کلمه جو
صفحه اصلی

recant


معنی : انکار کردن، بخطای خود اعتراف کردن، حرف خود را رسما پس گرفتن، گفته خود را تکذیب کردن
معانی دیگر : (معمولا جلوهمگان) پوزش خواهی کردن، استغفار کردن، توبه کردن، (حرف یا ادعای خود را) پس گرفتن

انگلیسی به فارسی

حرف خود را رسما پس گرفتن، گفته خود را تکذیب کردن،بخطای خود اعتراف کردن


از بین بردن، انکار کردن، بخطای خود اعتراف کردن، حرف خود را رسما پس گرفتن، گفته خود را تکذیب کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: recants, recanting, recanted
• : تعریف: to withdraw from commitment to (a former position or statement), esp. publicly; retract.
مترادف: abjure, retract
مشابه: abrogate, renounce, repeal, rescind, revoke, take back, withdraw

- Galileo was forced to recant his views because they were unacceptable to the Church.
[ترجمه ترگمان] گالیله مجبور شد که عقاید خود را انکار کند، زیرا این عقاید برای کلیسا غیرقابل قبول بود
[ترجمه گوگل] گالیله مجبور شد که نظراتش را از بین ببرد چون آنها برای کلیسا غیر قابل قبول بودند
فعل ناگذر ( intransitive verb )
مشتقات: recantation (n.), recanter (n.)
• : تعریف: to withdraw from one's commitment to a former position or statement, esp. in public.
مشابه: renege, withdraw

• give up, renounce; deny, disavow, retract
if you recant, you say in public that you no longer have a particular set of beliefs; a formal word.

دیکشنری تخصصی

[حقوق] اظهارات خود را تکذیب کردن یا رسمأ پس گرفتن، انکار کردن، ترک کردن

مترادف و متضاد

انکار کردن (فعل)
gainsay, abnegate, deny, disclaim, recant, renege, repudiate, dispute, forswear, disaffirm, forsake, unsay, renounce

به خطای خود اعتراف کردن (فعل)
recant

حرف خود را رسما پس گرفتن (فعل)
recant

گفته خود را تکذیب کردن (فعل)
recant

take back something said


Synonyms: abjure, abnegate, abrogate, annul, apostatize, back down, back off, back out, backtrack, call back, cancel, contradict, countermand, deny, dial back, disavow, disclaim, disown, eat one’s words, forswear, go back on one’s word, nullify, recall, renege, renounce, repeal, repudiate, rescind, retract, revoke, take back, unsay, void, weasel out, welsh, withdraw, worm out of


Antonyms: confirm, emphasize, recapitulate


جملات نمونه

1. We should recant all opinions which are in conflict with those proclaimed by the central leadership.
[ترجمه میترا] ما باید همه نطراتی که در تضاد با آن اطهارات توسط رهبر مرکزی هستند را پس بگیریم
[ترجمه ترگمان]ما باید از همه نظراتی که در تضاد با کسانی هستند که از رهبری مرکزی در تضاد هستند انتقاد کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید همه نظرات را که با رهبران مرکزی اعلام می شود، از بین ببریم

2. White House officials ordered Williams to recant.
[ترجمه ترگمان]مقامات کاخ سفید به ویلیامز دستور دادند که از قدرت دفاع کند
[ترجمه گوگل]مقامات کاخ سفید به ویلیامز دستور دادند که از بین برود

3. Refusing to recant his doctrines as heretical, he was condemned to be burnt at the stake at Konstanz.
[ترجمه ترگمان]امتناع از انکار عقاید خود به عنوان بدعت، محکوم به سوزاندن در the در Konstanz بود
[ترجمه گوگل]او از دادن مدارک خود به عنوان یتیم، از او محروم شد و در کنستانس سوزانده شد

4. If Amanda Johnston were to recant, and announce that the affair began in school, Woodhead's career would be finished.
[ترجمه ترگمان]اگر آماندا جانستون مخالفت می کرد و اعلام می کرد که کار مدرسه آغاز می شود، شغل Woodhead به پایان خواهد رسید
[ترجمه گوگل]اگر آماندا جانستون مجددا ازدواج کند و اعلام کند که این امر در مدرسه آغاز شده است، کار ویولدد تمام خواهد شد

5. McNamara did not recant at the meeting nor did he apologize.
[ترجمه ترگمان]mcnamara در جلسه از خود دفاع نکرد و او هم عذرخواهی نکرد
[ترجمه گوگل]مک نامارا در جلسه حاضر نشد و عذرخواهی نکرد

6. Galileo was forced to recant his belief in the Copernican theory.
[ترجمه ترگمان]گالیله مجبور شد که عقاید خود را در نظریه کوپرنیک انکار کند
[ترجمه گوگل]گالیله مجبور شد اعتقادش به نظریه کوپرنیک را از بین ببرد

7. They could not make him recant.
[ترجمه ترگمان]نمی توانستند او را از خود دور کنند
[ترجمه گوگل]آنها نمیتوانند او را نابود کنند

8. Do you plan to recant on your deathbed?
[ترجمه ترگمان]میخوای در بس تر مرگ حرف بزنی؟
[ترجمه گوگل]آیا شما قصد دارید در بستر مرگ خود از بین برود؟

9. Could your recant the unsatisfied call to make the our investigation more convenient?
[ترجمه ترگمان]ایا از این تماس ناراضی هستی که تحقیقات ما را راحت تر انجام دهد؟
[ترجمه گوگل]آیا می توان از تماس نامطلوب خود اطمینان حاصل کرد که تحقیقات ما راحت تر انجام شود؟

10. What if I had to get you recant?
[ترجمه ترگمان]اگه من مجبور بودم که تو رو از خودم دور کنم چی؟
[ترجمه گوگل]اگر من مجبور شدم از شما فرار کنم؟

11. Unless you recant your confession, you will be punished severely.
[ترجمه ترگمان]، مگر اینکه confession رو از خودت جدا کنی شدیدا تنبیه میشی
[ترجمه گوگل]به استثنای اعتراف شما، شما به شدت مجازات خواهید شد

12. Editorials would demand that he either recant or retire from public life.
[ترجمه ترگمان]Editorials خواستار این بود که او یا استعفا دهد یا از زندگی عمومی بازنشسته شود
[ترجمه گوگل]سرمقاله ها خواهان آن هستند که او را از زندگی عمومی بازنشسته یا بازنشسته کنند

13. The torture can not make the man recant.
[ترجمه ترگمان]شکنجه را نمی توان انکار کرد
[ترجمه گوگل]شکنجه نمی تواند مرد را از بین ببرد

14. Though he was forced to change his religion,he would not recant.
[ترجمه ترگمان]اگر چه او مجبور بود مذهب خود را تغییر دهد، اما او مخالفت نکرد
[ترجمه گوگل]اگرچه او مجبور بود دین خود را تغییر دهد، او اصرار نمی کرد

پیشنهاد کاربران

از عقیده خود عقب نشینی کردن

زیر حر ف خود زدن، حرف خود را پس گرفتن، اعتراف پیشین خود را انکار کردن


کلمات دیگر: