1. seek knowledge from your cradle to your grave
زگهواره تا گور دانش بجوی
2. seek and destroy
(ارتش) جوییدن و نابود کردن،جست و نابود کردن
3. seek and you shall find
عاقبت جوینده یابنده بود
4. seek one's fortune
دنبال پولدار شدن بودن
5. seek revenge
کینه توزی کردن،کینه توزیدن،دنبال انتقام بودن
6. seek sanctuary (in a place)
(به محلی) پناه بردن،برای بست نشستن یا تحصن (در محلی) اقدام کردن،درخواست تحصن کردن
7. parents seek the welfare of their children
والدین طالب سعادت فرزندان خود هستند.
8. to seek asylum
پناهنده شدن
9. to seek refuge
پناه بردن
10. to seek shelter from the rain
برای فرار از باران پناه جستن
11. to seek solace in company
از راه مصاحبت دلداری جستن
12. to seek the answer to a question
جواب پرسشی را خواستار شدن
13. to seek the mountains for peace
برای آرامش به کوه پناه بردن
14. we seek the physical as well as the spiritual well-being of our students
ما در پی صحت جسمی و روحی دانش آموزان خویش هستیم.
15. we seek the society of those we love
ما در پی همنشینی با کسانی هستیم که دوستشان داریم.
16. we seek the unity of all workers
ما خواهان اتحاد همه ی کارگران هستیم.
17. we all seek success and happiness
همه ی ما در پی کامیابی و شادکامی هستیم.
18. you should seek the advice of counsel
باید از مشاور(ان) حقوقی رهنمود بخواهی.
19. . . . take risks and seek it in a lion's mouth
. . . رو خطر کن زکام شیر به جوی
20. a missile that can seek and destroy enemy planes with accuracy
موشکی که می تواند هواپیماهای دشمن را با دقت بجوید و نابود کند
21. . . . misfortune has forced us to seek refuge here
. . . از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم
22. ask and it shall be given to you; seek and you shall find
بخواه تا به تو داده شود; جستجو کن تا بیابی
23. We thought it advisable to seek police assistance.
[ترجمه ترگمان]ما فکر کردیم بهتر است به دنبال کمک به پلیس باشیم
[ترجمه گوگل]ما فکر کردیم که به دنبال کمک پلیس است
24. In order to maximize profit the firm would seek to maximize output.
[ترجمه ترگمان]به منظور به حداکثر رساندن سود، شرکت به دنبال به حداکثر رساندن خروجی خواهد بود
[ترجمه گوگل]به منظور به حداکثر رساندن سود شرکت تلاش می کند تا حداکثر بهره برداری را افزایش دهد
25. Peace comes from within. Do not seek it without. Buddha
[ترجمه ترگمان]آرامش از درون می اید به دنبال آن نباشید بودا
[ترجمه گوگل]صلح از داخل در می آید به دنبال آن نیستید بودا
26. Haig tended not to seek guidance from subordinates.
[ترجمه ترگمان]Haig به دنبال راهنمایی از زیردستان خود نبود
[ترجمه گوگل]هیت تمایل داشت که از زیردستان راهنمایی نکند
27. The government will not seek to disrupt the legitimate business activities of the defendant.
[ترجمه میثم] دولت در تلاش و به دنبال ایجاد اختلال در فعالیت های قانونی تجاری متهم نمی باشد.
[ترجمه ترگمان]دولت به دنبال اخلال در فعالیت های تجاری قانونی متهم نخواهد بود
[ترجمه گوگل]دولت نمی خواهد فعالیت های تجاری قانونی متهم را مختل کند
28. Do you think the President will seek re-election ?
[ترجمه ترگمان]آیا فکر می کنید رئیس جمهور به دنبال انتخاب مجدد خواهد بود؟
[ترجمه گوگل]آیا فکر می کنید رئیس جمهور به دنبال انتخاب مجدد است؟
29. Seek and ye shall find.
[ترجمه ترگمان]جست و جو کن و پیدا خواهی کرد
[ترجمه گوگل]جستجو کنید و شما باید پیدا کنید
30. The President must seek to regain the high ground in the political debate.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور باید به دنبال بازپس گیری سطح بالای مباحثات سیاسی باشد
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور باید تلاش کند تا موضع خود را در بحث سیاسی به دست آورد