1. include fuel costs too, if applicable
هزینه ی سوخت را هم در صورت موجه بودن ذکر کن.
2. his voluminous writings include ten novels
نوشته های متعدد او شامل ده رمان است.
3. his everyday activities also include swimming and walking
فعالیت های روزانه ی او شامل شنا و پیاده روی هم می شود.
4. the conterminous u. s. does not include alaska and hawaii
بخش یکپارچه ی ایالات متحده شامل آلاسکا و هاوایی نمی شود.
5. the perquisites of this job also include a house and a car
مزایای این شغل شامل اتومبیل و منزل نیز می شود.
6. My hobbies include reading and painting.
[ترجمه 밤 🌰] سرگرمی من شامل خواندن و نقاشی هست
[ترجمه iahmadrezam] سرگرمی های من شامل مطالعه کردن و نقاشی کردن میشه.
[ترجمه افرا] سرگرمی های من شامل خواندن و نقاشی کردن می باشند.
[ترجمه ترگمان]سرگرمی های من شامل خواندن و نقاشی هستند
[ترجمه گوگل]سرگرمی من شامل خواندن و نقاشی است
7. The building plans include much needed new office accommodation.
[ترجمه ترگمان]برنامه های ساختمانی شامل ساختمان های اداری جدید بسیار مورد نیاز است
[ترجمه گوگل]طرح های ساختمانی شامل مسکن اداری مورد نیاز جدید است
8. The Gulf states include Iran, Iraq, Saudi Arabia, Kuwait, Bahrain, Oman, Qatar, and the United Arab Emirates.
[ترجمه بهنام] کشورهای خلیج فارس ( فارس ، فارس ، فارس . . . . ) عبارتند از ایران، عراق، عربستان سعودی، کویت، بحرین، عمان، قطر و امارات متحده عربی
[ترجمه رضا] کشور های خلیج همیشه فارس شامل ایران عراق عربستان سعودی کویت بحرین عمان قطر دو امارات متحده عربی می باشد
[ترجمه ترگمان]کشورهای خلیج فارس شامل ایران، عراق، عربستان سعودی، کویت، بحرین، عمان، قطر و امارات متحده عربی می باشند
[ترجمه گوگل]کشورهای خلیج عبارتند از ایران، عراق، عربستان سعودی، کویت، بحرین، عمان، قطر و امارات متحده عربی
9. The decision to include Morris in the team was completely vindicated when he scored three goals.
[ترجمه ترگمان]تصمیم برای گنجاندن موریس در این تیم، هنگامی که سه گل به ثمر رساند، کاملا مشخص شد
[ترجمه گوگل]تصمیم گرفت که موریس را در تیم به طور کامل اثبات کند وقتی که سه گل به ثمر رساند
10. The series will include both fiction and non-fiction.
[ترجمه ترگمان]این مجموعه شامل هر دو داستان تخیلی و غیر تخیلی خواهد بود
[ترجمه گوگل]این مجموعه شامل داستان و غیر داستانی است
11. But the rock-star whose stage antics used to include smashing guitars is older and wiser now.
[ترجمه ترگمان]اما این ستاره سنگی که stage که برای کوبیدن گیتار به کار می رود حالا قدیمی تر و عاقل تر است
[ترجمه گوگل]اما راک ستاره ای که آثاری از صحنه آن گیتارهای فوق العاده گنجانده شده است، اکنون قدیمی تر و پیچیده تر است
12. Stories about pirates often include a search for buried treasure.
[ترجمه ترگمان]داستان هایی درباره دزدان دریایی اغلب شامل جستجوی گنج مدفون می شود
[ترجمه گوگل]داستان هایی در مورد دزدان دریایی اغلب شامل جستجو برای گنجینه ی خالی می شود
13. Perquisites include the use of the company car.
[ترجمه ترگمان]perquisites شامل استفاده از خودروی شرکت است
[ترجمه گوگل]مجوزها شامل استفاده از ماشین شرکت می باشد
14. The country's most valuable commodities include tin and diamonds.
[ترجمه ترگمان]ارزشمندترین کالاهای این کشور شامل قلع و الماس می باشند
[ترجمه گوگل]کالاهای با ارزش ترین کشور عبارتند از قلع و الماس
15. They are trying to widen the discussion to include environmental issues.
[ترجمه ترگمان]آن ها می کوشند تا این بحث را گسترش دهند تا مسائل مربوط به محیط زیست را در بر بگیرند
[ترجمه گوگل]آنها در حال تلاش برای گسترش بحث در مورد مسائل زیست محیطی هستند
16. Aquatic sports include swimming and rowing.
[ترجمه ترگمان]ورزش های آبی شامل شنا و پارو زدن هستند
[ترجمه گوگل]ورزش های آبی شامل شنا و قایقرانی