1. administration of punishment
تنبیه کردن،اجرای تنبیه
2. his administration was corrupt
حکومت او فاسد بود.
3. the administration of an oath
اجرای (مراسم) سوگند
4. the clinton administration
دولت کلینتون
5. the saed administration did not last long
دولت ساعد چندان دوام نیاورد.
6. the university administration
مدیریت (دستگاه اداری) دانشگاه
7. he has a b. a. in administration
او دارای لیسانس علوم اداری است.
8. The administration may try to reflate the economy next year.
[ترجمه ترگمان]دولت ممکن است تلاش کند اقتصاد را در سال آینده تحت تاثیر قرار دهد
[ترجمه گوگل]دولت می تواند سال آینده تلاش کند تا اقتصاد را تغییر دهد
9. The administration has no vested interest in proving whether public schools were good or bad.
[ترجمه ترگمان]دولت هیچ علاقه ای به اثبات این موضوع ندارد که آیا مدارس دولتی خوب یا بد هستند
[ترجمه گوگل]دولت به دنبال اثبات اینکه مدارس دولتی خوب یا بد هستند علاقه خاصی به دولت ندارد
10. Too much time is spent on administration.
[ترجمه ترگمان]زمان زیادی صرف مدیریت می شود
[ترجمه گوگل]زمان زیادی برای اداره صرف شده است
11. The administration has been steadily rowing back from its early opposition to his attendance in London.
[ترجمه ترگمان]دولت به طور پیوسته از مخالفت اولیه خود با حضور خود در لندن عقب نشینی کرده است
[ترجمه گوگل]دولت به طور پیوسته از مخالفت اولیه خود با حضور خود در لندن پشت سر گذاشته است
12. We're looking for someone with experience in administration.
[ترجمه ترگمان]ما به دنبال فردی با تجربه در مدیریت هستیم
[ترجمه گوگل]ما به دنبال افرادی با تجربه در مدیریت هستیم
13. The administration is just stonewalling in an attempt to hide their political embarrassment.
[ترجمه ترگمان]دولت فقط در تلاش برای پنهان کردن پریشانی سیاسی خود تلاش می کند
[ترجمه گوگل]دولت برای مقابله با خشونت سیاسی خود، فقط به دنبال سنگسار است
14. Administration costs are passed on to the customer.
[ترجمه ترگمان]هزینه های مدیریت به مشتری داده می شود
[ترجمه گوگل]هزینه های اداری به مشتری منتقل می شود
15. The administration had several reasons for holding back.
[ترجمه ترگمان]دولت چندین دلیل برای عقب نگه داشتن داشت
[ترجمه گوگل]دولت چندین دلیل برای عقبنشینی داشت
16. Some students enter other professions such as arts administration.
[ترجمه ترگمان]برخی از دانشجویان به حرفه های دیگری مانند مدیریت هنر وارد می شوند
[ترجمه گوگل]بعضی از دانش آموزان به حرفه های دیگر مانند اداره هنر وارد می شوند
17. The administration of the law is very important.
[ترجمه ترگمان]مدیریت این قانون بسیار مهم است
[ترجمه گوگل]اداره قانون بسیار مهم است
18. The administration has fallen into step with its European allies on this issue.
[ترجمه ترگمان]دولت در این زمینه با متحدان اروپایی خود پا به عرصه گذاشته است
[ترجمه گوگل]دولت در این مورد با متحدان اروپایی خود به مرحله رسیده است