل]جزئیات دقیق مذاکره می شود و بستگی به شرایط هر قرارداد دارد
12. The price was not negotiable.
[ترجمه ترگمان]قیمت آن قابل مذاکره نبود
[ترجمه گوگل]قیمت قابل مذاکره نبود
13. Illustrations are the many uses to which the negotiable instrument has been put.
[ترجمه ترگمان]Illustrations کاربردهای بسیاری هستند که از آن ابزار قابل مذاکره استفاده شده است
[ترجمه گوگل]تصاویر استفاده بسیار زیادی است که ابزار مذکور قرار داده شده است
14. Bank charges for loans are often negotiable.
[ترجمه ترگمان]هزینه های بانکی برای اعطای وام اغلب قابل مذاکره هستند
[ترجمه گوگل]اتهامات بانکی برای وام اغلب قابل مذاکره است