1. She's a German who was naturalized in Canada.
[ترجمه ترگمان]او المانی است که در کانادا پذیرفته شده است
[ترجمه گوگل]او یک آلمانی است که در کانادا تحصیل کرده است
2. Einstein was naturalized American nationality in 1940.
[ترجمه ترگمان]انیشتین ملیت آمریکایی را در ۱۹۴۰ گرفته بود
[ترجمه گوگل]اینشتین در سال 1940 ملیت آمریکایی را به رسمیت شناخت
3. He was naturalized after living in China for many years.
[ترجمه ترگمان]او به مدت چندین سال در چین زندگی می کرد
[ترجمه گوگل]او پس از سالها در چین زندگی می کرد
4. I have been naturalized to the place and to the manner of living.
[ترجمه ترگمان]من به محل زندگی و طرز زندگی آمده ام
[ترجمه گوگل]من به جایی و شیوه زندگی زندگی کردم
5. A couple of pandas have naturalized in America.
[ترجمه ترگمان]تعدادی از pandas در آمریکا به تابعیت درآمده اند
[ترجمه گوگل]یک زن و شوهر از پانداها در آمریکا تحصیل کرده اند
6. The grey squirrel is now naturalized in Britain.
[ترجمه ترگمان]این سنجاب خاکستری در حال حاضر در بریتانیا متولد شده است
[ترجمه گوگل]سنجاب خاکستری اکنون در بریتانیا طبیعی است
7. The English oak has become naturalized in parts of this country.
[ترجمه ترگمان]چوب بلوط انگلیسی در بخش هایی از این کشور به تابعیت درآمده است
[ترجمه گوگل]بلوط انگلیسی در بخش هایی از این کشور طبیعی شده است
8. English sporting terms have been naturalized in many languages.
[ترجمه ترگمان]اصطلاحات ورزشی انگلیسی در بسیاری از زبان ها به رسمیت شناخته شده است
[ترجمه گوگل]شرایط ورزشی انگلیسی در بسیاری از زبانها طبیعی است
9. This is the stud naturalized from Britain.
[ترجمه ترگمان]این ایالت از بریتانیا است
[ترجمه گوگل]این گلدان از انگلیس به دنیا آمده است
10. We should be naturalized to the new tide of the world.
[ترجمه ترگمان]باید به جزر و مد جدید جهان توجه داشته باشیم
[ترجمه گوگل]ما باید به جزایر جدید جهان ملحق شویم
11. The custom of shakehands has naturalized all over the world.
[ترجمه ترگمان]رسم of در سراسر جهان به رسمیت شناخته شده است
[ترجمه گوگل]سفارشی از shakehands در سراسر جهان naturalized
12. He was naturalized as a British citizen in 1940.
[ترجمه ترگمان]او در سال ۱۹۴۰ به عنوان یک شهروند انگلیسی انتخاب شد
[ترجمه گوگل]او در سال 1940 به عنوان یک شهروند بریتانیایی زندگی کرد
13. Those that naturalize would live.
[ترجمه ترگمان]کسانی که بومی شدن زنده خواهند بود
[ترجمه گوگل]کسانی که طبیعتا زندگی می کنند
14. In all, the Boston office naturalized 2052 citizens in 2000, compared to 923 in 1990, the Globe reported Wednesday.
[ترجمه ترگمان]گلوب روز چهارشنبه گزارش داد که در کل، دفتر بوستون شهروندان ۲۰۵۲ را در سال ۲۰۰۰ در مقایسه با ۹۲۳ در سال ۱۹۹۰ به رسمیت شناخته است
[ترجمه گوگل]در کل، دفتر بوستون در سال 2000، 2052 شهروند را در سال 2000، در مقایسه با 923 نفر در سال 1990، در ماه ژوئیه سال 2010 به شهادت رسید