1. The judge paroled the juvenile offenders on condition that they report to him every three months.
قاضی متخطیان جوان را به شرطی آزاد کرد که هر سه ماه یک بار به او مراجه کنند
2. Since the prisoner has been rehabilitated, his family is exploring the possibility of having him paroled.
از آنجایی که زندانی اصلاح شده است خانواده اش در حال بررسی امکان آزادی مشروط او هستند
3. The fugitive gave his parole not to try to escape again.
زندانی فراری قول شرف داد که که دیگر سعی نکند فرار کند
4. on parole
آزاد به قید التزام
5. he will be on parole for two more years
آزادی او تا دو سال دیگر به قید التزام خواهد بود.
6. People on parole must follow certain rules.
[ترجمه ترگمان]افراد عفو مشروط باید قوانین خاصی رو دنبال کنن
[ترجمه گوگل]افراد دارای حق آزادی بیان باید قوانین خاصی را دنبال کنند
7. He was released on parole after serving two years.
[ترجمه ترگمان]او پس از دو سال خدمت در آزادی مشروط آزاد شد
[ترجمه گوگل]او پس از دو سال خدمت در زندان آزاد شد
8. His parole application is up for review next week.
[ترجمه ترگمان]درخواست آزادی مشروط او برای بررسی هفته آینده آماده است
[ترجمه گوگل]درخواست آزمایشی او برای بررسی هفته آینده است
9. They had broken their parole and fled.
[ترجمه ترگمان]آزادی خود را شکسته و فرار کرده بودند
[ترجمه گوگل]آنها اموالشان را شکستند و فرار کردند
10. If the Parole Board decides in his favour, the prisoner will be released.
[ترجمه ترگمان]اگر هیات عفو مشروط به نفع خود تصمیم بگیرد، زندانی آزاد خواهد شد
[ترجمه گوگل]در صورتی که هیئت آزادی بیان به نفع او تصمیم بگیرد، زندانی آزاد خواهد شد
11. They were released on parole for showing signs of repentance.
[ترجمه ترگمان]آزادی مشروط بر این بود که نشانه هایی از پشیمانی را نشان دهد
[ترجمه گوگل]برای نشان دادن نشانه های توبه، آنها آزاد شدند
12. He committed a burglary while on parole.
[ترجمه ترگمان]اون موقع عفو مشروط یه دزدی رو مرتکب شد
[ترجمه گوگل]او در حالی که در حبس از دست داد، سرقت را مرتکب شد
13. Reynolds was sentenced to life without parole.
[ترجمه ترگمان]رنلدز بدون آزادی مشروط به حبس ابد محکوم شد
[ترجمه گوگل]رینولدز به حبس ابد محکوم شد
14. He's been released on parole.
[ترجمه ترگمان]از عفو مشروط آزاد شده
[ترجمه گوگل]او آزاد شده است
15. She will become eligible for parole in 19 months.
[ترجمه ترگمان]او در عرض ۱۹ ماه صلاحیت آزادی مشروط را خواهد داشت
[ترجمه گوگل]او در 19 ماه واجد شرایط حق حبس خواهد بود
16. I'll never accept parole because that entails me accepting guilt.
[ترجمه ترگمان]من هرگز عفو مشروطت رو قبول نمی کنم چون این باعث می شه احساس گناه کنم
[ترجمه گوگل]من هرگز املا را قبول نمی کنم، زیرا این امر من را به پذیرش گناه می اندازد
17. She hopes to be eligible for parole in 3 years.
[ترجمه ترگمان]او امیدوار است که در عرض سه سال صلاحیت عفو مشروط را داشته باشد
[ترجمه گوگل]او امیدوار است که در مدت 3 سال واجد شرایط دریافت شرایط آزادی باشد